در نشست فرجام برجام چهگذشت؟ از پشتپرده انتصاب صالحی از سوی احمدینژاد تا قطعنامههای کاغذ پاره
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، در این نشست استادان علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران با بازخوانی تاریخچه مختصری از نحوی مواجهه قدرت های جهان با قدرتهای منطقهای مانند ایران و تشریح نظام سیاسی ایالات متحده مبتنی بر رسالتگرایی با هدف نظم و کنترل جهان به واکاوی ریشههای شکل گیری نظام تحریم پرداختند در ادامه مشروح این نشست را می خوانید.
رژیمهای تحریم
در ابتدای این نشست دکتر ابراهیم متقی در خصوص اینکه چرا ایران وارد مذاکره با گروه ۱+۵ شد گفت: در سیاست بینالملل رژیمهای بینالمللی وجود دارد که میتواند زمینههای لازم را برای محدود ساختن قدرت و توان برخی از بازیگران سیاسی به وجود آورد. یکی از آن رژیمها، رژیم تحریم است.
او در ادامه افزود: اگر کتابهای کلاسیک سیاست بینالملل را ورق بزنیم یکی از بحثهایی که داخلش گنجانده شده است مساله تحریمها در سطح بینالملل است.
متقی با طرح این سوال که چرا تحریمها برای برخی از کشورها اعمال میشود؟ تاکید کرد: تحریمها نشانهای برای محدودسازی قدرت کشورهایی که مطلوب قلمداد نمیشوند. آمریکا درباره کشوری از سال ۱۹۴۵ به بعد در حوزه کشورهای نامطلوب قرار داده به صورت اجتنابناپذیر از سیاست رژیم تحریم هم استفاده کرده است. بنابراین تحریم به این دلیل اعمال میشود که قدرتهای بزرگ الگوی سد نفوذ را در پیش میگیرند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: آمریکا از سال ۱۹۴۶ این الگو و سیاست را درباره اتحاد جماهیر شوری و بسیاری از کشورهای رادیکال و انقلابی در دوره جنگ سرد و بعد از آن به کار گرفت.
دکتر متقی یاد آور شد: اولین تحریمها علیه ایران قبل از شکلگیری انقلاب اسلامی اعمال شده است اما نامش تحریم نبوده است. آن زمان آمریکا بسیاری از قردادهای نظامی و تسلیحاتی را که حکومت پهلوی دوم منعقد کرده بود و میتوانست جزیی از قدرت منطقهای ایران شود، در ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی لغو کرد.
به گفته او، بعد از تسخیر سفارت آمریکا در ایران، تحریمهایی علیه کشورمان تصویب و اعمال شد و نباید فراموش کرد که ذات سیاست آمریکا معطوف به کنترل جهان و منطقه بنا شده است.
تحریم تسلیحاتی
این کارشناس سیاسی با بیان اینکه رسالتگرایی، مدل و نقشه راه آمریکاییها را مشخص میکنند، تصریح کرد: ایالات متحده آمریکا همیشه به دنبال نظم و کنترل در جهان بود. بر اساس این الگو تضادهای ایران و آمریکا گسترش پیدا کرد چراکه در دوران جنگ ایران و عراق هم سیاست آمریکاییها تحریم تسلیحاتی ایران بود.
متقی در ادامه گفت: زمانی که مسائل مربوط به مذاکرات مک فارلین انجام گرفت و بعد از اینکه مذاکرات در برخی از نشریات لبنان منتشر و بعد به آمریکا کشیده شد یک فضای بحرانی در آمریکا را ایجاد کرد به این دلیل که آمریکایی علیه ایران تحریمهای تسلیحاتی اعمال کرده بود اما در روند مذاکرات مک فارلین به ایران تسلیحات تعیینکنندهای از جمله موشکهایی برای مقابله با تانکهای عراقی و موشکهایی فونیکس مربوط به هواپیمای اف ۱۴ قرار بود داده شود.
او اضافه کرد: در این شرایط و فضا جنگ ادامه پیدا کرد و در فرایند جنگ، قدرت نظامی و راهبردی ایران در مقایسه با عراق کاهش پیدا کرد. یک ماه آخر جنگ و نتایج حاصل از آن به ما نشان میدهد که توازن جنگ چگونه شد.
این کارشناس سیاسی با بیان اینکه بعد از جنگ آمریکاییها به دنبال گسترش روابط با ایران بودند، توضیح داد: شرکتهای نفتی آمریکا قراردادهای نفتی بسیاری با کشورمان منعقد کردند و در سال ۱۹۹۳ شرکت «کو نی کو» آمریکایی بحث مربوط به منطقه عسلویه و پارس جنوبی را در دستور کار قرار داد و یک قراردادی در آن زمان به میزان ۷/۲ میلیاردی با ایران منعقد کرد اما دولت آمریکا مانع شد به این دلیل که در سال ۱۹۹۳ فردی به نام «مارتین این داین» که در آن زمان مشاور امنیت ملی آمریکا بود طرحی را مبنی بر اینکه ایران و عراق را برای مهار دوجانبه در دستور کارخود قرار دهد، تصویب کرد.
او تاکید کرد: این فرایند و روند منجر به این شد تا ایران خود را در حوزههای راهبردی با شرایط موجود تطبیق و از همه مهمتر از دوران جنگ درس بگیرد.
متقی در ادامه به حملههای موشکی عراق علیه ایران اشاره کرد و افزود: در اردیبهشت سال ۶۸ شخصی برای میانجیگری به ایران آمده بود و صدام حسین ۱۳ موشک به تهران شلیک و نقاطی از پایتخت مورد اصابت قرار گرفت در حالیکه ایران توانایی پاسخگویی و اقدام متقابل را در آن زمان نداشتیم. بنابراین طبیعی است که دورانهای تاریخی به ما درس دهند.
سال ۲۰۰۳ بزرگترین تحول جهان
این استاد دانشگاه سال ۲۰۰۳ را سال تحول بزرگ و جدی منطقهای دانست و تصریح کرد: آمریکا در سال ۲۰۰۲ به افغانستان حمله نظامی کرده بود و در مارس ۲۰۰۳ به عراق حمله کرد و در هر دو جنگ در زمان محدودی به پیروزی رسید.
به گفته او، قدرت آمریکاییها در آن زمان و اراده این کشور برای کاربرد هر چه بیشتر قدرت به گونهای بود که میتوانست برای ایران تهدید کننده باشد. به همین دلیل است که مذاکرات ایران با ۳ کشور اروپایی در سپتامبر ۲۰۰۳ آغاز و منجر به این شد که جمهوری اسلامی غنی سازی را متوقف کند.
متقی در ادامه افزود: توقف غنیسازی ایران تا زمانی مورد پذیرش قرار گرفته بود تا آژانس آزمایش راستی آزمایی را انجام و اعلام کند که فعالیتهای هستهای ایران صلح آمیز بوده است اما تا سال ۲۰۰۵ این فرایند ادامه پیدا کرد و آمریکاییها نپذیرفتند که ایران غنی سازی را ادامه تا در وضعیت عادی قرار بگیرد.
این کارشناس سیاسی به ماههای آخر رئیس دولت اصلاحات اشاره کرد و گفت: سیاست نظام جمهوری اسلامی بر این قرار گرفت تا غنی سازی اورانیوم از سر گرفته شود و این روند در اصفهان آغاز و بعد از آن تحریمهای هستهای علیه کشورمان شروع شد.
قطعنامه ۱۵۲۹ شدیدترین تحریم علیه ایران
او تحریمهای قبل از سال ۲۰۰۶ علیه ایران از سوی آمریکا را به بهانههای مختلف از جمله؛ حقوق بشر، سیاستخارجی و منطقهای جمهوری اسلامی تعبیر کرد و در ادامه افزود: از سال ۲۰۰۶ به بعد تحریمهایی مانند قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷،۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و شدیدترین آن قطعنامه ۱۵۲۹ بود که در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما در سال ۲۰۱۱ علیه ایران صادر شد که در پشت این قطعنامه آمریکا و اروپاییها یکسری مواردی را در قطعنامهها به دلیل مخالفتهای روسیه و چین نتوانستند بگنجانند و به صورت یک جانبه ایران را در مباحث مربوط به مالی، اقتصادی، هواپیمایی، بنزین و پروژهها در وضعیت محدویتهایی قرار دادند که حتی خرید نفت از ایران را مانع شدند.
تحریمها به اقتصاد ایران شوک وارد کرد
این استاد دانشگاه اضافه کرد: این مسائل یک شوک بسیار جدی را به اقتصاد ایران وارد کرد. متاسفانه تا این مقطع زمانی کارگزاران اجرایی ایران از پولهای نفت بشکهای ۱۴۰ دلار لبریز بودند و از آن طرف هزینههای کشور را به گونه قابل توجهای افزایش دادند تا زمینهای برای بیماری هلندی در اقتصاد ایران به وجود آمد و میزان واردات شدیدا افزایش یافت و هر مجموعهای در ایران در ردیف برنامه بودجه، پولی را به آن اختصاص دادند.
به گفته متقی، مقامات اجرایی فکر نمیکردند که تحریمها بتوانند اقتصاد اجتماعی ایران تحت تاثیر قرار دهد و این اثر پذیری اقتصاد اجتماعی ایران منجر به این شود تا مطالبات جامعه با رویکرد جامعه دچار تغییر شود.
قطعنامههای کاغذ پاره
وی به شوکهای اقتصادی در سال ۱۳۹۱ و کاهش ارزش واحد پول کشور اشاره کرد و در ادامه گفت: ایران با ۳۰۰ درصد کاهش واحد ارزش پولی مواجه شده بود که آثاری از جمله؛ افزایش تورم و رشد اقتصادی منفی شد و وضعیتی را به وجود آورد و احمدی نژادی که احساس میکرد قطعنامههای شورای امنیت کاغذ پاره است و هیچ تاثیری بر جای نمیگذارد وارد مداری شد که مذاکره با آمریکا را مطرح و آغاز کرد.
این کارشناس سیاسی انتخاب علی اکبر صالحی توسط احمدی نژاد بر منصب وزارت امور خارجه را گامی برای مذاکره با آمریکا دانست و تاکید کرد: درست است که صالحی دانش زیادی در حوزه دیپلماتیک نداشت اما وی از روابط عمومی بسیار خوبی برخوردار بود و از همه مهمتر به زبانهای انگلیسی و عربی تسلط کامل داشت. بنابراین احمدی نژاد این احساس را داشت که میتواند از طریق صالحی روابط ایران با آمریکا و کشورهای عربی را بهبود بخشد.
پیشنهادی که عربستان به هیلاری داد: وقت آن رسیده تا سر مار را از تنش جدا کنیم!
متقی بیان کرد: متاسفانه تفکرات سطحی در گذشته وجود داشت که این سیاستها در خصوص مسائل منطقهای و راهبردی هم راه یافت چرا که در آن زمان بحثها و مدارکی توسط ویکی لیکس مبنی بر اینکه سفیر عربستان سعودی به هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا گفته بود وقت آن رسیده «تا سر مار را از تنش جدا کنیم» یعنی علیه ایران جنگ آغاز شود، منتشر شده بود. متاسفانه در این رابطه دولت احمدی نژاد سفیر عربستان را برای توضیح در مورد سند منتشر شده به وزارت امور خارجه احضار نکرد.
به گفته او، متاسفانه در آن زمان در مورد سند منتشر شده توسط ویکی لیکس به درک درست و قابل فهمی نرسیدیم مبنی بر اینکه عربستان سعودی در حال شکل دادن خط منازعه با ایران است.
این استاد دانشگاه به سفر و سخنان رهبر معظم انقلاب در یکم فرودین ماه سال ۱۳۹۱ در شهر مقدس مشهد اشاره کرد و افزود: پیگیریهایی که دولت در خصوص مذاکره انجام میدهد نظر نظام است و در آن دوره و وضعیت بود که مذاکرات با فردی به نام «برنز» معاون وزیر امور خارجه آمریکا آغاز شد.
او اضافه کرد: آمریکاییها به مقامات عمانی به ویژه سلطان قابوس گفته بودند که ما با غنیسازی ایران مخالفتی نداریم اما نگفته بودند که آن را به رسمیت میشناسیم. بعد از آن از جانب آمریکا «برنز» و از طرف ایران «سعید جلیلی»، دبیر شورایعالی امنیت ملی سابق مذاکرات را آغاز کردند که نماینده ایران تا حدودی با این روند مخالفت داشت اما سیاست کلی کشور به گونهای بود که معاون وزیر امور خارجه ایران هم به عمان سفر کرد تا مذاکرات رسمی و غیر علنی را انجام دهند این مذاکرات تا اردیبهشت سال ۹۲ ادامه داشت تا اینکه آمریکاییها گفتند شما انتخابات ریاست جمهوری در پیش رو دارید به این دلیل ادامه مذاکرات به بعد از انتخابات ایران موکول میشود.
مشت گره کرده باز شد
متقی با بیان اینکه ساختار سیاسی و مقامات تصمیم گیرنده ایران به این جمع بندی رسیدند که اگر تحریمها علیه کشور ادامه پیدا کند مشکلات اقتصادی برای ایران و حمایت از جبهه مقاومت به وجود میآید، تصریح کرد: در این شرایط بود که بحث مربوط به مذاکرات مشروعیت پیدا کرد. حجت الاسلام روحانی هم نگاهش همین بود و گفتمان وی در فضای انتخاباتی سال ۹۲ همین مباحث را مطرح میکرد و رویکرد روحانی هم مبنی بر مذاکره با آمریکا، جهان غرب و نظام بینالملل بود و اینکه گفتوگوی سازنده داشته باشیم.
این استاد دانشگاه افزود: برای اینکه گفتوگوی سازنده داشته باشیم باید تنشزدایی کنیم و برای تنشزدایی باید نگرانیهای طرف مقابل را بر طرف کرد تا آن ها هم نگرانیهای ایران را رفع کنند.
به گفته وی، باراک اوباما گفته بود که اگر ایران مشت گره کرده خود را باز کند آن موقع خواهد دید که آمریکا دست بازکرده ایران را میفشارد. یعنی برای بهبود روابط مشت تبدیل به دست شود و تمام دغدغه روحانی این بود تا مشکلات اقتصادی ایران را بر طرف کند.
نگاه رهبر معظم انقلاب و روحانی پایان دادن به تحریمها بود
این کارشناس سیاسی در ادامه به نوع نگرش و رویکرد روحانی اشاره کرد و افزود: رویکرد این بود که چرا مشکل ایجاد شده است؟ علت بروز مشکلها، به دلیل تحریمها بود. علت تحریمها چیست؟ مشکلات سیاست خارجی. پس حجت الاسلام روحانی سیاست خارجی دولت را بر قالبی که محمد جواد ظریف داشت محور قرار داد و بر اساس آن سیاست خارجی را تنظیم کرد.
متقی یاد آور شد: در نوامبر ۲۰۱۳ بعد از آن که مذاکرات ژنو انجام شد روحانی به مردم ایران گفت که در تحریمها شکاف ایجاد شد. حقیقت این است که نگاه رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری پایان دادن به تحریمها بود.
او دور نمای توافقات لوزان و وین را برای پایان دادن به تحریمها را خوب و مطلوب ندانست و در ادامه گفت: مشکل اساسی که دولت تدبیر و امید خواهد داشت این است که انتظارات فزایندهای که برای شهروندان، نظام و گروههای سیاسی مبنی بر پایان دادن به مشکلات اقتصادی ایجاد کرده ، اما نامهای که ۴ وزیر به رئیس جمهوری نوشتند این شوک را برای تداوم رکود و تبدیل آن به بحران دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، بحران زمانی شکل میگیرد که رکود و تورم همزمان حاصل شود و نگرانیها مبنی بر این است که تحریمها لغو نمیشود بلکه تخفیف پیدا میکند که متاسفانه امکان برگشت پذیری همین تخفیفها هم وجود دارد.
متقی در ادامه تاکید کرد: چند روز گذشته جمهوری اسلامی ایران موشک بالستیک عماد را آزمایش کرد در حالی که در قطعنامه ۲۲ و ۳۱ شورای امنیت ذکر شده که هرگونه آزمایش موشکی که دارای قابلیت حمل کلاهک هستهای باشد تحریمها در معرض برگشت پذیر قرار میگیرند که اخیرا هم سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در این باره گفته که اقدام ایران را به شورای امنیت برده تا در آن سازمان در مورد ایران تصمیمگیری شود.
استراتژیها تغییر کند
در بخش دیگر این نشست دکتر حمید احمدی نیز در خصوص برجام گفت: به نظر من بستگی دارد که ایران چه استراتژیکی را برای آینده و مسائل منطقهای در پیش گیرد. اصولا بحران هستهای و تحریمهایی که برای کشورمان رخ داد بر میگردد به نوع استراتژیک و سیاستی که ایران از اول انقلاب در پیش گرفت.
او در ادامه افزود: خوشبختانه در سیاستخارجی دولت تدبیر و امید نوعی تغییر به وجود آمده که ماحصل آن، توافق و برجامی است که برای کشورمان رقم خورده است و همان طور که گفتم همه چیز به استراتژیک آینده ایران نسبت به منطقه و جهان بستگی دارد.
توافق اقدامی صحیح بود
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برجام باید انجام میگرفت، گفت: توافق هستهای اقدامی درست و به جا بود و برخی نسبت به این توافق انتقاداتی را مطرح و میگویند نباید برجام انجام میگرفت.
به گفته احمدی، برجام باید صورت میگرفت چراکه اگر با سیاست ایران با روند گذشته ادامه مییافت خطرات جبران ناپذیری گریبانگیر کشور میشد.
بقای ایران به هستهای شدن نیست
او در ادامه به فتوای رهبر معظم انقلاب درباره سلاح هستهای اشاره کرد و افزود: همان طور که رهبر انقلاب استفاده از بمب اتم را حرام اعلام کردند و فرمودند ایران هیچوقت به دنبال سلاحهای کشتار جمعی نبوده و نیست. اما برخی بر این باورند که هستهای بودن عامل بقاء ایران میشود در حالی که چنین تفکری غلط و اشتباه است.
این کارشناس سیاسی ایران غیر هستهای را قدرتمند دانست و تاکید کرد: اگر جمهوری اسلامی هستهای شود قدرت ایران از بین خواهد رفت. ایران همیشه معتدل بوده اما دشمنان و رقبای کشورمان افراطی و تندرو بودهاند. چراکه اگر آن ها هستهای شوند قطعا ایران را در ضربه اول نابود میکنند.
او اضافه کرد: وجود خطرات بسیار زیاد و تعدد دشمنان ایران در منطقه و جهان باعث شد تا رهبران ایران مذاکره را در سیاست خارجی مد نظر قرار دهند.
احمدی با بیان اینکه ایران یکی از کشورهای قدرتمند منطقه بوده و در آینده هم باید قدرتمند در خاورمیانه باقی بماند، تصریح کرد: اگر ایران در منطقه هستهای شود و از آن طرف امارات، کویت، عربستان و کشورهای دیگر در خارمیانه هستهای شوند دیگر قدرت معنا نمیدهد. اما ایران در منطقه با توجه به ارتش، فرهنگ، تمدن، وسعت و جمعیتی که دارد میتواند قدرتمند باقی بماند.
این استاد دانشگاه افزود: به نظر من باید از گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه جلوگیری شود. علی رغم مشکلاتی که برجام میتواند برای کشورمان داشته باشد توافق اقدامی لازم برای ایران بود که باید انجام میگرفت.
به هدف و ابزار توجه نکردیم
اصولا برای تدوین استراتژیک باید دو عنصر یعنی هدف و ابزار را در نظر گرفت. چراکه زمانی باید هدفی را در استراتژیک و سیاست لحاظ کرد که ابزار کافی برای وجود داشته باشد و ابزار به عواملی مانند اقتصاد، اسلحه، بودجه مربوط میشود.
به گفته احمدی، زمانی که هدف و ابزار عقلانی نباشد استراتژی با شکست مواجه میشود.
او در ادامه به اهداف سیاستخارجی قانون اساسی اشاره کرد و گفت: در قانون اساسی کشور اهدافی جهانی مبنی بر، اتحاد مسلمانان جهان، نجات مسلمانان و کمک به آنان در نظر گرفته شده است. در حالی که این اهداف بسیار بزرگ و در سطح کلان گنجانده شده اما به ابزار و توانمندیهای کشور برای اجرایی شدن این استراتژی ها توجهای نشدهاست.
استراتژیهای بلند پروازانه
این کارشناس سیاسی گفت: متاسفانه سیاست و استراتژیها بسیار بلند پروازانه بوده و به دلایلی با بحران رو به رو شدیم. بسیاری از کشورهای منطقه که با ایران دوست بودند علاقه داشتند که جمهوری اسلامی با آمریکا درگیر و نابود شود که در راس آنها کشورهای عربی اند که دست در دست اسرائیل داده بودند.
احمدی مذاکره را یک نعمت بسیار بزرگ دولت روحانی دانست و در ادامه افزود: اگر ایران با گروه ۱+۵ مذاکره نمیکرد و جنگ رخ میداد قطعا ایران و همه کشورها متضرر میشدند.
به گفته وی، اکثر کشورهای منطقه علاقه به شکست مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ داشتند. ممکن است در خصوص برجام نقدهایی وجود داشته باشد اما مهم این است که جمهوری اسلامی ایران منافع ملی و کیان قدرت خود را از دست نداده است.
دشمنان دیروزی و پسر عموهای امروز
این کارشناس سیاسی به گروهها و کشورهایی که با کیان ملی ایران مخالف هستند اشاره کرد و گفت: پان اسلامیسم سلفی یا همان پان سلفیگری دشمن شماره یک کشورمان محسوب میشود چراکه این جریان با گروههایی که ضد شیعه و ایرانی باشند، اتحاد دارد. گروه بعدی پان عربیسم است که نسبت به خوزستان، مرزهای ایران و حتی خلیج فارس دشمنی خود را نشان داده است. گروه بعد پان ترکیسم است که به مرزهای ایران چشم طمع دارد و کشورهای عربی و غیر عربی منطقه که با اسرائیل برای از بین بردن ایران همکاری داشتند. یعنی دشمنان دیروزی و پسر عموهای امروز هستند.
او به بیان اینکه اگر نرمش قهرمانانه در سیاستخارجی ایران نهادینه شود تمام مشکلات کشور حل خواهد شد، تاکید کرد: امیدوارم نرمش قهرمانانه روز به روز به عنوان یک اصل سیاسی پویا تداوم داشته باشد.
این استاد دانشگاه به اهداف مهم جمهوری اسلامی اشاره کرد و در ادامه افزود: هدفهای اصلی ایران باید بر اساس سه عنصر مهم از جمله؛ دفاع از کیان ملی و یکپارچگی سرزمینی، دفاع از حوزه تمدنی و جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه استوار باشد.
احمدی با بیان اینکه اسرائیل در ادامه بحران و کارشکنی هستهای ایران نقش حائز اهمیتی داشته است، گفت: اگر بخواهیم یک استراتژی ملی برای کشور ترسیم کنیم باید به جای شعار نابودی رژیم صهیونیستی به استقرار کشور فلسطین اهمیت بدهیم.
انتهای پیام/