عربستان؛ از توهم پیروزی تا استیصال در یمن
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ حدود چهار سال از تجاوز آل سعود به یمن میگذرد. این واقعیت انکارناپذیری است که حتی متحدان غربی نظام دیکتاتور آل سعود به آن معترف بوده و هستند. گواه این مدعا قطعنامه شدیداللحن پارلمان اروپا در مهرماه سال گذشته است که حملات ائتلاف سعودی - اماراتی به یمن را محکوم کرد و از تمام اعضای اروپای واحد خواست تا از فروش جنگافزار و تجهیزات نظامی به «عربستان سعودی، امارات متحده عربی و هر عضو دیگر این ائتلاف بینالمللی» و دولت مستعفی یمن خودداری کنند. شاهد دیگر این ادعا رأی سناتورهای آمریکایی در آذرماه سال گذشته بود که با اکثریت آراء به توقف حمایت نظامی واشنگتن از ریاض در این جنگ رأی دادند.
سبعیت عربستان در این مدت، به نحوی فضاحتبار بوده است که همپیمانانش هم نتوانستهاند رو آن سرپوش گذارند و بهناچار مجبور به موضعگیری شده و فجایع این جنگ را که با تجاوز پادشاهی آل سعود رقم خورده و اسباب نسلکشی مردم بیگناه یمن را موجب شده است، محکوم و خواستار توقف تجاوز شدهاند.
بهبیاندیگر، فشارها علیه عربستان در مورد جنگ یمن بسیار تشدید شده است. بسیاری از کشورها مانند آلمان، فنلاند و بلژیک صادرات سلاح به عربستان را متوقف کردهاند. سنای آمریکا هم با تصویب قطعنامهای خواستار پایان یافتن حمایت آمریکا از عربستان در جنگ یمن شد. قطعنامه مذکور که با ۵۶ رأی موافق در برابر ۴۱ رأی مخالف به تصویب رسید، به دولت ترامپ ۳۰ روز فرصت داده بود که تمامی نیروهای آمریکایی دخیل در جنگ یمن را از این کشور خارج کند. این نخستین بار بود که یکی از دو مجلس کنگره آمریکا از قطعنامهای برای خروج نیروهای آمریکایی از جنگی که به تأیید کنگره نرسیده است، حمایت میکند.
بنابراین، تردیدی نیست که عربستان با متحدان عربی خود امروز در باتلاق یمن گرفتار آمده و هرگز فکر نمیکردند کشوری که مردمانش در فقر به سر میبرند و از ابتداییترین ادوات جنگی و ساز و برگ نظامی نیز محروم هستند، بتوانند با دستان خالی حماسههای باشکوه ای را خلق کنند که ارتش ائتلاف متجاوز عربستان و امارات در معرض تهدید جدی قرار گیرند. عربستان و متحدانش بهخوبی میدانند در سه جبهه دریایی، هوایی و زمینی دیگر از حاشیه امنیت مناسبی برخوردار نبوده، کیان و همه حیثیتشان بربادرفته، سرشکسته باید صحنه تجاوزگری را ترک و دست از پا درازتر به مرزهای کشور خود بازگردند.
استیصال رژیم آل سعود بهجایی رسیده است که برای حل بحران یمن (که خود مسبب اصلی آن است) دست به دامان شورای امنیت سازمان ملل شده و نهتنها به دنبال حل این بحران بر اساس قطعنامه ۲۲۱۶ هستند بلکه حمایت خود را نیز از این قطعنامه اعلام کرده است.
اکنون بعد از چهار سال تجاوز و دفاع جانانه مردم یمن با دستان خالی؛ رسوایی عربستان و متحدانش آشکارشده و باید پاسخ دهند: برای چه به کودک کشی رو آورده و بر اساس کدام منطق به نسلکشی مردم یمن پرداختهاند و چرا در یک تجاوز آشکار، زیرساختها، مراکز غیرنظامی این کشور محروم و فقیر را از مراکز آموزشی گرفته تا مراکز درمانی و بیمارستانی با خاک یکسان کردهاند؟
شایانذکر است که به یاد آوریم عربستان در 6 فروردین 94 (25 مارس 2015) پس از تشکیل ائتلافی نظامی متشکل از چند کشور عربی و همراهی کشورهای غربی، بهار یمنیها را به «فصل خون» تبدیل کرد و این کشور فقیر و اسلامی غرب آسیا را هدف حمله قرار داد. این تجاوز نظامی با تصور سرکوب جنبش انصار الله و بازگرداندن «عبد ربه منصور هادی»، رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن به قدرت در یک بازه زمانی 6 روزه آغاز شد، اما مقاومت یمنیها همه معادلات «محمد بن سلمان»، معمار جنگ یمن را بر هم زد و سبب فرو افتادن این کارزار نابرابر در فاز «فرسایشی» و چهارساله شد. این ماجرا تا به امروز ادامه داشته و بازنده اصلی این میدان نیز عربستان سعودی با متحدانش بوده است.
باید تصریح و تأکید کرد که بررسیها و شواهد نشان داده است ائتلاف سعودی در چهار سال گذشته به خواستهها و اهداف خود نرسیده است! این اهداف شامل اشغال صنعا، عقب راندن انصار الله، نامشروع جلوه دادن این گروه مقاومت، بازگرداندن منصور هادی به قدرت و تصرف الحدیده بوده است. اما امروز بر همگان روشنشده که ائتلاف سعودی به هیچکدام از اهداف مدنظر خود در چهار سال گذشته دست پیدا نکرده است. مقامات سعودی با وعده پایان دادن به مناقشه یمن در 6 روز، اکنون چهار سال است که در باتلاق یمن گرفتار آمدهاند و کشورهایی را که برای تجاوز به یمن با خود همراه کرده بودهاند را نیز ازدستدادهاند.
عربستان امروز عربستانی است مستأصل و منفعل که با توجه به مشکلات عدیده داخلی و بینالمللی قادر نیست خود را از زیر بار مسئولیت این ننگ جهانی بهتنهایی خارج کند. عربستان امروز آشکارا بازیچه دست صهیونیسم و استکبار جهانی قرارگرفته و در همراهی با آنان به چنین سرنوشت شومی گرفتار آمده است؛ به این امید که شاید قدرت منطقهای و ژاندارم منطقه شود، غافل از آنکه تا ایران هست، این ردا براندام چنین کشوری که حاکمان خودفروخته و نوکر صفت دارد، نامتناسب است. عربستان با چنین حکامی در مسیری گام گذاشته است که جز فروپاشی و اضمحلال چیز دیگری در انتظارش نخواهد بود. و آن روز دیر نیست و نزدیک است. آلیس الصبح بقریب.
*کارشناس امور بینالملل
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/