آنچه نمیدانیم
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، ما فعلاً درباره نبرد بحث نمیکنیم، بحث درباره مقاومت است و «مقاومت» یک امر ممکن؛ درست نقطه مقابل نظر کسانی که میگویند «فایده ندارد، طرف گردنکلفت و قوی است، چطور میخواهید مقاومت کنید! خطای بزرگ همین است که کسی تصور کند در برابر گردنکلفتهای عالم نمیشود ایستاد». این مهمترین گفتار در تبیین بدیلهای نظریه مقاومت است؛ نه تسلیم و نه جنگ؛ راه سومی که ایران در چهل سال اخیر پیموده و در دهههای اخیر، رنگ تازهای یافته است؛ مقاومت در سیاست و فرهنگ و اقتصاد؛ مقاومتی که عنصر بنیادین آن، اتکا به توان داخلی است.
ممکن است تصور شود این برای نخستینبار است که چنین گفتاری، طرح میشود و سابقهای ندارد، ولی در هند انقلابی، نهرو و گاندی، هوادار مبارزه منفی بودند تا ذیل آن، استعمار را از این کشور بزرگ به بیرون برانند. در ایران، مصدق از موازنه منفی سخن میگفت که طی آن، آمریکای ناشناخته را جایگزین انگلیس زورگو کند (که البته سیاست نادرستی بود). این دست از مثالها نشان میدهد که ایده مقاومت در بطن هر آزادیخواهی قرار دارد و از قضا برای نخستینبار، مقاومت مثبت یا فعال، جایگزین تمامی رویکردهای نفیگرایانه پیشین شده و بهخوبی توانسته علاوه بر حضور در سیاست خارجی، در سیاست داخلی (انتخابات 82 و 88)، اقتصاد (خودکفایی)، فرهنگ (بومیکردن دانش) و... خود را بازتولید کند. گام دوم، عصاره آن چیزی است که برای تبیین نظریه مقاومت به آن نیاز است.
منبع:صبح نو
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/