پشت پرده قهر 18 ماهه رئیسجمهور با اهالی رسانه/ وقتی روحانی در روزهای سخت حرفی برای گفتن ندارد!
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سعید امینی؛ سخن گفتن با مردم از چند راه برای رؤسای جمهور در ایران امکانپذیر است. ابتدا دیدارها و سفرهای استانی و نشستن پای درد و دل آنها و راهحل دوم که بسیار مرسومتر است، برگزاری نشستهای خبری با خبرنگاران توسط رئیسجمهور.
17 بهمن 1396، آخرین گفتگوی حجتالاسلام حسن روحانی، رئیسجمهور در قالب یک نشست خبری با اصحاب رسانه بود؛ یعنی حدود 18 ماه از آخرین نشست رسانهای روحانی با خبرنگاران در خصوص مسائل مختلف میگذرد.
در این 18 ماه اتفاقات، تحولات و فرازوفرودهای بسیاری در کشور رخ داده که قطعاً نیاز است تا رئیسجمهور درباره آنها با خبرنگاران به گفتگو بنشیند و سؤالاتی را از زبان آنان بشنود که قطعاً دغدغه عموم مردم محسوب میشود. از کاهش تعهدات ایران در برجام تا مشکلات و گرانیها؛ البته حسن روحانی در قالب سخنرانی در استانها گفتگوهای داشته است، ولی بیشتر بهصورت مونولوگی بوده تا با طرح دیالوگ!
بیشتر بخوانید:
- رئیسجمهور در اتاق شیشهای بهصورت شفاف با مردم سخن بگوید
- روحانی گفتگوی مونولوگی و تکگویی با مردم را کنار بگذارد
روحانی اغلب بهصورت منولوگ با مردم سخن گفته است
البته حسن روحانی در این مدت گفتگوی تلویزیون داشته است، اما بیشتر این گفتگوها به صورت مونولوگ (تکگویی) بوده و درباره اهم تصمیات دولت صحبتهایی را مطرح کرده و کمتر درباره مشکلات، سؤالات خبرنگاران و نگرانیهای جدی مردم سخن به میان آمده است.
برخی از تحلیلگران معتقد هستند که تداوم گفتگوی مستقیم رئیسجمهور با اصحاب رسانه، یک امر عادی و مرسوم در جهان است و کمتر پیش میآید که رؤسایجمهور کشورهای دیگر این موضوع را مورد غفلت یا بیمهری قرار دهند، پس به همین منظور برگزاری نشست خبری در اغلب کشورها بهطور هفتگی یا ماهانه در برنامهریزیهای رئیس دولت گنجانده میشود.
گفتگو نکردن دولت با رسانهها به تشدید شکاف منجر میشود
از سویی دیگر بیشتر کارشناسان حوزه رسانه و سیاسی میگویند، تعلل بیش از حد رئیسجمهور در گفتگوی مستقیم با خبرنگاران، ممکن است به عامل تشدید شکاف میان مردم و دولت تبدیل شود، پس دولت با یک نشست خبری که برگزاری آن نیازی به تدارک و تشریفات آنچنانی ندارد و حتی دولت اثبات کرده در برگزاری چنین نشستهایی دارای مهارت است، به پیشگیری از تشدید شکاف و وقوع مشکلات بعدی میانجامد.
چرا رئیسجمهور با اصحاب رسانه گفتگو نمیکند؟
در باب اینکه چرا رئیسجمهور پس از گذشت 18 ماه هنوز حاضر نیست تا نسبت به برگزاری یک نشست خبری، چراغ سبز نشان دهد، تحلیلها و دلایل مختلفی از سوی صاحبان این حوزه مطرح است؛ عدهای یک عامل را در این مسئله میدانند که احتمالاً چون دولت سخنگو دارد، رئیسجمهور از برگزاری یک نشست خبری صرف نظر کرده است؛ البته ناگفته نماند در ماجرای انتخاب ربیعی به عنوان سخنگو، دولت ماهها سخنگو نداشت و فشار افکار عمومی برای این موضوع بسیار زیاد بود.
تیم رسانهای دولت، کمکاری میکند و سخنگوی قوه مجریه باید اصلاح این ساختار و این تیم را در اولویت قرار دهد.
بیشتر کارشناسان این سؤال را مطرح میکنند که آیا به صلاح دولت است که به بهانه داشتن سخنگو به اصحاب رسانه کممحلی کند و از برگزاری یک نشست خبری ساده در این 18 ماه امتناع ورزد؟
در همین زمینه محمدرضا رسولی، عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز در این رابطه به خبرنگار آنا میگوید که صرف داشتن سخنگو به معنای عدم پاسخگویی رئیسجمهور و عدم نیاز به گفتگوی او با مردم و رسانهها نیست؛ زیرا هر کلام رئیسجمهور به مراتب تأثیرگذارتر از هزاران کلام سخنگوی دولت است و این کلام میتواند ایجاد آرامش کند یا عکس آن اتفاق بیفتد.
اما هستند کارشناسان و فعالان سیاسیای که دلیل دیگری را در این تعلل 18 ماهه دخیل میدانند.
اسماعیل گرامیمقدم و علی بختیاری از فعالان سیاسی اصلاحطلب به طور مشترک نوک پیکان انتقادشان را به سوی ساختار رسانهای دولت نشانه رفتهاند و آن را عامل اصلی در ایجاد این تعلل میدانند.
اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی درباره ضعف تیم رسانهای دولت و ارتباطش با گفتگو نکردن روحانی به خبرنگار آنا گفت: «فقدان یک سازمان رسانهای کارآمد یا یک روابط عمومی منسجم و مطلع منجر به رسانهای نشدن صحیح اقدامات دولت شده و متأسفانه دولت به همین دلیل نتوانسته بهخوبی برای مردم بعضی مسائل را توضیح دهد».
از منظر علم روانشناسی، خصوصیات شخصیتی آقای روحانی در هر دو دولت او که بیشتر در دولت اولش نمود داشت، بارقههایی از قدرتطلبی، تمامیتخواهی و محافظهکاری یافت و به وضوح به چشم میخورد.
همچنین علی بختیاری از اعضای شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان ریشه اصلی خلأ به وجود آمده را با خبرنگار آنا در میان میگذارد و در همین رابطه معتقد است که تیم رسانهای دولت، کمکاری میکند و سخنگوی قوه مجریه باید اصلاح این ساختار و این تیم را در اولویت قرار دهد.
محمدرضا رسولی، کارشناس حوزه رسانه و استاد ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز با علی بختیاری و اسماعیل گرامیمقدم همنظر است و تصریح میکند: «حدود ۴۰۰ نفر در ساختار و تشکیلات رسانهای دولت مشغول هستند، اما متأسفانه نسبت به تعداد نفرات شاغل، خروجی اطلاعات و اخبار بسیار کم بوده؛ یعنی این سازوکار در درون دولت به درستی کار نمیکند و به همین دلیل نارضایتیها را افزایش داده است».
یکی دیگر از دلایلی که در عدم گفتگوی رئیسجمهور با رسانهها و مردم و نیز بر ادامه رویه تکگویی او تأثیرگذار است، به مسائل روانشناسی شخصیتی باز میگردد.
امانالله قراییمقدم، استاد جامعهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با خبرنگار آنا معتقد است عدم گفتگوی رئیسجمهور با مردم و اصحاب رسانه و ادامه این روند به نفع دولتش نیست و نیز برای جامعه مضر است؛ وی در ادامه به این موضوع نیز اشاره میکند که رئیسجمهور نباید مانند غریبهها با مردم رفتار کند.
وی با بیان ویژگیهای شخصیتی روحانی میافزاید: «از منظر علم روانشناسی شخصیت، خصوصیات شخصیتی آقای روحانی در هر دو دولت او که بیشتر در دولت اولش نمود داشت، بارقههایی از قدرتطلبی، تمامیتخواهی و محافظهکاری یافت و به وضوح به چشم میخورد».
شاید رئیسجمهور پاسخ کافی و قانعکنندهای برای پرسش خبرنگاران در خصوص مشکلات جاری کشور نداشته باشد و یا شاید سؤالاتی پرسیده شود که عملکرد دولت در بعضی از حوزهها زیر سؤال برود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه روحانی در روزهای سخت حرفی برای گفتن ندارد، میگوید: «در دولت اول آقای روحانی چون کشور با این میزان از مشکلات و تحریم روبهرو نبود، قدرتطلبی و تمامیتخواهی را از خود بروز میداد، اما حالا چون در دومین دوره دولتش کشور با تحریم و مشکلات اقتصادی روبهروست، تصمیم گرفته برای اینکه فضا بیش از این متشنج یا با منتقدان گلاویز نشود، محافظهکاری و احتیاط را در پیش بگیرد؛ لذا میتوان این را یک عامل مهم در گفتگو نکردن او با مردم دانست، که همین مسئله هم بهنوعی تمامیتخواهی و قدرتطلبی محسوب میشود».
عدهای دیگر از اهالی و نخبگان عرصه سیاست دلایل دیگری را در بیرغبتی رئیسجمهور به سخن نگفتن با خبرنگاران و گفتگو نکردن با اصحاب رسانه تأثیرگذار میدانند.
آیتالله محسن مجتهدشبستری از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با خبرنگار آنا دو عامل را در تعلل 18 ماهه به وجود آمده از سوی رئیسجمهور دخلیل میداند؛ که یکی محافظهکاری است و دیگری نداشتن پاسخ صحیح و قانعکننده به مشکلات فعلی کشور.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که شاید رئیسجمهور پاسخ کافی و قانعکنندهای برای پرسش خبرنگاران در خصوص مشکلات جاری کشور نداشته باشد و یا شاید سؤالاتی پرسیده شود که عملکرد دولت در بعضی از حوزهها زیر سؤال برود.
البته به نظر میرسد در حوزه سیاسی پاسخگویی مستمر مسئولان از وظایف یک مدیر است و رئیسجمهور را هم شامل میشود؛ لذا مدیران باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.
برخی از تحلیلگران معتقدند مدیری که از پاسخگویی فرار کند، اصحاب رسانه را مورد بیمهری قرار دهد یا زمانی که فقط نیازمند رسانه هستند به سراغ اهالی رسانه بیایند، قطعاً به سود جامعه نخواهد بود؛ زیرا در جامعهای که فضای عدم پاسخگویی و کمتوجهای به رسانهها حاکم باشد، باید انتظار میدانداری و موجسواری رسانههای زاویهدار با نظام سیاسی و منافع ملی را کشید.
اگر مردم در هالهای از بیخبری قرار داشته باشند، تشدید اضطراب و استرس اجتماعی و نیز ترویج شایعات قوت میگیرد.
فضای بیخبری عامل شیوع شبهات در جامعه است
علی بختیاری، فعال سیاسی اصلاحطلب در همین رابطه میگوید: «در عصر ارتباطات اگر مردم در هالهای از بیخبری قرار داشته باشند، تشدید اضطراب و استرس اجتماعی و نیز ترویج شایعات قوت میگیرد؛ بنابراین برای پیشگیری، منطق حکم میکند مسئولان دولت بهویژه رئیسجمهور در اتاق شفاف شیشهای به مردم نشان دهند که چه اتفاقاتی در حال وقوع و رخ دادن است».
محمدرضا رسولی، استاد رسانه دانشگاه نیز در همین زمینه با تأکید بر این مطلب که وقتی فضای بیخبری و عدم پاسخ به شایعات تشدید شود، باید انتظار دامن زدن به شایعات از سوی رسانههای بیگانه را داشت، گفت: «از آنجا که تودهها در جستجوی اقناع و پاسخ و نیز منتظر برقراری ارتباط با دولت و مسئولان هستند، طبیعی است که رسانههای معاند، افکار تودهها را به دست بگیرند و آنطور که دوست دارند آن را هدایت کنند».
آقای روحانی از انتقاد رسانهها آزرده شود؛ زیرا یکی از وظایف و کارویژههای رسانهها؛ نقد قدرت است.
وی در همین رابطه ادامه میدهد: وقتی عرضه خبر صحیح کاهش مییابد، تفسیرهای گوناگون به وجود خواهد آمد و به تبع آن رئیسجمهور و سخنگوی دولت مجبور به تکذیب خواهند شد.
در اینکه رسانهها باید از دولت حمایت کنند، شک و شبههای وجود ندارد و قطعاً دولت هم از این موضوع استقبال میکند، اما مگر قرار است رسانه تماماً به تعریف و تمجید از دولت بپردازد؟ یا باید به بهانه جلوگیری از تزلزل جایگاه دولت چشمانش را به روی اشتباهات مسئولان و رئیسجمهور ببندد؟ پس جایگاه رسانهها در کمک به شفافسازی و شفافیت چیست؟
محمدرضا رسولی میگوید شاید رئیسجمهور از اینکه رسانهها از دولتش تعریف و تمجید نمیکنند، ناراحت است، اما نباید آقای روحانی از انتقاد رسانهها آزرده شود؛ زیرا یکی از وظایف و کارویژههای رسانهها؛ نقد قدرت است و رسانه باید بتواند قدرت را مورد نقد قرار دهد تا جامعه به سمت جلو پیش برود که با بُنبست مواجه نشود.
وی در همین رابطه میافزاید: شاید برخی از رسانههای داخلی تندروی میکنند، اما این دلیل بر این نیست که با همه رسانهها به یک شکل برخورد شود یا حتی دلیلی برای قهر رئیسجمهور با رسانهها محسوب نمیشود.
هرچند شاید رئیسجمهور و تیم رسانهای او دلایل خاصی در 18 ماه تعلل برای برگزاری یک نشست خبری ساده داشته باشند، اما قطعا ادامه چنین تعللی آن هم خارج از عرف و رویه مرسوم در برقراری تعامل دوسویه میان دولت و رسانهها، منجر به این میشود تا این دو نتوانند به یکدیگر در آرام کردن فضای جامعه، خنثی ساختن توطئه دشمنان و نیز بهبود وضعیت کمکی داشته باشند؛ بنابراین دولت باید رسانه را نعمت تلقی کند و از آن به نحو احسن در تأمین منافع ملی و همکاری و گفتگو کردن با مردم و جریانهای سیاسی استفاده کند.
انتهای پیام/4079/4082/
انتهای پیام/