تداوم یا تحول در مسیر انقلاب
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، در طول دوران ۳۰ ساله رهبری مقام معظم رهبری، موضوعات تحولی متعددی از سوی معظمله طرح شده و منشأ برخی تحولات و نونگریهایی در مسیر انقلاب اسلامی شده است. ازجمله مباحث کلیدی و تحولی طرحشده از سوی رهبر معظم انقلاب طرح دولت اسلامی در آغازین سالهای زعامت عامه ایشان بود که مفهوم دولت اسلامی را طرح و تعریف کردند. پس از آن پنج مرحله انقلاب تا تمدن را بیان کردند که یکی از زنجیرههای فکری ایشان در حکومتداری اسلامی است.
در سالهای اول دهه ۸۰ با یک پیشینه فرهنگی موضوع تحول در علومانسانی و نهضت نرمافزاری تولید علم را پیش روی نخبگان جامعه گذاشتند که بهنظر نگارنده، این مرحله اصلیترین و مقدمترین گام تاسیس دولت و تمدن اسلامی است که اگر با دقت و ظرافت پیگیری شود بهعنوان مایه حیاتی یک نظریه تمدنی خواهد بود.
اگر مروری به تاریخ مسلمانان داشته باشیم، دوره انتقال قدرت از بنیامیه به بنیعباس مقطعی ماندگار در نهضت نرمافزاری و تولید علم در جامعه اسلامی بوده است.
این به آن معنا نیست که قبل از آن در جامعه اسلامی تولید علم وجود نداشت بلکه مقصود فراگیری علوم انسانی- اسلامی است که دایرهای وسیعتر از نخبگان را شامل میشد. درست که تولید علم و نظریهپردازی یک عمل نخبگانی است اما اگر نظریههای نخبگان با زندگی عینی توده ارتباطی برقرار نکند، بهاندازه یک مقوله آکادمیک باقی میماند ولی اگر بتواند مواد و موضوع خود را در متن و بطن جامعه زندگی مردم کشف و پیگیری کند، تبدیل به حلال مشکل و مسائل میشود، همانگونه که در زمان امامین صادقین(ع) این مسیر پیموده شد و نخبگان در مجامع عمومی حضور پیدا کرده، گوش و زبان عامه میشدند و نیازمندیهای آنها را با زبان علمی پژوهش و مطالعه کرده و تبدیل به نظریه میکردند. آخرین موضوع تحولی که مقام معظم رهبری بهصورت منسجم و منظم با نگاهی به گذشته و حال برای آینده مطرح کردند بیانیهای است که به بیانیه گام دوم انقلاب مشهور شد؛ این بیانیه با مروری عالمانه و دقیق به گذشته انقلاب اسلامی طرحی است برای آینده ایران و جامعه اسلامی. همانطور که خوانندگان محترم در جریان هستند این بیانیه هفت توصیه یا استراتژی برای طی طریق انقلاب اسلامی دارد که برای رسیدن به زندگی اسلامی باید پیموده شود. برای درک و تدارک عملیاتی این بیانیه چند نکته لازم است؛ این بیانیه ماحصل 40 سال تلاش انقلابی فرزندان ایران اسلامی برای پیروزی، تثبیت و حفظ انقلاب اسلامی، تاسیس نظام جمهوری اسلامی و تداوم حضور انقلابی در حیات جمعی بشری است. قطعا این مسیر طولانی و پرسنگلاخ سختیهای فراوانی داشته اما میوههای شیرین و قابلقبولی هم داده است اما بهنظر میرسد مقام معظم رهبری در این بیانیه تداوم مسیر ۴۰ ساله اول را مطالبه نمیکنند بلکه با حفظ اصول و مبانی انقلاب اسلامی و نظم سیاسی موجود، خواهان تحولی در پیمودن مسیر آینده هستند؛ تحولی که با هوشمندی تمام با علم و پژوهش آغاز و با بال دیگر زندگی اسلامی ایمان، معنویت و اخلاق تکمیل و تقویت میشود تا با اقتصاد اسلامی، آزادی و استقلال به یک سبک زندگی اسلامی برسد. برای رسیدن به چنین جامعهای اولین قدم همگرایی و فهم مشترک از سبک زندگی اسلامی است که بقیه موارد را هم متناسب با خودش رقم خواهد زد. رسیدن به فهم مشترک، نیاز به همگرایی و همدلی علمی و عملی دارد و با رفتارهای گزینشی و خطکشیهای سیاسی نمیتوان به یک وحدت عملی رسید.
اجتهاد پویا و نظریهپردازی با آزادی و استقلال معنا پیدا میکند. مراکز علمی ما باید آزادی اندیشیدن و بیان اندیشه را با استقلال کامل داشته باشند.
حوزه و دانشگاه بخشنامهای با مقالات، دروس و کتب سفارشی نمیتوانند به تاسیس یک جامعه اسلامی و دولت اسلامی کمک کنند، تا چنین نشود تمدن اسلامی شکل نخواهد گرفت. برای اینکه در این مسیر نقشهراهی داشته باشیم باید چند مطلب را مدنظر قرار دهیم:
1- مبانی معرفتی انقلاب اسلامی
۲- مبانی شناختی امامخمینی(ره)
۳- مبانی شناختی 30 ساله رهبری مقام معظم رهبری
۴- منشور پیشنهادی چشمانداز ۵۰ ساله
5- سند چشمانداز 20 ساله
6- بیانیه گام دوم
واضح است که در دل این موارد ذکرشده، سند تحول در آموزش و پرورش، سند دانشگاه اسلامی و سند تحول در علوم انسانی نیز ملاحظه خواهد شد. نکات عملی بیانیه که باید در نظر گرفته شود:
۱- اعتماد عمومی به نخبگان: تا به نخبگان اعتماد نکنیم و با ابزار کنترلی فکر و اندیشه را فیلتر کنیم، یک علم ابتر تحویل جامعه داده میشود که دور از واقعیت اجتماعی خواهد بود.
2- همت همگانی: نخبگان وظیفه دارند از اعتماد به وجود آمده در جامعه به نحو احسن استفاده کرده و تلاش کنند به یک فهم مشترک از مبانی بیانیه برسند و همه مردم نیز خود را مخاطب این بیانیه بدانند و در راستای همافزایی علمی و عملی حرکت کنند.
3- آموزش همگانی: جریانسازی مطالب بیانیه در عینیت زندگی با آموزش همگانی انجام میشود، نمیتوان بدون ورود به لایههای داخلی زندگی مردم برای آنها نسخه سبک زندگی پیچید.
4- شاخصسازی: بیانیه معیارها را مطرح کرده ولی برای عملیاتیشدن نیاز به شاخصسازی دارد و این وظیفه نخبگان علمی، سیاسی و اجرایی است. در این مسیر سند چشمانداز ۲۰ ساله و اسناد تحولی دیگر میتواند کمک کند.
5- ایرانیکردن بیانیه: خود بیانیه انقلاب اسلامی را افتخار ایران و ایرانی میداند. این بیانیه باید در ظرف مکانی ایران دیده شود و از ظرفیت ایرانی هم در مواد نظریه و هم هدف و نهایت آن، استفاده کند، اما این بدان معنا نیست که ظرفیت تمدنی آن مغفول بماند بلکه مقصود این است که جداییگزینی ایرانی- اسلامی شکل نگیرد و از همین قدم اول برای جهان اسلام و دنیا نسخه پیچیده نشود. همه نظریههای تمدنی و جهانیشدن از ظرفیت جهانی برای ظرف محدود مکانی استفاده کردهاند، اما با کسب توفیق در محدوده کوچک جهانی شدهاند.
6- جوانان: بیانیه تحول را محصول حضور علمی جوانان در جامعه میداند. تاکید بیانیه بر شانههای جوانان است یعنی جوانان باید مدیران اجرایی و نیروهای عملیاتی پیشرفت شتابنده آینده باشند، اما لزوما پژوهش و سیاستگذاری هم بهعهده آنها گذاشته نشده است.
با استفاده از توان علمی، تجربهاندوختگان کشور و ارائه آن به مدیران جوان اجرایی، کشور را بهسوی جامعه اسلامی سوق دهند؛ اما نه با کندی محافظهکارانه کهنسالان بلکه با نظم سیاسی موجود و انقلابیگری عالمانه.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/