بیشنهاد سرعت عمل به مسکو برای جذب ایران؛ فرصت برای ایجاد پیمان استراتژیک محدود است
بهگزارش خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا بهنقل از پایگاه خبری و تحلیلی «ایرانرو»، «ولادیمیر آلکسییف» کارشناس امور روسیه در تحلیلی بر روابط میان ایران و روسیه، نوشت: نبود راهبردی برای روسیه جهت تعامل با ایران، آب به آسیاب نیروهایی میریزد که از تقویت نقش روسیه در منطقه ناراضیاند. علاوه بر این، سیاست غیرفعال مسکو نسبت به ایران در داخل جمهوری اسلامی نیروهایی را تقویت میکند که طرفدار نزدیکی روابط با آمریکا و اتحادیه اروپا هستند. به عبارت دیگر، هرگونه تأخیر در این مسیر تنها به نفع غرب است که میخواهد ایران را به مدار نفوذ خود جلب کند.
اختلافنظرها در محافل حاکم
«آلکسیف» نوشت: در اوضاعی که تهران به علت توسعه برنامه هستهای صلح آمیز خود تحت فشار شدید خارجی قرار دارد و در خاورمیانه بحرانهای متعددی همچنان رشد میکنند که بیشتر آنها با رویارویی شیعه و سنی و گسترش تروریسم ارتباط دارند، مقامهای ایران برای حفظ ثبات داخلی و نیز پایداری نظام حاکم ارجحیت قائلاند.
بهنوشته این کارشناس روس، آیتالله خامنهای مانند سابق از «حسن روحانی» رئیسجمهوری ایران و دولت وی پشتیبانی میکند. این در حالی است که محافل محافظهکار و برخی طرفهایی که اخیرا تحت عنوان «دلواپس» مطرح میشوند، از فعالیتهای رئیسجمهوری انتقاد میکنند. همچنین برخی از مقامهای عالیرتبه ایرانی بیتردید گرایش آشکار بخشی از دولت به ازسرگیری روابط با غرب را ناسازگار با منافع ملی میدانند.
بهاعتقاد «آلکسیف»، این بخش از هرم سیاسی ایران به طور عینی به مانعی در برابر برقراری شراکت میان تهران و مسکو از طرف ایران تبدیل شده است. آنها همچنین خواه ناخواه به متحدان نیروهای غربگرای مسکو تبدیل شدهاند که به هر وسیله ممکن مقابل توسعه روابط تمامعیار با ایران میایستند تا آمریکا و متحدانش را ناراحت و خشمگین نکنند. نه تنها مخالفانی که خواهان سرنگونی «ولادیمیر پوتین» به نفع آمریکا هستند، بلکه عناصر معینی در ساختارهای دولتی روسیه باید در این میان محاسبه شوند که در عمل جلوی هر حرکت مسکو برای گرایش به سوی تهران را میگیرند.
علل بیاعتمادی ایران به روسیه
مسکو پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 در ایران، از ترس گسترش اندیشههای امام خمینی (ره) به مناطق مسلماننشین شوروی و افغانستان، با آمریکا و ارتجاعیترین قسمت جهان عرب یعنی عربستان متحد شد و سپس در جریان جنگ 8 ساله ایران با عراق از «صدام حسین» حمایت فعال کرد.
«آلکسیف» مینویسد: مسکو در طول مدت توسعه روابط بازرگانی و اقتصادی با ایران در 15 سال اخیر و از جمله ساخت نیروگاه اتمی بوشهر و نیز آغاز تعامل در بخش نفت و گاز همیشه به فریادهای واشنگتن زیاد اهمیت میداد تا حدی که این برداشت ایجاد میشد که شرکتهای روسی تنها با دریافت اجازه آمریکاییها حاضرند در ایران کار کنند. تهران بارها مراتب نارضایتی خود را از رفتار روسیه ابراز میکرد که جلوی توسعه روابط نظامی و فنی را میگیرد و از صدور سلاح مدرن نظیر «اس-300» و برخی انواع سلاح دفاعی خودداری میکند که مشمول کنوانسیونهای بینالمللی نیستند. ایرانیان به این واقعیت هم توجه کردند که بیشتر بانکهای روسیه از ترس تحریمهای یکجانبه و نامشروع آمریکایی، روابط مالی خود با سازمانهای ایرانی را قطع کردهاند. در این اوضاع ایران نمیتوانست روی همکاری تمامعیار با روسیه حساب باز کند.
بهنوشته این تحلیلگر امور روسیه، مقامهای ایران نمیفهمیدند چرا طرف روس در مذاکرات هستهای تقریباً در همه موارد شریک موضعگیری طرفهای غربی مذاکرات میشد. سوالهای بیشتر زمانی به وجود آمدند که مسکو از تحریمهای بینالمللی آمریکا و متحدانش علیه ایران پشتیبانی کرد. این کار به وسیله شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام گرفت که مسکو آنجا حق وتو دارد. عشقبازی مسکو با کشورهای عربی خلیجفارس و پیش از همه با عربستان و کویت در سالهای 2012-2006 به جای وعدههای آنها درباره خرید مقادیر زیاد سلاح روسی و سرمایهگذاری میلیاردها دلار در اقتصاد روسیه نیز بی تأثیر نبود. مسکو در همان زمان درباره برنامه هستهای ایران به غرب متمایل شد، اجرای قرارداد درباره «اس-300» را به حال تعلیق در آورد و نیز سرعت ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را کاهش داد. طبیعی است که در نهایت امر نه آمریکاییها قدر سازش روسیه را دانستند و نه عربستان سعودی وعدهی خرید سلاح روسی را اجرا کرد.
«آلکسیف» مینویسد: «بهار عربی» باعث نگرانی بیشتر ایران از روابط با روسیه شد، به ویژه موضوع لیبی که خسارتهای روسیه در این کشور به دنبال سرنگونی «معمر قذافی» بالغ بر دهها میلیارد دلار شد. تهران نفهمید چرا مسکو اجازه صدور قطعنامههای ضد لیبی را به زیان منافع خود داد که آمریکا، ناتو و پادشاهیهای وهابی با استفاده از این قطعنامهها به عنوان بهانه بینالمللی، به نابودی وحشیانه دولت لیبی و قتل هولناک رهبر آن اقدام کردند.
ایرانیان توضیحات رسمی بعدی روسیه درباره اینکه مسکو انتظار داشت که شرکای غربیاش در اقدام پیمانشکنانه و با فریبکاری غیراخلاقی از قطعنامههای شورای امنیت برای بمباران شدید همه تأسیسات مهم دولت «قذافی» استفاده کنند، باور نکردند. بسیاری از مقامها در تهران فکر کردند که ممکن است آمریکا و اسرائیل همراه با عربستان، مسکو را تا حدی تحت فشار قرار دهند که با بمباران تأسیسات هستهای ایران نیز سازش کند. در آن اوضاع ایرانیها به کمک اخلاقی و سیاسی (چه رسد به کمک نظامی) از طرف مسکو امیدوار نبودند. فراموش نکنیم که در سالهای 2012-2011 این حملات واقعا جدی شده بود. اسرائیل که فعالیت خود را با آمریکا هماهنگ میکرد، چند بار تلاش کرده بود تأسیسات نظامی و راهبردی ایران را بمباران کند. هواپیماها حداقل دو بار سوختگیری کردند و موشکهای سهمگینی را در بدنه بار گذاشته بودند و حتی موتورهای آنها روشن شده بود، ولی در آخرین لحظه این حمله لغو میشد. بنابراین، اسرائیل، آمریکا، ناتو و غرب در یک قدمی جنگ تمام عیار با ایران قرار داشتند. تنها معادلات ژئوپلتیکی مانع از این جنگ شد. یعنی جنگ طولانی در سوریه، مناقشه جنگی در عراق و عقبنشینی نیروهای آمریکایی از افغانستان. اینها عللی هستند که به آمریکا و متحدانش اجازه ندادند در جبهه ایرانی هم بجنگند. البته آنها هنوز از برنامههای حمله به ایران دست نکشیدهاند و فقط منتظر اوضاع مساعدتر برای این حمله هستند. آمریکا، اسرائیل، غرب و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس تا زمانی که نظام ایرانی ارزشهای غربی را قبول نکند، از ایران دست بر نمیدارند.
بهنوشته «آلکسیف»، استقامت مسکو در موضوع سوریه، چهره روسیه در منظر ایرانیان تا حدودی اصلاح کرد. پس از آن مسکو از دولت شیعه بغداد حمایت کرد که در آن زمان داعش آماده بود به پایتخت عراق حمله کند. رفتار مسکو در زمینه اوکراین و به ویژه شبهجزیره «کریمه» به ایرانیان اطمینان بیشتری داد که روسیه بالاخره حاضر است حتی در صورت بروز رویارویی شدید با غرب، برای دفاع از منافع خود برخیزد.
باوجود این، بسیاری از ایرانیان تردیدهای اقتصادی دارند که آیا طرف روس قادر است به جمهوری اسلامی ایران فناوریهای پیشرفته مدرن از جمله در بخش حیاتی نفت و گاز برای توسعه سریع تولید و صدور حاملهای انرژی را واگذار کند یا خیر؟ آیا طرف روس حاضر است در اقتصاد ایران سرمایه گذاریهای بزرگی بکند ؟ صحبتها و مطالب رسانهای درباره فساد مالی شدید شرکتهای روسی که در بازار خارجی کار میکنند، باعث نگرانی میشود. نباید فراموش کرد که بسیاری از ایرانیان یا والدینشان در غرب تحصیل کردهاند در حالیکه کمتر کسی از ایران در روسیه تحصیل کرده باشد. همین امر موجب گرایش طبیعی فرهنگی به غرب و وابستگی بخش قابل توجه محافل بازرگانی و روشنفکران به فناوریهای غربی میشود.
تحلیلگر روس در ادامه خاطرنشان کرد: این ملاحظات سیاسی و ژئو استراتژیک وجود دارد که تهران میخواهد مطمئن شود که مسکو حاضر است با ایران ائتلاف جدی تشکیل دهد تا با سیاست تجاوزکارانه غرب و نظامهای محافظه کار عربستان مقابله نماید. تهران به همین منظور مایل است عضو تمامعیار سازمان همکاری «شانگهای» و «بریکس» شود. حوادث اوکراین به ظاهر بر همین امر گواهی دارد. ولی ایرانیان بسیار محتاط هستند.
همه چیز منوط به رفع تحریمهاست
بهنوشته پایگاه تحلیلی «ایران-رو» اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان منتظر رفع تحریمها هستند. مسکو باید بشتابد تا رقیبان غربی از روسیه سبقت نگیرند. شرکتهای روسی در صورت ادامه سیاست فعلی با ایران، فرصتهای کم و کمتری خواهند داشت. شرکتهای فرا ملیتی هم اکنون در اقتصاد ایران برای خود جای پا باز میکنند. آنها در بخش نفت و گاز که برای ایران اولویت دارد و به سرمایهگذاریهای بزرگ خارجی نیاز دارد، برتری دارند. وزارت نفت ایران در صدد است در ماه مارس سال جاری در لندن برای شرکتهای خارجی مراسم رونمایی قراردادهای نفتی معادل حدود 40 میلیارد دلار را برگزار کند. ولی بعید است که شرکتهای روسی به آنجا راه پیدا کنند در حالیکه آنها میتوانستند تا چند سال پیش به طور مستقیم و بدون مناقصه، بر مبنای روابط دوجانبه وارد ایران شوند و با دور زدن تحریمها لذیذترین لقمههای این بخش و بخشهای دیگر اقتصاد ایران را به دست آورند.
ایرانیان بسیار متعجب هستند که مسکو حتی در اوضاع کنونی افت شدید قیمتهای نفت از هماهنگی رفتار خود با تهران خودداری کرده است ولو اینکه ایرانیان بی پرده اعلام کردند که سقوط این قیمتها، نتیجه تبانی آمریکا با عربستان سعودی است. اگر روسیه، ایران و ونزوئلا حداقل برای مدت 3-2 هفته از صدور نفت به بازار جهانی دست میکشیدند، بهگفته کارشناسان، قیمت نفت میتوانست تا 200 دلار بابت هر بشکه رشد پیدا کند.
«آلکسیف» در پایان تحلیل خود مینویسد: وقت بسیار کم است. اوضاع خارجی و وضعیت داخلی ایران به نفع روسیه نیست. اگر به برکت موفقیت تیم «حسن روحانی» تحریمها رفع شود، نخبگان سیاسی و به ویژه مردم ایران نمیتوانند این واقعیت را نادیده بگیرند. ایران ناگزیر به سوی غرب حرکت میکند و شمار طرفداران روسیه که چندان زیاد نیست، رو به کاهش خواهد رفت و شرکتهای روسی در ایران شانس کمتری خواهند داشت. باید هم اکنون وارد عمل شد و نباید تا 1 جولای 2015 صبر کرد. باید همزمان با روابط بازرگانی و اقتصادی، به توسعه فشرده همکاری نظامی و فنی با ایران پرداخت زیرا ایران نیرومند و مستقلی که بتواند با برنامههای آمریکا مقابله کند و از منافع خود دفاع نماید، به بهترین وجه جوابگوی منافع مسکو است.
انتهای پیام/