«اختیار منشی»؛ سرآمد خوشنویسان عصر صفوی
به گزارش خبرنگار حوزه آیین و اندیشه گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران را اگر نیک بنگریم، گسترهای سراسر افتخار به همراه دستاوردهای مختلف را خواهیم دید. ستارههای گوناگونی در این آسمان بیانتها میدرخشند که بعضی همچون ستاره قطبی یا ثریا نامآشنایند، بعضی چون خورشید برای همه نمایان هستند و برخی هم مثل دریایی از انجم ناشناخته آسمان بالای سرمان، بهجز چند محقق و تاریخدان کسی آنها را نمیشناسد.
اما بهراستی در پسِ این نوری بیش و کم که از این ستارهها به ما میرسد چه داستانی نهفته است؟ بهتر بگوییم در ورای یک نام از مشاهیر تاریخ ایران و اسلام که فقط به گوش ما میآید چه دریایی از دانش گسترده است؟ تا کی باید هر روز صبح تقویم تاریخی را بشنویم که بیشترِ دادههایش بر مبنای تاریخ غرب استوار است؟ چرا نباید رجوع مناسبی به تاریخ ایران و اسلام داشته باشیم؟
به همین بهانه، با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با شمار بالایی از ستارگان این آسمان پرفروغ آشنا شویم. هر روز صبح در ابتدای کار بخشی از تاریخ کهنمان و افتخارات آن را مرور کنیم و به خود مباهات کنیم که عضوی کوچک از جامعه بزرگ ایران و اسلام هستیم.
هر روز صبح، در ابتدای کار بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور کرده و مباهات میکنیم که عضوی کوچک از جامعه بزرگ ایران و اسلام هستیم.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
خوشنویسی یکی از نمادهای هویتی فرهنگ و هنر اسلامی و ایرانی است. خوشنویسان بسیاری به بهای عمر خویش در غنای آن کوشیدهاند؛ اختیارِ منشی از آن جمله است.خوشنویس معروف ایرانی قرن دهم هجری نام و نشانش خواجه اختیار پسر علی گنابادی یا چنان که در برخی نوشتههای خود او آمده،جنابادی«مُعرّب گنابادی» است. با وجود این پسوندِ گنابادی، میدانیم که بیشتر زندگیاش را نه در گناباد، بلکه در هرات گذرانده است.
از تاریخ تولد خواجه اختیار اطلاع دقیقی در دست نیست.او درگناباد به دنیا آمد،اما بیشتر زندگیاش در هرات گذشت. در برخی از نوشتههایش به گنابادی بودن خود البته بهصورت معرّب آن (جنابادی) اشاره کرده است و در پایان نیز محل زندگی و کار خود هرات را آورده است. گفتهاند که او حدود سی سال، در روزگار حکومت سلطان محمدمیرزا صفوی، در هرات منشیگری میکرد و بسیار نازک و صاف و با ظرافت مینوشت. قطعههای فراوانی تحریر کرده اما از آثار و نوشته های بسیار او تنها اندکی باقی مانده است.
می گویند حدود سی سال به روزگار امارت سلطان محمد میرزا صفوی، در هرات منشیگری کرده است. از ویژگیهای خط او نوشتهاند که بسیار نازک و صاف و با ظرافت قلم میزده است و از این نظر شهره خوشنویسان خط تعلیق بوده است.دری غ که از این حُسن طبع او، آثار اندکی بر جا مانده است.
نوشتههای تاریخدار او از 949 تا 970 ق است که سالهای حکومت سلطان محمدمیرزا (حکومت: 943-979ق)، فرزند بزرگ شاه طهماسب صفوی، بر خراسان است.
اختیار منشی در پایان برخی از نوشتههایش لقبهای سلطانی و دولتخواه را پس از نام خود آورده که نشاندهنده کار او در دربار سلطان محمد میرزا صفوی است. مرگ او را در 990 ق گفتهاند.
زیبایی خط و شیوه هنرمندانه اش نظر دیگر خوشنویسان را جلب کرد و ایشان از شیوه او در قلم تعلیق تقلید کردند. از همین رو است که نوشتههایی در دست است که با خطوط او خَلط شده و تشخیص اصالت و صحت انتساب آنها به اختیار منشی مشکل است.
خواجه اختیار شاگردان بسیاری تربیت کرد. در برخی منابع، دستکم نام چند خوشنویس نامی آمده که شاگردان مستقیم او بودهاند. خوشنویس را شاگردان مستقیم او دانستهاند؛ از جمله خواجه ملکمحمد منشی و ملاافضل همتی بافقی. برخی دیگر از خوشنویسان در سدههای بعد نیز، شیوه خواجه را تقلید کردهاند؛ محمدمحسن طباطبایی نایینی، از خوشنویسان سده سیزده هجری، علی اصغر باصرالدوله که در تبریز از روی آثار اختیار منشی مرقعی به شیوه او برای محمدعلی میرزای ولیعهد نوشته بود و نیز علیمحمد شیرازی که در شعر، مَحرَم تخلص میکرد و در سده سیزده هجری میزیست. میگویند محمد شیرازی در کتابت تعلیق، از خواجه اختیار تواناتر بود.
موضوع نوشتههای هنرمندانه او عبارتند از الف) منشآت و نامههای سلطان حسین میرزا به پادشاهان و امیران و عالمان هم روزگارش؛ ب)آثار نثر و نظم نویسندگان و شاعرانی چون خواجه عبدالله انصاری، عبدالرحمان جامی و سعدی که اختیار منشی آنها را به سفارش و درخواست بزرگان آن روزگار نوشته است.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/