رسانهای که به محدود کردن، تکرار و کپیکردن دلخوش است
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، برنامههای نوروزی تلویزیون با مجموعهای عظیم از ویژهبرنامههای تحویل سال با مجریان و اجراهای متفاوت شروع و با پخش فراوان فیلمهای سینمایی و سریالهای نوروزی به پایان رسیده است.
فیلمهای سینمایی پخش شده با توجه به تعدد شبکهها که از کانالهای مختلف پخش گردیده است با ضربآهنگی تند و سریع و با تکرارهای پیدرپی و با موضوعات مختلف که در نگاه اول دربرگیرنده طیف وسیعی از مخاطبین را نشان میداد، به نمایش درآمده است. این چیزی است که کم و بیش در سنوات قبل نیز با رویههایی مشابه به اجرا درمیآمد اما نقطهای که برنامههای رسانه ملی را نسبت به گذشته متفاوت میکند پخش فیلمهای منفی 12 یا 14 از تلویزیون بود.
پاپیون، نابودی، مرد عنکبوتی شگفتانگیز، به وقت شام، کینککونگ و تنگه ابوقریب تنها نمونههایی اندک از دهها فیلم به نمایش درآمده در ایام نوروز بود که خشونت، ترس و دلهره و صحنههایی نامناسب برای کودکان و نوجوانان و حتی در بعضی مواقع هم بزرگسالان را در مقابل قاب جادویی تلویزیون میخکوب کرده بود.
رسانهای که با در نظر گرفتن قدرت رسانهای ذاتی خود میبایست به شکلی سرگرم کننده در مسیر آموزش و جهتدهی گام بردارد و در ساعات پُرمخاطب علاوه بر سرگرم کردن مخاطبان میلیونی خود نیمنگاهی هم به هدایت افکار عمومی جامعه داشته باشد، دست به ابتکار زده تا عید امسال نه اکثر فیلمهای سینمایی بلکه هر موقع که وقت فراغتی بود و هوای دیدن فیلمی سینمایی به همراه خانواده به سرمان میزد در زیر تلویزیون علامت منفی 12، 13 و یا 14 و یا این پیام که نمایش این فیلم محدودیت سنی دارد، مواجه میشد. و معلوم نیست خیل عظیم مخاطبینی که به همراه خانواده در ساعات پربیننده تلویزیون انتظار دیدن فیلمی سینمایی مناسب رادارند چگونه میتوانند با توجه به فراوانی فیلمهای (با محدودیت سنی) به نمایش درآمده در این چند روزه و تکرارهای گاه و بیگاه آن، خود را سیراب کند.
البته واضح است که اعلام محدویت سنی فیلمها، هشداردهندهٔ مناسبی است اما سؤال اینجا است که علت پخش این همه فیلم با محدودیتهای مختلف در رسانه ملی و شبکههای پُربازدید آنهم در ایام نوروز چیست؟
به جز پخش فیلمهای با محدویت، تفاوتها نسبت به پیش از این، پخش مسابقه استعدادیابی عصر جدید با اجرای احسان علیخانی بود که اگرچه ساخت و تولید آن کپی برداری محض از مسابقه America's Got Talent بوده است اما به مدد اقبال ضعیف برنامهها و سریالهای نوروزی، گوی سبقت را از بقیه ربود و از مجموعههای نوروزی پیشی گرفته است.
همچنین به مدد سیلابها و بارشهای عید امسال، شبکهها خبری تلویزیون، بخش قابل توجهای از کارکرد رسانهای خود را به حق به این رویداد اختصاص دادند.
به جز موارد فوقالذکر و اضافه کردن خندوانه و جنابخان، کودکشو هیجانی! و دورهمی تکقسمتی و برندهباش که در هر 24 ساعت هرکدامشان چندین مرتبه تجدید پخش میشدند، برنامهها تفاوت چندانی با سنوات قبل نداشته است.
در عوض برنامههای امسال شباهتهای زیادی با سالهای قبل داشته است از جمله پخش هزارمین بار! مجموعه پایتخت و پخش سری چندم مجموعه کلاه قرمزی و سریال خانه به دوش و...
فکر میکنم به جز کانالهای اختصاصی آموزشی و بازرگانی، همه شبکهها البته تلویزیونیاش دست کم یکی دو بار تجربه پخش مجموعه پایتخت را پخش کردهاند جدای ازاینکه برخی شبکهها تعدد پخش چند باره این سریال پُرمخاطب را به بیش از انگشتان دست رساندهاند البته در اینکه پایتخت سریال پُرمخاطبی است شکی نیست ولیکن این رویه هم که هر شبکهای بدون در نظر گرفتن سیاست ایجاد آن شبکه و چارچوبهای رسانهایاش به پخش و تکرار تولیدات شبکههای دیگر همت میکند زیاد شایسته به نظر نمیرسد. با این جهتی که تولیدکنندگان و مدیران رسانه ملی در پیش گرفتهاند، خیلی بعید به نظر نمیرسد که چندی بعد شاهد نمایش مجموعههای تلویزیون در رادیو! هم باشیم.
پخش مداوم و بدون تنفس آگهیهای بازرگانی هم که در حالتهای مختلف و با زمانهایی طولانی پخش و به رویه ثابتی در شبکهها تبدیل شده است، مدیران سانه ملی را ناچار میکند! تا دربین نمایش آگهیها و تبلیغات بازرگانی، تکههایی بریده بریده از فیلم و سریالها را هم پخش کنند.
دو سه سالی هم است که از ستاره مربعها در رسانه ملی ما رونمایی شده است و در حال حاضر همه برنامههای پُرمخاطب تلویزیون، مسابقهها و ویژهبرنامه هر کدامشان یک ستاره مربع توپ برای خودشان ردیف کردهاند ورژن جدیدی برای کسب درآمد است تا امورات رسانه ملی بچرخد و لنگ نشود!
معلوم نیست اگر قرار باشد فیلمهای سینمایی، تبلیغات بازرگانی، نقی و پایتخت، آشپزی و اخبار را از کنداکتور برنامههای تلویزیون را در نظر نگیریم تولیدات این رسانه عظیم چه حجمی از برنامههای تلویزیون را به خود تخصیص میدهد.
این در حالی است که رسانههای ملی و بینالمللی کشورهای دوست و دشمن گوی سبقت را از ما ربودهاند به عنوان مثال: کشور ترکیه در سال میلادی گذشته حدود 350 میلیون دلار از محل فروش سریال کسب درآمد کرده است یعنی اگر بخواهیم با دلار نرخ بازار محاسبه کنیم، درآمد فروش سالیانه سریال ترکیه بیش از 2.5 برابر بودجه رسانه ملی ما است. در واقع حجم صادرات سریالهای ترکیه که در سال 2004 حدود 10 هزار دلار بود پس از چهار سال یعنی در سال 2008 هزار برابر شده و به عدد 10 میلیون دلار رسیده است جالبتر آنکه برای سال 2035 میلادی نیز به افق صادراتی 2 میلیارد دلاری میاندیشند که میتواند علاوه بر تأثیرپذیری بر مخاطبان خود قادر است جهتدهی افکار ملتها و دولتهای دیگر را نیز به دست بگیرد.
با این وصف و با توجه به اینکه بنگاههای رسانهای کشورهای پیشرفته با بهرهگیری از نظرسنجیهای متعدد واقعبینانه و مشاوره کارشناسان رسانههای جمعی و با هدف قرار دادن مقاصد آموزشی هم برای پُرکردن خلأهای آموزشی ملتها و هم برای جذب مخاطب بیشتر برای گسترش حوزه نفوذ و پوشش اهداف رسانهای خود در تلاشی همهجانبه هستند تلویزیون ملی ما هنوز اندر خم یک کوچه است. تلویزیون ملی ما که به تبلیغات و آگهیهای بازرگانیاش شهره است و از درآمدهای قابل توجه ای دارد که هیچ تناسبی با تولیداتش ندارد و با نگاهی ساده و نه کارشناسانه میتوان درک کرد که ورودی چند ده میلیاردی صدا و سیما با خروجی کجدار و مریضش تناسبی ندارد.
به نظر میآید مجموعه عظیم صدا و سیما با بودجهای که در سال پیش رو و بدون احتساب درآمدهای ایجاد شده بازرگانی و احتمالأ فروش فیلم و سریال به کشورهای دیگر، به قریب به 2 هزار میلیارد تومان میرسد، باید کمی بیش از آنچه تاکنون به تصویر کشیده است علاوه بر رهبری و جهتدهی افکار عمومی در مسیر سرگرمآموزی که بُعد جدیدی از کارکرد رسانهها است گام بردارد و حرکت کند.
در پایان سؤال اینجا است که به راستی چه مقدار از انتظارات رهبر فرزانه انقلاب از صدا و سیما تاکنون محقق گردیده است انتظاراتی که با کلید واژههایی چون، حفظ و ارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب ایران اسلامی، هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه، دانشگاه عمومی، گسترش دین، اخلاق، امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی و موتور محرک پیشرفت در شرح مأموریتهای رسانه ملی به تشریح آمده است، به سرانجام رسیده است؟
انتهای پیام/4071/
انتهای پیام/