کدام ورزشکاران ایران «پناهنده» شدند؟/ آرزوهای دستنیافتنی در آن سوی مرزها
به گزارش خبرنگار سایر حوزههای گروه ورزشی خبرگزاری آنا، پول، احترام، آزادی ...؟ چه چیزی باعث میشود ورزشکاران ایرانی هلاوت کسب مدال زیر پرچم ایران را به قرار گرفتن به زیر پرچم یک کشور غریبه ترجیح بدهند؟! البته که موضوع مهاجرت و رفتن از کشور مادری تنها مختص به ایران نیست و در کشورهای دیگر و در رشتههای مختلف این امر بارها اتفاق افتاده است و در آینده هم رخ خواهد داد. بارها شاهد مهاجرت نخبگان ایرانی به کشورهای مختلف بودیم که از گذشتههای دور با تعبیر فراز مغزها از آن یاد میکنند. اما موضوع مهاجرت یا پناهنده شدن ورزشکاران ایرانی موضوع سادهای نیست و مورد توجه عموم مردم ایران است و گاهاً سر و صداهای زیادی هم به پا کرده است.
پناهنده شدن ورزشکاران مقوله پیچیدهای است برخی از آنها با وجود موفقیتهای اندک ترک وطن کردند و پس از پناهندگی هم نتوانستند جایگاهی قابل قبولی در ورزش کشور مقصد به دست بیاورند و در نهایت با یک تصمیم اشتباه عمر ورزشی خود را سوزاندند. در مقابل هم رفتن برخی ورزشکاران از ایران چالشهای زیادی برای کشور مبدأ به وجود آورد که موفقیت آن را تحت شعاع قرار داد. نمونه اخیر آن پناهنده شدن سعید مولایی در رشته جودو به آلمان که در نهایت به تعلیق فدراسیون جودوی ایران منجر شد.
سعید مولایی دارنده مدال طلای رقابتهای جهانی و رنکینگ یک وزن 81 کیلوگرم یکی از شانسهای اصلی کسب مدال در المپیک توکیو بود. او در رقابتهای قهرمانی جودوی جهان در سال 2019 به میزبانی ژاپن از بازگشت به ایران خودداری کرد و درخواست پناهندگی به آلمان را داد. پس از حوادثی که در رقابتهای قهرمانی جهان رخ داد، در نهایت فدراسیون جودو تعلیق شد. حواشی که مولایی در رقابتهای جهانی جودو بهوجود آورد باعث شد در نهایت در سال منتهی به المپیک جودوی ایران تعلیق شود.
موضوع پناهنده شدن مولایی به آلمان و در ادامه تعلیق فدراسیون جودو بدترین اتفاق حال حاضر ورزش ایران است . تصمیم شخصی یک ورزشکار آینده ورزش ایران را خراب کرد و هماکنون هم کمیته ملی المپیک به دنبال رایزنی و مذاکره است تا بتواند سایه محرومیت را از جودوی ایران بردارد.
در مقابل این اتفاق ناگوار که آینده ورزش ایران را خدشهدار کرد، ورزشکارانی بودند که عمر موفقیت آنها در تاریخ ورزش ایران چندان نبود اما سودای موفقیت در کشور دیگری را در سر میپروراندند و به همین دلیل برای تحقق رؤیای خود ترک وطن کردند اما در نهایت تعداد نفراتی که موفق شدند به انگشتان یک دست هم نمیرسد و برخی دیگر هم مشخص نیست حضور در یک کشور بیگانه و مشکلاتی که سر راه آنها وجود داشته مانع آنها نشده و هنوز ورزش حرفهای را ادامه میدهند یا خیر.
در ادامه به برخی از ورزشکاران که ترک دیار کردند اشاره میکنیم:
رشته جودو را باید در صدر ورزشکاران پناهنده بنامیم در سالهای گذشته تعداد جودوکارانی که ترک دیار کردند در این رشته زیاد بوده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
وحید سرلک یکی از جودوکاران ایران بود که در سال 2011 به کشور آلمان پناهنده شد. البته سرلک به عنوان جودوکار در آلمان نتایج درخشانی کسب نکرد و هماکنون به عنوان مربی هدایت تیم ملی جودوی تاجیکستان را برعهده گرفته است. محسن غفار هم از دیگر جودکارانی بود که روزگاری قهرمان پیشین جودو آسیا بود اما در سال 91 به کشور آلمان پناهنده شد.
احسان رجبی دیگر ملیپوش سنگینوزن جودوی ایران بود که مدال برنز آسیا را در کارنامه خود داشت اما در سال 89 به آمریکا رفت. البته رجبی دو سال پس از حضورش در آمریکا لب به سخن گشود و اعلام کرد به آمریکا پناهنده نشده است و بهصورت قانونی به این کشور مهاجرت کرده است و بهخاطر برخی ناملایمتیها از کشور و تیم ملی دور شده است.
دیگر جودوکار ایرانی که ترک وطن کرد، محمد رشنونژاد بود که سال 97 به کشور هلند پناهنده شد. رشنونژاد دارنده 6 مدال آسیایی و با 21 سال سن پدیده جودوی ایران لقب گرفته بود اما زمانی که به همراه تیم ملی برای حضور در مسابقه راهی هلند شده بودند، از تیم جدا شد و دیگر به کشور بازنگشت. رشنونژاد مشکلات مالی را یکی از دلایل رفتنش از ایران اعلام کرد. او سال گذشته در یک مسابقات رسمی زیر پرچم هلند به مدال برنز بسنده کرد.
آرش آقایی هم دیگر جودوکار کشورمان سال گذشته به کشور آذربایجان رفت و تصمیم گرفت زیر پرچم این کشور مبارزه کند. البته آقایی اعلام کرده که پناهنده نشده است و در این کشور لژیونر است، او برخی مشکلات و پشت خط ماندن را دلیل اصلی رفتنش از ایران میداند. آقایی دارنده مدال برنز جوانان آسیا است.
در رشته تکواندو هم برخی از ورزشکاران این رشته ترک وطن کردند و راهی کشور دیگری شدند.
راحله آسمانی در بازیهای آسیایی 2010 برای ایران تاریخساز شد. او توانست مدال نقره این رقابتها را از آن خود کند. همچنین مدال طلای تورنمنت منچستر انگلستان در همان سال، طلای جام فجر در اسفند ۸۹ و چندین مقام قهرمانی کشور حاصل بیش از پنج سال حضور راحله در تیم ملی ایران بود. او پس از اینکه در رقابتهای انتخابی المپیک لندن موفق نشد اعلام کرد برای همیشه راهی بلژیک میشود.
طلای مسابقات آزاد ۲۰۱۳ آلمان، برنز مسابقات آزاد بلژیک، طلای مسابقات مستر هلند و نشان طلای ۲۰۱۳ تاپیا عنوانی است که آسمانی پس از مهاجرت به بلژیک کسب کرده است. آسمانی در المپیک ریو زیر پرچم این کشور به میدان رفت اما موفقیتی حاصل نکرد.
سینا بهرامی و میلاد بیگی هم از دیگر تکواندوکارانی بودند که ترک دیار کردند.
مینا علیزاده عضو تیم ملی قایقرانی دراگان بوت بانوان ایران بود که وقتی در سال 88 برای شرکت در مسابقات قهرمانی دراگون بوت جمهوری چک با تیم ملی عازم این کشور شده بود اما در میانه راه تیم ملی را ترک کرد و به واسطه حضور برادرش در آلمان به این کشور رفت و همانجا پناهنده و عضو تیم ملی آلمان شد.
آرزو معتمدی اولین بانوی ایران بود که سهمیه حضور در رقابتهای کایاک المپیک 2012 لندن را بهدست آورد اما برگزاری مسابقه انتخابی قبل از المپیک لندن و در نهایت انتخاب آرزو حکیمی بهعنوان ورزشکار اعزامی به المپیک لندن باعث سرخوردگی معتمدی شد و او در سال 91 با دریافت پذیرش از دانشگاه اوکلاهاما به آمریکا رفت.
محمدحسین ابراهیمی ملیپوش شمشیربازی است که در سال 89 به کشور فرانسه پناهنده شد. ایمان جمالی هم در رشته هندبال در سال 94 بهعنوان لژیونر به مجارستان رفت اما پس از مدتی در این کشور پناهنده شد و پیراهن این کشور را بر تن کرد.
در رشته ژیمناستیک هم چهار ملیپوشان ژیمناستیک ایران مانند علی عزیزی، نیما مزیدی، محمد رمضانپور و امین ارباب مهاجرت کردهاند. ژیمناستی چون امین ارباب در کتاب جهانی رشته ایروبیک ۶ حرکت به نام خود ثبت کرده است.
صباح شریعتی هم از دیگر کشتیگیران ایرانی بود که در سال 2014 تصمیم گرفت برای کشور آذربایجان کشتی بگیرد او در المپیک ریو موفق به کسب مدال برنز برای آذربایجان شد.
الش مرادی در رشته شطرنج، پوریا پورابراهیم و محمود زاویه در رشته غریق نجات، شروین پاکدل و سعید فضلاولی در رشته قایقرانی، از دیگر ورزشکارانی هستند راهی کشور دیگری شدند و موفقیت آنچنانی هم پس از رفتنشان از ایران بهدست نیاورند.
موج پناهندگی در ورزش معلولان
مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران تنها به همینجا ختم نمیشود در کمتر از یک سال دو تن از ورزشکاران معلول کشورمان راهی دیار غربت شدند تا مابقی عمر ورزشی خود را کشوری غیر از ایران ادامه بدهند.
پوریا جلالیپور یکی از کماندار تیم ملی معلولان تیرماه امسال در پایان مسابقات جهانی هلند بههمراه تیم ایران به کشور بازنگشت و چند روز بعد اعلام شد که او به دلیل داشتن ویزای یکماهه تمایل دارد چند روزی را در بلژیک نزد برادرش در آن کشور بماند و سپس بازگردد. البته که جلالیپور هنوز به ایران بازنگشته است. این کماندار معلول کشورمان موفق به کسب سهمیه پارالمپیک توکیو شده بود.
سامان بلاغی، دارنده مدال برنز بازیهای آسیایی ۲۰۱۴ اینچئون سال گذشته بههمراه تیم ملی بسکتبال با ویلچر به مسابقات جهانی هامبورگ اعزام شد اما پس از اتمام این مسابقات پیش از بازگشت اردوی تیم را ترک کرد و به کشور آلمان پناهنده شد.
بدون شک واژه پناهندگی که در واقع نوعی وطنفروشی به حساب میآید زیبنده هیچکس نیست و گاهی اوقات تصمیمات شخصی یک نفر نه تنها آینده ورزشیاش را خراب میکند بلکه به وجهه ورزشی یک کشور هم لطمه وارد میکند. ضمن اینکه کسانی که ترک دیار کردهاند تا به آرزوهای خود برسند و مدال زرین و خوشرنگ المپیک و جهانی را که آرزوی هر ورزشکاری است کسب کنند در خارج از کشور هم به رویای خود دست پیدا نکردند و در شرایطی قرار گرفتند که نه راه پس دارند و نه راه پیش. شاید وقت آن رسیده است که ورزشکاران به این باور برسند تنها خرید یک بلیط عمر ورزشی آنها را ضمانت نمیکند و باید به انتهای راهی که در آن پا میگذارند بنگرند.
انتهای پیام/4051/4057/
انتهای پیام/