توضیح ظریف درباره ماجرای دستدادنش با اوباما و علت دیدار نکردن روحانی با رئیسجمهوری آمریکا
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، خبرنگار «نیویورکر» در ورودی این مصاحبه درباره ظریف مینویسد: «در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفته شد که او با رئیسجمهوری امریکا دست داده است، ظریف به همراه کریف وزیر امور خارجه آمریکا، از نامزدهای مشترک دریافت جایزه صلح نوبل هستند، او هم چنین دوبار با کری ملاقات داشته است. ظریف میزبان نمایندگان و مقامهای جمهوریخواه و دموکرات دولتهای پیشین آمریکا بود، او با سردبیران و خبرنگاران آمریکایی صبحانه خورد و با کارشناسان هستهای آمریکایی دیدار داشت. ظریف هم چنین دیدار کوتاهی با هیئت سردبیری نشریه» تایمز داشت. او در جلسهای در دانشگاه» دنور نیز حضور یافت البته این حضور به صورت پخش زنده و از راه در بود چرا که دیپلماتهای ایرانی نمیتوانند به منطقهای دور از بیست پنج مایلی اطراف نیویورک سفر کنند.
به گزارش خرداد، رایت اشاره میکند که روز قبل از بازگشت ظریف به ایران با او در محل اقامت سفیر ایران در سازمان ملل در نزدیکی موزه متروپولیتن دیدار داشتیم که فشرده و ویرایش شده آن به شرح ذیل است:
آیا میدانستید که اوباما خواهد آمد و با شما دست خواهد داد؟
نه این موضوع برنامهریزی نشده بود. در عرف این گونه این نیست که رئیس دولتی برای دست دادن با یک وزیر امور خارجه برنامهریزی کند. برنامهریزی در این باره توهینی به یک رئیس دولت محسوب میشود. اوباما دو ساعت زودتر در مجمع عمومی سخنرانی داشت و ما پیشبینی نمیکردیم که راهرو مجمع او را ببینیم. همان گونه که من بیرون رفته بودم. من نمیدانم به چه دلیلی آقای اوباما وارد راهرو شد و ما خیلی ساده همدیگر را دیدیم. من چه در زمان ضبط مصاحبه و چه در خارج از زمان ضبط رسمی، میگویم که این اتفاق کاملا تصادفی بود.
آیا این موضوع برای شما در داخل ایران هزینهای را در پی خواهد داشت؟
قطعا این گونه خواهد بود. با این حال، هر آنچه من انجام میدهم در داخل هزینه خواهد داشت در نتیجه این موضوع یک انحراف نبوده است.
چرا پرزیدنت روحانی علاقهای به دیدار با پرزیدنت اوباما نداشت؟ مقامهای کاخ سفید برای من روشن ساختند که آنان مایل به تلاشهایی برای صورت دادن دیدار بودهاند.
ما بر این باوریم آنچه اکنون اولویت دارد اجرای توافق است و این موضع اولویت نخست ماست. شما نیازی ندارید کاری را انجام دهید که وضعرا پیچیدهتر کند. این برای ا امری مهم و اساسی است.
هجده ماه پیش شما درباره طرح چهار مادهای درباره سوریه به من گفتید؟ اکنون این طرح در وضعی است؟
این طرح تکمیل شده است اما هنوز چهار مادهای است. جان کلام آن این است که مبارزه علیه تروریسم، تشکیل دولت وحدت ملی، آتشبس و اعمال اصلاحات در قانون اساسی و ایجاد یک ساختار دولتی موقت مبتنی بر نهادهای ذکرشده در قانون اساسی جدید مفاد طرح هستند. ما بر این باوریم که هر طرحی تنها براساس این اصول در سوریه قابل اجرا خواهد بود. اصولی چون احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی، مقابله علیه افراط گرایی، فرقه گرایی و عدم مداخله در امور داخلی سوریه، یافتن یک راه حل سیاسی، احترام به حقوق اقلیتها و رعایت حقوق بشر. ما در روند گفتوگو و مشاوره با چندبازیگر مهم منطقهای در این باره هستیم.
نظر ایران درباره اینده اسد چیست؟
ما از ابتدا گفتهایم که مردم سوریه باید تصمیم بگیرند. ما مخالف مداحله کشورهای خارجی در امور داخلی سوریه و تعیین پیششرط از سوی آنان برای یافتن یک راه حل سیاسی در سوریه هستیم. ما هیچ گونه پیششرطی قرار ندادهایم. ما باور داریم که این کار و وظیفه ما نیست. ما به تعیین سرنوشت سوریه به دست سوریها باور داریم. ما تنها مسیر تشکیل دولت آشتی ملی با حضور تمام سوریها را هموار میکنیم در آن صورت باید نتیجه دولتی پایدار و دموکراتیک باشد که به مردم سوریه اجازه دهد درباره امور خود تصمیمگیری کنند و درباره این موضوع که چگونه باید زمامداری در سوریه جریان داشته باشد.
ایا آمریکا از این طرح آگاه است؟
آمریکاییها به طور متناوب با مقامهای اروپایی و نمایندگان سازمان ملل نشست دارند و همه آنها از نحوه تفکر ما آگاه هستند.
آیا روسیه از ایده شما حمایت میکند؟
من باور دارم که طرز فکر ما در این مورد با روسها شباهت زیادی دارد.
روسیه در حال بمباران سوریه است آیا شما از این موضوع شگفتزده شدید به خصوص درباره زمان آغاز حملات؟
نهچندان ،چرا که نیاز به تلاش بین المللی وجود دارد و ما از تمام کشورهای جامعه بین المللی خواستار مبارزه علیه داعش و سایر گروههای تروریستی مشابه از جمله جبهه النصره و احرار الشام و گروههای منشعب مشابه شدهایم.
چه چیزی سبب شد که روسها دست به اقدام نظامی بزنند آیا این اقدامی برای حفظ اسد در قدرت نیست یا اقدامی برای تسهیل یک روند است؟ این اقدام از آن رو عجیب است که بازیگران مختلف برای نشستن پای میز مذاکره به یکدیگر نزدیکتر شدهاند؟
من فکر میکنم ما از جنبههای مختلف به یکدیگر نزدیکتر شدهایم. این هم فرصتها و هم چالشهایی را بهوجود آورده است. اگر از فرصتها استفاده نکنیم تنها با چالشها مواجه خواهیم بود.
چرا اطمینان دارید که روسیه خواستار مذاکره است و نه صرفا حفظ اسد در قدرت؟
چرا که راه حل بحران سوریه نظامی نیست. در پایان همه باید پای میز مذاکره بنشینند. من فکر میکنم تمام طرفین این موضوع را درک میکنند. باید راه حلی سیاسی برای سوریه ارائه کرد. جبهه نظامی فراز و فرود دارد اما اقدام نظامی به تنهایی سرنوشت آینده سوریه را تعیین نمیکند.
روسیه صرفا اهداف داعش و جبهه النصره را هدف قرار نمیدهد. هدف نخست گروه تازهای است که از ترکیب جبهه النصره و احرار الشام ایجاد شده که موسوم به «جیش الفتح» است. این گروهها هر روز نامهای خود را عوض میکنند.
درباره حضور نیروهای ایرانی در سوریه اخباری در هفتهها اخیر منتشر شده بود. اینکه صرفا حضور به مشاوران نظامی محود نمیشود.
این غلط است. ما ماهیت حضور خود در سوریه را تغییر ندادهایم. همچنین به اعزام مشاوران نظامی و نه بیشتر، فعالیتهای را محدود کردهایم و به این موضوع ادامه میدهیم. من در این باره اطمینان میدهم.
با این حال، ایران از مداخله روسیه در سوریه حمایت کرده است.
ما از هر طرفی که علیه داعش وارد عمل شود و در این باره عزمی راسخ داشته باشد، حمایت میکنیم. مشکل ما با ائتلاف بینالمللی جدیت نداشتن آنان است. آنان باور دارند که ضربه زدن به داعش به دولت اسد کمک میکند.
با این حال، ما شمار زیادی از کشورها را میبینیم که در اقدام مشترک نظامی در سوریه مشارکت دارند. اکنون چقدر به مذاکره نزدیک هستیم؟
نیاز فوری به مذاکره بدون تعیین پیششرط وجود دارد. پیشبینیهای غربیها اشتباه از آب درآمد. چهار سال پیش آنان پیشبینی کردند که اسد سقوط میکند. این پیشبینی باعث کشته شدن صدها هزار نفر از شهروندان سوریه و آوارگی میلیونها نفر دیگر از خانه و کاشانهشان شد.
در سازمان ملل متحد پرزیدنت اوباما برای نخستین بار درباره مدیریت دوران گذار در سوریه صحبت کرد. آیا این موضع را نشانهای از تمایل امریکا به مذاکره و انعطاف پذیری آن کشور میدانید؟
هنوز هم باور دارم که سیاستهایی در منطقه اتحاذ شدهاند که مانع جدا شدن آمریکا از سیاستهای قدیمی خود میشود.
آیا منظورتان اتحاد امریکا با عربستان سعودی و کشور عربی حوزه خلیج فارس است؟
بله، اشارهام به این اتحاد است.
آیا توافق هستهای باب گفتوگو برای حل بحرانهای سوریه و یمن و عراق و سایر بحرانهای منطقهای را خواهد گشود؟ آیا این موضوع پیش از اجرای توافق امکان پذیر نیست؟
شاید نه. ما امیدواریم که اجرای برجام باعث رفع برخی از بیاعتمادیها در ایران درباره سیاستگذاریها و جهت گیریهای آمریکا در قبال مسائل منطقهای شود. به طورآاشکار در طول دو ماه گذشته نظرهایی را در آمریکا شنیدهایم که به حل این بیاعتمادی کمکی نمیکند.
منظور شما احتمالا نظر نمایندگان در کنگره است. آیا به نظرتان مانع جدی برای اجرای برجام وجود دارد؟
دو مسیر در اجرای برجام مدنظر است. یکی مسیر رویکرد حداقلگرایانه نسبت به برجام است که قطعا غیرقابل اجتناب خواهد بود و راه دیگر انجام آن میتواند لغو تحریمها و تضمین آنها باشد که نشان دهد نوع متفاوت تعامل با ایران است. آمریکا نباید به این موضوع به عنوان یک امتیاز نگاه کند بلکه این اقدامی در مسیر ایجاد اعتماد برای بقای توافقی بسیار خوب است. در صورتی که چنین اقدامی صورت گیرد نه تنها استمرار توافق تضمین میشود، بلکه به اعتماد سازی نیز کمک میکند.
با این حال، آمریکا و ایران هیچ مفادی از توافق را تا به حال اجرا نکردهاند؟
هنوز برای قضاوت زود است. من قطعا مطمئن هستم که ما دو سال از عمر خود را هدر ندادهایم! من مطمئن هستم که آقای کری نیز چنین امیدی را دارد.
مسئله بعدی در دستور کار ایران و امریکا چه خواهد بود؟
ما گامهایی را برخواهیم داشت اما گامهایی قاطع. ما مسئله هستهای را با مسائل دیگر در نمیآمیزیم. مردم در این باره صحبتهایی میکنند درباره اختلاط مسائل مختلف با یکدیگر. ما بر پیام خود باقی ماندهایم. در صورتی که ما در خط خود باقی بمانیم و به حسن نیتمان در اجرا برجام ادامه دهیم پس از آن امکان ایجاد اعتماد بر سر سایر موارد نیز بوجود خواهد آمد.
و پس از آن گامهای بعدی نیز برداشته خواهند شد.
بله
به چه نحوی؟
هر بار برداشته شدن یک گام.
انتهای پیام/