حجتالاسلام قاسمیان: دین فردی است یا جمعی؟/ ائمه کودتا نمیکنند!
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگی و هنری گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، دومین شب عزاداری سیدالشهدا(ع) در دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد. در این مراسم حجتالاسلام غلامرضا قاسمیان، مدرس حوزه و دانشگاه به سخنرانی پرداخته و مداحان به ذکر مصیبت اهل بیت(ع) پرداختند.
سخنران شب اول محرم هیئت الزهرا(س) از تنها نصیحت خدا به بندگانش سخن گفت که فرمود: «برای خدا بهصورت فردی و جمعی قیام کنید؛ سپس تفکرکنید.»[1] نکته ای ناب اینجاست: بر خلاف تصور ما، که اندیشه را مقدمه حرکت میدانیم، قرآن کریم قیام را بر اندیشه مقدم میکند. گویا اندیشه انسان تا وقتی انسان حرکت نکند، درست کار نمیکند.
حجتالاسلام غلامرضا قاسمیان در شب دوم ماه محرم سال ۱۳۹۸ در جمع دانشجویان حاضر در هیئت دانشجویی الزهرا(س) دانشگاه صنعتی شریف گفت: خیلی از ما بالاخره نفهمیدهایم که دین فردی است یا جمعی؟ دین آمد تا جامعه بشری را اصلاح کند یا دین آمد تا عبادات و اخلاق فردی را سروسامان بخشد؟ واقعیت این است که دین هم فردی است و هم جمعی! فردی است چون هریک از ما فرد فرد هستیم و مسئول اعمال خود. جمعی است چون ما افراد، در پیوند و ولایت جمع هستیم.
ما همه سوار یک قطاریم!
این استاد حوزه بیان کرد: در کتاب اصول کافی روایتی داریم از امام باقر(ع) که خداوند متعال فرمود:«لأعذّبنّ کلّ رعیّة فی الاسلام دانت بولایه کل امام جائر لیس من اللّه و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها برّة تقیّة». مضمون حدیث این است: اگر سررشتهی نظام یک جامعه به دست انسانهای فاسد و ناباب و ستمگر و منحرف باشد، حرکات مؤمنانهی افرادی که در این جامعه هستند، به جائی نمیرسد؛ و اگر در آنچنان جامعهای کسانی تسلیم باشند و از آن ستمگران اطاعت کنند، خدا آنها را هم عذاب میکند. البته در همین حدیث، عکسش هم هست: «و لأعفونّ عن کلّ رعیّة فی الاسلام دانت بولایه کل امام عادل من اللّه و ان کانت الرّعیّة فی اعمالها ظالمة مسیئه» [2]میفرماید: هر مردمی که در اسلام ولایت جامعه را به دست امامی عادل از سوی خدا بسپارند میبخشم، هرچند در اعمال خودشان ظالم و بدکار باشند.
وی افزود: فرض کنید یک قطار با سرعت 100 کیلومتر بر ساعت میرود. مسافری در راهروی قطار با سرعت 4 کیلومتر بر ساعت، در خلاف جهت حرکت قطار قدم میزند. نتیجه چیست؟ مسافر با سرعت 96 کیلومتر بر ساعت، در جهت حرکت قطار حرکت کرده است. اعمال خوب ما در جامعه فاسد یا اعمال بد ما در جامعه نیکو به همین شکل است. آن فضای مسلط بر جامعه را همگی تنفس میکنیم و بر ما اثر دارد.
قاسمیان عنوان کرد: پس از تشکیل حکومت اسلام در مدینه، پیامبر در امور مختلف مردم را شریک میکردند و حتی با قدم اشتباه آنها قدم برمیداشتند. ایشان در «احد» برای دفاع از مدینه، از مسلمانان مشورت گرفتند و با وجود اینکه با گروهی موافق بودند که جنگیدن در داخل مدینه را درست میدانستند، نظر گروه دوم را پذیرفتند. با شکست مسلمانان در جنگ احد، عدهای آن را به پای «مشورت نظامی» که حضرت از اصحاب گرفته بودند، نوشتند و گفتند از این به بعد هرچه پیامبر گفت همان را انجام دهیم. وحی آمد که: و شاورهم فی الامر و پیامبر عزیز اسلام را به ادامه همین مسیر تشویق کرد.
ائمه کودتا نمیکنند!
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در جریان غصب خلافت، پس از بینتیجه بودن تلاش امیرالمومنین(ع) برای پای کار آوردن خواص، معلوم شد که توده مردم را نیز فعلا نمیتوان به صحنه آورد. لذا حضرت برای حفظ اسلام، خود را به دیگران تحمیل نکردند، تا آنکه خود مردم فهمیدند که باید امیرالمؤمنین را هر جوری شده به حاکمیت برگردانند. در جریان قتل عثمان، علی(ع) تمامقد، مردم را به آرامش دعوت میکنند.
وی اشاره کرد: «در زيارتى از زيارتهاى امام حسين (عليهالسّلام) كه در روز اربعين خوانده مىشود، جملهاى بسيار پُرمعنا وجود دارد و آن، اين است: «و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة». فلسفهى فداكارى حسين بن على(ع) در اين جمله گنجانده شده است. زاير به خداى متعال عرض مىكند كه اين بنده تو! اين حسين تو خون خود را نثار كرد، تا مردم را از جهالت نجات بدهد. «و حيرة الضّلالة»؛ مردم را از سرگردانى و حيرتى كه در گمراهى است، نجات بدهد. ببينيد، اين جمله چقدر پُرمغز و داراى چه مفهوم مترقى و پيشرفتهاى است. کار ائمه همین است.
گاهى مجازات فقط شامل افرادى كه مرتكب شدند، نمىشود بلکه مجازات عمومى است
قاسمیان اذعان کرد: «يك ملت گاهى سالهاى متمادى در مقابل منكر و ظلمى سكوت مىكند و هيچ عكسالعملى از خود نشان نمىدهد؛ اين هم يك گناه است؛ شايد گناه دشوارترى هم باشد؛ اين همان «انّ الله لا يغيّر ما بقوم حتّى يغيّروا ما بانفسهم» است؛ اين همان گناهى است كه نعمتهاى بزرگ را زايل مىكند؛ اين همان گناهى است كه بلاهاى سخت را بر سر جماعتها و ملتهاى گنهكار مسلط مىكند. ملتى كه در شهر تهران ايستادند و تماشا كردند كه مجتهد بزرگى مثل شيخ فضل الله نورى را بالاى دار بكشند و دم نزدند؛ ديدند كه او را با اينكه جزو بانيان و بنيانگذاران و رهبران مشروطه بود، به جرم اينكه با جريان انگليسى و غربگراى مشروطيت همراهى نكرد، ضد مشروطه قلمداد كردند- 50سال بعد چوبش را خوردند: در همين شهر تهران مجلس مؤسسانى تشكيل شد و در آنجا انتقال سلطنت و حكومت به رضا شاه را تصويب كردند. آنها يك عده آدم خاص نبودند؛ اين يك گناه ملى و عمومى بود. «و اتّقوا فتنة لا تصيبنّ الّذين ظلموا منكم خاصّة»؛ گاهى مجازات فقط شامل افرادى كه مرتكب گناهى شدند، نمىشود؛ مجازات عمومى است؛ چون حركت عمومى بوده؛ اگرچه همه افراد در آن شركت مستقيم نداشتند.
این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: همين ملت آن روزى كه به خيابانها آمدند و سينهشان را مقابل تانكهاى محمد رضا پهلوى سپر كردند و از مرگ نترسيدند؛ يعنى تحمل و صبر و سكوت گناهآلود 50 ساله را تغيير دادند، خداى متعال پاداش آنها را داد؛ حكومت ظلم ساقط شد، حكومت مردمى سر كار آمد؛ وابستگى ننگآلود سياسى از بين رفت، حركت استقلال آغاز شد.»[3]
خداى تبارك و تعالى تغيير نمىدهد، مگر اينكه ما خودمان تغيير بدهيم خودمان را
انتهای پیام/