لزوم اجماع داخلی بین مسئولان در مسائل بینالمللی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا از نراق، نشست هماندیشی اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق با موضوع سیاست خارجی متعارض ایران و آمریکا صبح امروز در این دانشگاه برگزار شد.
استادیار روابط بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق در این نشست با مطرحکردن این سؤال که چرا سیاستهای خارجی ایران و آمریکا متعارضند، اظهار کرد: آمریکا در راستای تحکیم سیاستهای سلطهطلبانه خود (هژمونیک) با استفاده از گزینههای مادی، نهادی، فکری بهدنبال تغییر رفتار و رژیم ایران است و ایران با سیاست استکبارستیزی خود با این سلطهطلبی مبارزه میکند.
جمشید شریفیان افزود: این سیاست خارجی متعارض را میتوان در چارچوب تئوری هژمونی و ضدهژمونگرایی آنتونیوگرامشی تجزیه و تحلیل کرد. اکنون ما با دو دولت هژمون و ضدهژمون مواجه هستیم؛ آمریکا برای حفظ و افزایش پرستیژ سلطه خود علیه ایران از ابزارهای سیاسی ازجمله دیپلماسی اجبار، سیاستهای نرمافزاری و فشار از طریق نهادهای بینالمللی، جنگ نرم و شبکههای اجتماعی و ... عمل میکند و ایران هم با استفاده از سیاستهای خودیاری، تقویت نیروی نظامی، اتحاد و ائتلاف با دولتهای منطقهای مانند سوریه، عراق، چین و روسیه و با گفتمان ضداستکباری در سطح منطقه و جهان به مقابله با این هژمون میپردازد.
وی تصریح کرد: اکنون باید یک اجماع داخلی در مسائل بینالمللی بین مسئولان ایجاد و رابطه بین مردم و دولت با کارآمدی، شفافیت و عدالت تقویت شود تا کشور از این پیچ تاریخی عبور کند. وحدت داخلی باید حفظ و حقوق مردم رعایت شود و دولت نظارت و کنترل خود بر بازار و قیمتها را بیشتر کند و مبارزه با مفاسد اقتصادی از جمله اختلاسها باید بهصورت جدی پیگیری شود تا مقبولیت و مشروعیت نظام افزایش یابد.
استادیار روابط بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق ادامه داد: اینکه میبینیم اروپاییها خیلی نمیتوانند مقابل آمریکا عرضاندام نشان دهند، به دلیل وابستگیهای اقتصادی در تجارت با آمریکا و محدودیت نظامی، دفاعی و امنیتی آنها در پیمان ناتو است؛ خیلی از کشورهای اروپایی در روابط بینالملل کوتولههای سیاسی هستند؛ اما ایران بعد از انقلاب یک کشور مستقل و آزاد و با حکومتی مردمسالاری دینی است.
شریفیان خاطرنشان کرد: پیش از انقلاب رابطه ایران و آمریکا خوب بود و یک وابستگی شدید وجود داشت و 150 هزار آمریکایی اعم از ارتشی و مستشار آمریکایی در ایران حضور داشتند و سیاست خارجی ایران توسط آمریکا هدایت میشد. بعد از انقلاب رابطه با آمریکا از بین رفت، آمریکا اول دولت موقت ایران را به رسمیت شناخت؛ اما با دخالت در امور داخلی ایران و تسخیر لانه جاسوسی و اخراج آمریکاییها از ایران و برخورد وابستگان رژیم سابق، آمریکاییها یکسری اعتراضاتی کردند و قطع خرید نفت و رابطه از طرف آمریکا اتفاق افتاد.
وی افزود: بعد از قطع رابطه، حمله طبس، تحریک نیروهای ضدانقلابی در گنبد و کردستان، حمایت سیاسی و نظامی از عراق در جنگ هشتساله، کودتای نوژه و اعمال تحریمها ازجمله اقدامات آمریکاییها علیه ایران بود.
شریفیان به بیان دورههای مختلف آمریکا و رویکردهای مختلف رؤسای جمهور آمریکا در روابط با ایران پرداخت و گفت: در زمان کارتر دوره گذار از اصولگرایی به سیاست قدرت، زمان ریگان دوره عملگرایی و دوره مبارزه با کمونیست، تشکیل شورای همکاری خلیجفارس و مبارزه با بنیادگرایی بود، در زمان بوش پدر سیاست نظم منطقهای، حسن نیت در مقابل حسن نیت، آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان در مقابل آزادی داراییهای ایران شروع شد؛ ولی آمریکا به تعهد خود عمل نکرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در دوره بیل کلینتون مهار دوجانبه ایران و عراق و در زمان بوش پسر، سیاست تغییر نظام، قضیه 11 سپتامبر، ایران محور شرارت، بردن پرونده ایران به شورای امنیت و در زمان اوباما سیاست تغییر رفتار و وضع شدیدترین تحریمها علیه ایران و در زمان ترامپ بعضاً تغییر نظام و بعضاً تغییر رفتار ازجمله سیاستها و رویکردهای مختلف دولتهای آمریکا بوده است.
استادیار روابط بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق بیان کرد: سیاست هژمون آمریکا با دیپلماسی اجبار که ازجمله راهبردهای تدافعی غیرنظامی است، ادامه دارد و آمریکاییها سالهاست که در چارچوب آن از سیاست چماق و هویج سود میبرند.
وی افزود: کسی که تهدید میکند، آمادگی برای جنگ نظامی ندارد، همانطور که مقابل کره شمالی دیدیم و راه به جایی نبردند، آمریکاییها مدام میگویند که ما طرفدار ملت ایران هستیم؛ اما دروغ میگویند، حتی قطعه هواپیما به ما نمیدهند. تحریمهای اقتصادی، تحریک حس ناسیونالیستی در مرزها، محدودکردن برنامههای هستهای، ایجاد تعارض و شکاف بین مردم و مسئولان ازجمله اقدامات و سیاستهای اخیر دولت آمریکاست که علیه ایران به کار بسته است.
شریفیان افزود: ترامپ تاجرمسلک است و با ایرانهراسی سعی میکند دلارهای نفتی آمریکا را برگرداند و گاوهای منطقه خلیجفارس را بدوشد و اسلحه به آنها بفروشد. حفظ امنیت رژیم صهیونیستی در رأس سیاستهای آمریکاست که با لابیگریهای سرمایهداران و کارتلها و تراستها تقویت میشود و سیاستمداران آمریکا از سهامداران این شرکتها هستند و تبعاً از آنها حمایت میکنند.
عضو هیئت علمی و استادیار حقوق بینالملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق نیز اظهار کرد: بحث من «سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران؛ غلبه انگارههای جنگ سرد در فضای پساجنگ سرد» است. این عنوان این فرضیه را مطرح میکند که سیاست خارجی غالب ترامپ در قبال ایران الگوهای رفتاری مانند سیاست سد نفوذ، بازدارندگی و مهار ایران را دنبال میکند که با وجود تهدیدات متکثر و متنوع ادامه یافته است؛ از این دید دولت جدید آمریکا ممکن است به برخی الگوهای رفتاری پساجنگ سرد نیز در صورت لزوم تمایل یابد که به سبب ماهیت تهدیدات متکثر جهانی میتواند از کنترل خارج شده و نتایج غیرقابل پیشبینی داشته باشد.
محمود شهیدی خاطرنشان کرد: این موضوع به این دلیل است که امروزه ریسکها؛ اطمینان نداشتنها و تهدیدات جهانی، در قیاس با تهدیدات دوره جنگ سرد بسیار گسترده بوده و شامل تهدیدات هویتی، قومی، ژئوپولتیک و تهدیدات تروریستی گروهی افراطی مانند داعش و امثال آن است. درواقع اعمال سیاستهای جنگ سرد در فضای جدید جهانیشدن با اطمینان نداشتنهای جدی روبهرو است. این در حالی است که در دوره جنگ سرد تهدیدات عمدتاً متوجه مهار شوروی، کمونیسم و سد نفوذ یا مهار در مقابل آن بود که قدرت رویارویی متناسبی نیز وجود داشت.
وی افزود: در کنار این تهدیدات جهانیشده، نبود قطعیت ناشی از وضعیت ناپایدار نظام بینالمللی یا به عبارت دقیقتر وضعیت ثباتنیافته نظام بینالمللی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این در حالی است که از این نظر نیز دوران جنگ سرد نظام دوقطبی کاملاً تثبیت یافته بود؛ بنابراین قواعد بازی بینالمللی هم برخلاف امروزه مشخصتر، قابل کنترلتر و پیشبینیپذیرتر بود. از این روی سیاست خارجی ترامپ در زمینه تشدید تحریمها و تلاش برای تنگترکردن حلقه مهار ایران در محیطی پرریسک انجام میشود که در صورت افزایش بیرویه آن میتواند نتایج سلبی برای امنیت منطقه داشته باشد.
انتهای پیام/4103/4062/
انتهای پیام/