اولویت احزاب و نیروهای انقلاب تبیین «مدل وحدت» باشد
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا از جمعیت جانبازان، مجتبی شاکری در جلسه مشترک احزاب و نیروهای انقلاب اسلامی به میزبانی جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی ضمن مقایسه آنچه امام خمینی (ره) بهعنوان مکتب اسلام ناب محمدی معرفی کردند و آنچه در گذر ایام و طی ۴۰ سال محقق شده است، گفت: بخشهایی از آنچه امام راحل (ره) بهعنوان آرمانها و محکمات انقلاب بیان کردند فراتر از فرازوفرود حوادث و آمدوشد مجالس، دولتها و شخصیتها و جریانها، در عرصه داخلی، منطقهای و بینالمللی محقق شد و امروز شفافتر از هر زمان پیش روی ما است. نیاز نیست ما در فضای مجرد ذهنی آن را تصور کنیم. واقعیت عینی و تصدیق مجسم آن در مقابل ماست. برخی جریانها و نظریهپردازان به زبان بیزبانی میگویند که امام خمینی (ره) در شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پا به میدان مبارزه گذارد که معارض جدی نداشت و بهراحتی گل اعتماد مردم را چید و برد، به این معنا که مشکل و مخالف جدی برای به دست گرفتن حکومت نداشت. این در حالی است که با رصد کردن دقیق جریانها شرایط کنشگر در بدو انقلاب خواهیم دید کمترین تشکیلات حزبی به مفهوم واقعی کلمه در اختیار ایشان بود. احزاب و جریانهای دیگر اعم از مارکسیست، ملیگرا، متحجر، منافق و طیف جریان روشنفکری سکولار و لیبرال، با امام نهتنها همراه نشدند، بلکه در نقطهنقطه حرکت انقلاب کجراهههای نظری و عملی خود را در رسانههای حزبی با تجمعهای عمومی مطرح کردند و امام خمینی (ره) با تکیه بر مکتب وحی و معارف اسلام ناب با روشنترین بیان از سنگلاخهای اینچنین عبور کرد و هیچگاه خود را مدیون آنان نکرد و اینگونه بود که انقلاب اسلامی را به نقطه جمهوری اسلامی، قانون اساسی و تأسیس مجلس و دولت و دیگر نهادها رساند.
وی افزود: تلفیق بین جمهوریت و اسلامیت که اندیشه صادر شده از بنیانگذار انقلاب اسلامی بود، برای همه کسانی که در آن دوران فعالیت سیاسی داشتند، یک نظریه انقلابی و جدید بود. دیگران هم میخواستند در مبانی مکتب خود اندیشه خود را مبنای حاکمیت جدید قرار دهند اما نتوانستند سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم را با خود همراه کنند و در جدال بین اندیشه امام راحل (ره) و اندیشه و نظریهپردازی خود، پیروز شوند و نزد عموم مردم مقبول بیافتند؛ بنابراین این اعتقاد که امام خمینی (ره) معارضی برای تشکیل حکومت نداشت، از مبنا صحیح نیست.
شاکری خاطرنشان کرد: آنچه بهعنوان نظریه نظام جمهوری اسلامی مطرح شد و اکنون ما میخواهیم از آن بهعنوان راه و صراطی مستقیم برآمده از دین برای حفظ آرمانها و ارائه مدل وحدت میان نیروهای انقلاب اسلامی استفاده کنیم، درمییابیم برخی از موضوعات به واکاوی و بازخوانی نیازمند است. قاعدتاً باید طی ۴۰ سال گذشته میتوانستیم مدلی قوی، مستحکم و باثبات برای وحدت مجموعه نیروهای انقلاب که بتواند در فرازوفرود حوادث راه گشا باشد، دست پیدا کنیم.
وی با تأکید بر اینکه همین حالا در آستانه انتخابات، نیازمند اتفاق در چنین مدلی هستیم گفت: باید بتوانیم از ظرفیت مکتب امام و فرمایشات دقیق معظم رهبری بهویژه در منشور گام دوم به مدلی برسیم که نیروهای انقلاب را در ابعاد گفتمانی، ساختاری در رفتار میدانی گرد هم جمع کند. طیف جریانهای مقابل از لائیک و سکولار تا حزب کارگزاران لیبرال و احزاب اصلاحطلبان تجدیدنظرطلب واقعاً در تعریف مکتب امام نمیگنجد. هنوز تکلیف آنان با نظرات ولایت مطلقه فقیه، جمهوری اسلامی، جایگاه اندیشه وحیانی در تنظیم روابط اجتماعی و حکمرانی معلوم نیست. فهرست رفتارهای هنجارشکن چه در دهه اول انقلاب و چه سه دهه بعد از ارتحال امام شاهد نوعی جنگ و رویارویی آنها با مکتب امام است. چگونه میتوان از امام و خط امام سخن گفت و در مقابل شعار مرگ بر اصل ولایتفقیه ساکت بود و تکلیف خود را با آیه ۶۵ سوره نسا روشن نکرد. (فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّیٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا) به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند؛ و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند؛ و کاملاً تسلیم باشند.
چگونه میتوان برای بیرون بردن رقیب در یک رقابت انتخاباتی تقلب را بهانهای برای نشانه رفتن اصل انقلاب دنبال کرد و با لجبازی از حکم و داوری مقام ولایت سر باز زد. به نظر میرسد مطرح کردن گفتگو بدون مشخص کردن داور به آشفتگی کشاندن مباحث و به محاق بردن مکتب امام است. اگر خانه احزاب بخواهد از یک محفل گپ و گفت بیخاصیت صنفی به یک هماندیشی چالشی و روشنگرانه بر اساس مکتب امام و منشور گام دوم مقام معظم رهبری تغییر وضعیت یابد، باید تکلیف خود را با کلیدواژههایی تعریفشده در مکتب امام همچون استقلال، آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، منافع ملی، مبارزه با فساد و اشرافیت و دشمنشناسی و مبارزه با استکبار مشخص کند. والا سخن گفتن از وحدت فریبی برای آشفته کردن مباحث و شکستن مقاومت طرف مقابل نیست. ما طیف احزاب اصلاحطلب را یک تفکر بدون مبنا میدانیم که نسبت آن با اندیشه امام (ره)، قانون اساسی و ولایتفقیه روشن نیست. این مجموعه فاصله گرفته از انقلاب تا آنجا پدیده تجزیه نظر طلبی و فاصله گرفتن از نظر امام را تا آنجا به پیش بردن که حتی به تحصن برای تعطیلی مجلس و برگزار نشدن انتخابات قناعت نکردن. نافرمانی مدنی، فشار از پایین، چانهزنی از بالا، نگارش نامه جام زهر و اردوکشی خیابانی برای تحقق فتنه تقلب عمق کجراهه آنها در فهم نظریه اسلام ناب و اصل مترقی ولایتفقیه است؛ اما طیف باورمندان مکتب امام و رهبری نباید در زمان انتخابات چشم در راهه انتخاب مدل وحدت باشند و دغدغهمند این باشند که نتیجه چه خواهد شد.
دبیر کل جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی با بیان اینکه این جمعیت در دورههای قبل عضو خانه احزاب نبود و به شکل حزب تأسیس نشده بود، اظهار کرد: درعینحال باور داریم جمعی که در آستانه انتخابات برای ائتلاف گرد هم میآیند، عناصر مهم کار موفق حزبی و رسیدن به مدل وحدت را باید در اولویت کار خود قرار دهند.
شاکری در ادامه به موضوع ارتباط میان احزاب با ولایتفقیه پرداخت و گفت: اگر ما تکلیف مداری و متصل بودن به اندیشه و نظریات ولیفقیه حی زمان را مبنا قرار دهیم، چه دلیلی وجود دارد که همین احزاب بهاصطلاح نزدیک به تفکر اصولگرایی، در بیان دیدگاهها و نظرات پیرامون موضوعات مهم بعضاً فاصله زیادی با دیدگاههای ولیفقیه داشته باشند؟ بخشی از این آشفتگی نشان از کمکاری ما دارد، به این معنا که هنوز نتوانستهایم ارتباط بین احزاب را با ولیفقیه بهگونهای برقرار کنیم تا احزاب به بازوی ولیفقیه تبدیلشده و تحقق منویات ایشان را تسهیل کنند. جمعبندی جمعیت جانبازان این است که فاصله معنادار برخی احزاب با ولایتفقیه قابلقبول نیست.
به اعتقاد وی، درباره اینکه منافع ملی ما چگونه تأمین میشود و منافع حزبی ما چه نسبتی با منافع ملی دارد نیز باید به یک نقطه واحد برسیم و بدانیم چگونه باید این منافع را تلفیق کنیم؛ این از مسائلی است که هنوز تعریف جدی برای آن وجود ندارد.
شاکری در ادامه انتقادهایی هم درباره سازوکار فعالیت خانه احزاب مطرح کرد و گفت: درزمانی که در جمعیت ایثارگران مسئولیت داشتم، در جلسه خانه احزاب گفتم چطور ممکن است همه کسانی که حزب رسمی در نظامدارند، دور یک میز جمع هستند و تمام بلاهایی که کشور با آن روبروست هم از دل همین جمع برآمده است. اگر خانه احزاب نتواند روی اصل حکومت اسلامی احزاب را مجتمع کند، برای چه دور هم بنشینیم؟ صرفاً برای اخذ یارانه و نحوه توزیع آن، این جلسات نباید تشکیل شود. مسئله اصلی مجتمع کردن احزاب روی محکمات و امهاتی است که نظام جمهوری اسلامی بر پایه آنها استوار شده و منشور گام دوم انقلاب نیز یکی از آنهاست.
وی یادآور شد: باید به این پاسخ برسیم که چرا پیوسته و مستمر روی این موارد حتی در جمع نیروهای انقلاب برنامهریزی نمیکنیم؟ اگر قرار است باشگاهی برای گفتگوی احزاب تشکیل شود، باید به این مباحث نیز بپردازد و از دل آن نتیجهای استخراج شود، به این معنا که انسجام احزاب در محور مکتب امام و منشور گام دوم مقام معظم رهبری بیشتر شود و ما به یکدیگر نزدیکتر شویم. اکنون تنافر میان احزاب خیلی بیشتر از همگرایی آنهاست.
دبیر کل جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: اگر برنامهریزیهای احزاب بر این موارد متمرکز میشد، حتی اگر عدهای اقبال نشان نمیدادند، ما میتوانستیم در گذر زمان مباحث را به نقطهای برسانیم که کسی به لحاظ منطقی نتواند به آنها خدشهای وارد کند؛ هر چند ممکن است به لحاظ سلیقهای برخی به موضوعاتی ازایندست که باید مبنای وحدت قرار گیرد، خدشه وارد کنند.
وی یکی از ضعفهای احزاب را بیاطلاعی از آرای مردم برای انتخابات پیش روی مجلس عنوان کرد و گفت: این برای مجموعه احزابی که سیاست ورزی را در پیشگرفتهاند، خوب نیست. این در حالی است که ما میتوانیم در شرایطی که دولت دوره دوم خود را طی میکند و انبوهی از وعدههای بر زمینمانده وجود دارد، برآوردی از میزان همراهی و نا همراهی مردم با حزب حاکم به دست آوریم.
شاکری به ذکر خاطرهای از شهید مطهری پرداخت و اظهار کرد: شهید مطهری قبل از پیروزی انقلاب در فرانسه به حضور امام (ره) رسید و در زمان برگشت در دانشکده الهیات در سخنانی گفت من چهار «امنَ» در امام دیدم که یکی از آنها «امن بالقوم» بود. این یعنی امام به عمق باور و اعتماد مردم در عمل به دین آگاه بوده است و چنین معرفتی نسبت به مردم باید در احزاب وجود داشته باشد و به زبان امروز گفتمان و رأی مردم را بدانند. دومین مورد «امن بالقول» بود؛ یعنی حرف امام راحل مبنای محکمی داشت. سخنش برآمده از کلام وحی و سیره اهلبیت بود. احزاب هم اگر حرف محکم نداشته باشند، ممکن است با آدرس کج اندیشان و شیاطین در میانه مسیر گمراه شوند.
وی ادامه داد: شهید مطهری از «امن بالسبیل» نیز بهعنوان سومین مظهر ایمان امام خمینی (ره) یاد کرد و این یعنی ایشان راه را از مبدأ تا مقصد بهدرستی میشناختند و باید برای احزاب نیز همین موضوع در اولویت باشد. درنهایت «امن بالله» نیز چهارمین مظهر ایمان امام خمینی (ره) از دیدگاه شهید مطهری بود و از خضوع این شخصیت در محضر حق متعال میگفت.
شاکری تصریح کرد: احزاب نیز اکنون به همین مصادیق ایمان نیاز دارند و باید درباره آنها به وحدت نظر برسند، وگرنه گردهمایی احزاب نه تأثیری روی اصلاحطلبان خواهد گذاشت، نه اصولگرایان و نه گروههای مستقل؛ بنابراین در هر انتخابات ما دچار تزلزل درباره نتیجه میشویم.
انتهای پیام/4129/پ
انتهای پیام/