دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
به بهانه سالروز شهادت نخستین شهید محراب؛

نگاهی به رشادت‌های آیت الله قاضی طباطبایی در میدان علم و فقاهت/ وقتی تلفیق علم و عمل دشمنان اسلام ناب را آشفته می‌کند

آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی را می‌توان مردی نامید که در میادین علم و عمل از پیشگامان دوران بود تا حدی که ساواک با حقد و کینه از او گزارش‌های منفی می‌نوشت و در سیاهچال بازداشتش می‌کرد و گروه منافق فرقان هم او را ترور کرد.
کد خبر : 442935
قاضی طباطبایی.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت گروه فرهنگ‌وهنر خبرگزاری آنا؛ دهم آبان 1398 مصادف است با چهلمین سالروز شهادت آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی که به عنوان نخستین شهید محراب لقب گرفته است. مردی که در میادین علم و عمل از پیشگامان دوران بود تا حدی که ساواک با حقد و کینه از او گزارش‌های منفی می‌نوشت و گروه منافق فرقان هم تصمیم به ترور او گرفت. به مناسبت این روز نگاه کوتاهی به زندگی وی و نحوه شهادت خواهیم داشت.


رشادت های آیت الله قاضی در میدان علم و فقاهت


سید محمدعلی قاضی طباطبایی در سال 1318 برای ادامه تحصیل علوم دینی به قم رفت و در سال 1328 راهی نجف شد تا در این دو شهر از محضر علما و بزرگان کسب فیض کند. او که از طلاب برجسته و برتر حوزه علمیه شهر نجف بود در روزگار حضورش در این شهر توفیق حضور پای درس بزرگانی چون امام خمینی(ره)، آیت‌الله سیدمحسن حکیم، آیت‌الله سیدابوالقاسم خوی، آیت‌الله حاج شیخ عبدالحسین رشتی و آیت‌الله شیخ محمدحسین کاشف الغطاء را پیدا کرد و همین زانو زدن پای درس این اساتید بود که باعث شد وی به جایگاه قابل تحسینی در عرصه علمی برسد، به گونه‌ای که آیت الله کاشف الغطا پس مراجعت وی به تبریز نامه‌ای خطاب به او نوشت و در وصف دانش و اثرگذاری او چنین بیان داشت : «ای سید بزرگوار و ای دانشمند والا مقام ... ما از حالا می‌بینیم که مردم آذربایجان عموماً و اهالی تبریز خصوصاً از راهنمایی‌ها و ارشادات شما بهره‌مند می‌شوند و چه زود است تأثیر خدمات ارزنده شما در نصرت حق و از بین بردن باطل محسوس و ملموس باشد و در یاری و کمک از حق چه (کسی) بهتر و مقدم‌تر از شما است؟»


آیت الله قاضی طباطبایی از بدو وردش به حوزه نجف در زمینه‌های مختلفی به تحقیق و مطالعه پرداخت که از جمله آنها می‌توان به فقه، اصول، تفسیر، تاریخ و کلام اشاره کرد. پیشرفت علمی وی و موفقیت‌هایش آنچنان فزونی یافت که نه تنها به مشهور شدن وی در ایران و عراق منجر شد بلکه نگارش مقالات متعدد به زبان عربی وی را به چهره‌ای سرشناس در دانشگاه الازهر مصر نیز بدل کرد. چاپ مقالات وی در نشریات معتبری همچون العرفان، المواهب و رساله الاسلام گواه دیگری بر این مدعاست.


نخستین شهید محراب موفق شد اجازه‌های متعددی از بزرگان فقه زمان خودش برای اجتهاد، روایت و دریافت وجوه شرعیه کسب کند. از جمله افرادی که وی را چنین اجازه‌هایی بخشیدند می‌توان به سید ابوالقاسم خویی، شهاب‌الدین مرعشی نجفی، محمد حسین کاشف الغطاء، سید محسن حکیم، به شیخ آقابزرگ تهرانی، سید محمد حجت کوه‌کمری، سید صدرالدین صدر، سید محمود شاهرودی و سید محمد حسین طباطبایی اشاره کرد.



بازگشت به تبریز و حضور در نهضت امام خمینی (ره)


سرانجام این مجاهد عرصه علمی پس از کسب فیوضات گسترده از اساتید برجسته حوزه نجف و به دعوت و اصرار مردم تبریز به زادگاه خود بازگشت تا زکات علمش را پرداخت کرده و بتواند همچون شمعی جمیع مشتاقان اسلام ناب را گرد خود جمع کند.


وی از همان ابتدای آغاز نهضت بیداری بخش امام راحل (ره) علیه رژیم ستمشاهی به صف مبارزین پیوست و در خط مقدم این نهضت در شهر تبریز قرار گرفت. منبرهای آتشین وی و خطابه‌های طوفانیاش باعث شد تا سرانجام ساواک این محبوبیت و روشنگری را برنتابد و اقدام به بازداشت و تبعید وی کند.



در یکی از گزارش‌هایی که ساواک در خصوص این شهید والا مقام نوشته آمده است: « اگر این شایعه درست باشد که آقای قاضی در هر روز بیش از دویست هزار تومان خرج نمازگزاران می‌کند که در ماه مَبلغ سرسام‌آوری خواهد شد، با کسی که این قدر تمکن مالی دارد، مخالفت کردن بی‌فایده است. حال اگر این شایعه درست نباشد و مردم به خاطر خود او به نمازش حاضر می‌شوند دیگر بدتر، چون این قدرت هیچ وقت شکسته نمی‌شود. »


از سیاهچال زندان قزل قلعه تا چندین بار تبعید؛ سزای روشنگری‌های بزرگ‌مرد عرصه علم و عمل


اینچنین شد که وی در سال 41، با شروع نهضت اسلامی توسط مأموران رژیم دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد، آنجا هم به مدت دو ماه و نیم در سیاهچال مخوف و معروف این زندان دربند شد. سپس او را به شهرهای بافت کرمان و زنجان و پس از آن به عراق تبعید کردند. نهایتا پس از یکسال حضور دوباره در عراق وی به ایران بازگشت و به هدایت مردم و روشنگری و تبلیغ اسلام پرداخت و تا پیروزی انقلاب اسلامی به مبارزات خود و ارشاد مردم ادامه داد.


همانطور که بیان شد یکی از تبعیدگاه‌های این شهید والا مقام بافت کرمان بوده است که بیان ماجرای این تبعید و چگونگی آن نیز خالی از لطف نیست. نقل کرده‌اند که روز سی‌ام آذر ماه 1347 مصادف با عید سعید فطر، در شهر تبریز نماز عید در یک فضای معنوی و باشکوه به امامت آیت‌الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی برگزار شده و وی که هیچ فرصتی را از دست نمی‌داد، از این اجتماع عظیم نهایت بهره را برده و علیه سردمداران رژیم سخنرانی جانانه‌ای داشته است. تا جایی که روابط خفّت بار دولت با رژیم غاصب و نامشروع صهیونیستی را محکوم کرده است.


همین سخنان آتشین وی سبب می‌شود تا وقتی غروب همان روز برای اداء ‌نماز مغرب و عشاء‌ به مسجد شعبان می‌رود و بعد از نماز و پاسخ به ابراز احساسات مردم از مسجد خارج می‌شود، هنوز چند قدمی از در مسجد دور نشده، مزدوران وی را احاطه کرده و با اجبار سوار ماشین کردند و سپس او را به بافت کرمان تبعید کردند.



ماجرای شهادت نخستین شهید محراب


شامگاه روز دهم آبان ماه سال 1358 و پس از اینکه آیت الله سید محمدعلی قاضی طباطبایی در حالی که روز عید قربان نماز عید را خوانده بود، بعد از نماز مغرب و عشا ‌در مسجد شعبان، قربانی دین خدا شد.


جالب اینجاست که شخصیت علمی وی و اقدامات جسورانه‌ی این مجاهد راه خدا به گونه‌ای بود که نه ساواک آن را بر می‌تافت و نه منافقینی مثل گروهک فرقان و جالب اینجاست که این نوع اقدامات به خوبی خوی پلید و کثیف تکفیری‌هایی که ادعای دروغین اسلام دارند را نمایانگر می‌سازد. آنهایی که به اسلام جنایتی مرتکب شدند که حتی ساواک رژیم پهلوی هم آنرا انجام نداده بود...


انتهای پیام/4129/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب