فقدان منشور فکری منسجم و شفاف در تشکلهای دانشجویی
مهدی خطیب دماوندی در گفتگو با خبرنگار حوزه تشکلهای دانشگاهی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، به مناسبت سالروز گرامیداشت تشکلها و مشارکتهای اجتماعی گفت: علیرغم افزایش تعداد دفاتر تشکلهای دانشجویی در سطح دانشگاههای کشور، بروز اقدامات نوآورانه و جریان ساز توسط این نهادهای دانشجویی به نسبت سالهای ابتدایی پس از انقلاب بسیار کمرنگ شده است. البته میزان فعالیت جریانات دانشجویی در سطح خرد (دانشگاهها) و کلان (اتحادیهها) قابلتفکیک از یکدیگر بوده و عواملی همچون فقدان مبنای فکری و ایدئولوژی منسجم و شفاف، قدرتطلبی و انحصارطلبی افراد حاضر در تشکیلات و فراموشی فلسفه کار تشکیلاتی دلایل اصلی ضعف بسیاری از تشکلهای دانشجویی است.
وی افزود: از ۲۲ مردادماه در تقویم رسمی کشور بهعنوان روز تشکلها و مشارکتهای اجتماعی یاد میشود. البته که عامل اصلی نامگذاری این روز احترام دولت به سازمانهای مردم نهاد (سمنها) و نشان دادن نقش و جایگاه مهم این نهادهای مردمی است، اما میتوان گفت تشکلهای دانشجویی نیز بهعنوان یک تشکیلات سازمانیافته در سطح جامعه کوچکتری به نام دانشگاه همردیف سازمانهای مردمنهاد در جامعه قرار میگیرند و دارای ویژگیهای مشترک بسیاری با آن هستند.
این فعال دانشجویی تصریح کرد: مطابق اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهور اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت». بنابراین، با در نظر گرفتن تفسیر موسعی از این اصل و به شمار آوردن تشکلهای دانشجویی در ذیل واژگانی همچون جمعیت، انجمنهای سیاسی و صنفی و همچنین صراحت استفاده از لفظ انجمنهای اسلامی، میتوان به جایگاه بسیار مهم تشکلها اشاره کرد که نهتنها در تقویم رسمی کشور بلکه در قانون اساسی بهعنوان بالاترین سند اجرایی کشور از آن یاد شده است.
دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی بیان کرد: تاریخچه تشکیل تشکلهای دانشجویی در ایران به سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ بازمیگردد و از آن زمان تاکنون فراز و نشیبهای بسیاری به خود دیده است. جریان دانشجویی در بازههای زمانی متأثر از فضای چپ حاکم بر جامعه خویش بوده و در موقعیتهای دیگری رویکرد ضد امپریالیسمی داشته است. آخرین جریان این تشکلها به دهههای ۷۰ و ۸۰ بازمیگردد و تشکیل اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل نقطه عطفی در جریان شناسی تشکلهای دانشجویی بهحساب میآید.
خطیب افزود: در سالهای ابتدایی پس انقلاب تا دهه ۸۰، یعنی درست زمانی که تشکلهای دانشجویی مطابق وظیفه اصیل خود به نقشآفرینی در دانشگاه و جامعه میپرداختند، فرآیند جریان سازی گفتمان تشکلها بهصورت واضح قابلرؤیت بود و بهعنوان جامعه نخبگانی تأثیرگذاری فراوانی بر رویدادهای سیاسی و اجتماعی داشتند. این نهادهای دانشجویی بر روی بسیاری از اتفاقات فرهنگی، علمی، سیاسی و اجتماعی صحه میگذاشتند. ناگفته نماند که برخی از موضعگیریهای جریان دانشجویی ناصحیح و نادرست بوده است، لکن نکته اصلی اینجاست که نقش مؤثری ایفا میکردند.
دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه بیان کرد: مقایسه جریان دانشجویی در سالهای اخیر با جریان دانشجویی در سالهای پس انقلاب، نمایانگر آن است که تشکلهای جزء در فرآیند جریان سازی تأثیرگذاری قبل را نداشتهاند. البته لازم به ذکر است، اتحادیههای دانشجویی اقدامات قابلتوجه و چشمگیری را به بار نشاندهاند و با هدف پاسداری و صیانت از نظام جمهوری اسلامی ایران، مانع خسران و عقبماندگی دستگاههای مختلف کشور شدهاند. بهطورکلی سنجش فعالیت تشکلهای دانشجویی در سطح خرد و کلان کاملاً امری نسبی است و با در نظر گرفتن مؤلفههایی همچون جریان حاکم بر کشور و فضای حاکم بر دانشگاه قابل ارزیابی است.
وی افزود: در گذشته مردم اخبار فعالیت تشکلهای دانشجویی را دنبال میکردند و نام و آوازه بسیاری از تشکلها و اتحادیههای دانشجویی را شنیده بودند اما امروزه جایگاه این نهادهای دانشجویی در لایههای مختلف مردمی به فراموشی سپرده شده است تا جایی که بسیاری از افراد جامعه با عنوان "تشکل" بیگانه هستند. دلایل متعددی میتوان برای کمرنگ شدن اثرگذاری تشکلهای دانشجویی برشمرد که مهمترین آن فقدان مبانی فکری و ایدئولوژی شفاف جریان دانشجویی است. مکرراً تأکید میکنم که این تحلیل نسبی است و بسیاری از دفاتر تشکلهای دانشجویی از آن مبرا هستند.
عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: اما آنچه امروز در فضای دانشگاههای کشور حاکم است، برگزاری فعالیتهای تکراری و مشابه جریانات دانشجویی است. این اتفاق نشان از ضعف دفاتری دارد که بدون داشتن مرامنامه اولیه، هدف مشخصی برای خود متصور نیستند و در فرآیند عملیات اجرایی دچار سردرگمی میشوند. تا جایی که بسیاری از افراد با گذر زمان درون یک تشکیلات با بنبست ایدئولوژی مواجه میشوند و دلیل اصلی و تامه فعالیتهای خود را نمیدانند.
دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی افزود: دلیل دیگر، قدرتطلبی جریانات دانشجویی است که ناشی از حس قدرتطلبی و انحصارطلبی افراد داخل تشکیلات است. فقدان منشور فکری منسجم و شفاف در تشکلهای دانشجویی منجر به از بین رفتن ارزشهای فکری و اعتقادی میشود و درنهایت فراموشی فلسفه کار تشکیلاتی را به دنبال خواهد داشت. به همین شکل، فعالیتهای دانشجویی معطوف به قدرتطلبی میشود و بهتبع آن ارزشهای بنیادین کار تشکیلاتی را از بین میرود.
خطیب خاطرنشان کرد: نباید فراموش کنیم که مسئولان نیز در طی این سالها نقش بسزایی در کمرنگکردن فعالیتهای دانشجویی داشتهاند. ایجاد دغدغههای فکری گوناگون برای دانشجویان ازجمله مسئله اشتغال، ازدواج، سربازی و عدم توجه به جوانگرایی و شایستهسالاری موجب شده تا این قشر جامعه حس مسئولیت کمتری نسبت به محیط اطراف خود داشته باشد و بهجای پرداختن به وظیفه اصلی خویش و پیگیری مطالباتاش به دنبال دغدغههای فرعی باشد.
عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان دانشگاه آزاد اسلامی در پایان با اشاره به مدیریت جدید دانشگاه آزاد اسلامی عنوان کرد: وضعیت تشکلهای دانشجویی در زمان مدیریت اسبق دانشگاه آزاد اسلامی چندان مناسب نبود و ادارهکل تشکلهای دانشجویی عموماً با حمایتهای یکسویه و جانبدارانه از تشکلهای خاص آسیبهای جدی به جریان دانشجویی وارد کرد. اکنون وضعیت بهتر شده اما همچنان تشکلهای دانشجویی جایگاه خود را آنطور که شایسته است پیدا نکردند.
خطیب ادامه داد: برخلاف نشریات و کانونهای دانشجویی که عمده فعالیت دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی است، بسیاری از واحدهای این دانشگاه هنوز اقدام به تأسیس هیچ تشکل دانشجویی نکردهاند و این امر ریشه در عدم اطلاع کافی دانشجویان از فضای تشکلهای سیاسی اسلامی و عدم ایجاد بستر لازم برای تأسیس این نهادهای دانشجویی توسط مسئولان دانشگاه دارد.
وی افزود: انتظار میرود ریاست و معاونان دانشگاه آزاد اسلامی از این پس با رویکرد انقلابی خود اهمیت بیشتری به تشکلهای دانشجویی و نقشآفرینی سیاسی دانشجویان این دانشگاه دهند.
انتهای پیام/۴۱۱۵/
انتهای پیام/