دفاع علی ملاقلیپور از حرکتش در ورزشگاه آزادی؛ کارد به استخوانم رسیده بود/ «قندون جهیزیه» نماد شیرینی و امید است
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، جلسه نقد و بررسی فیلم «قندون جهیزیه» با حضور علی ملاقلیپور کارگردان و سید ناصر هاشمزاده منتقد و استاد دانشگاه هنر انقلاب شب گذشته (سهشنبه 11 خرداد) در فرهنگسرای رازی برگزار شد.
در ابتدای این جلسه علی ملاقلیپور درباره ایده اولیه این فیلم گفت: «من سالها دستیار کارگردان بودم و با کارگردانهای مختلفی کار کردم. در واقع 13 سال دستیاری و برنامهریزی و شاگردی میکردم. یک روز به خانهای رفتیم برای فیلمبرداری، دیدم اهالی ساختمان خیلی خوشحال و ذوقزده هستند و خانم خانه وسایل را با ظرافت خاصی چیده است. با خودم فکر کردم آیا خبر دارند که چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ در میان این لوازم قندانی بود که خیلی توجهم را جلب کرد و فکر کردم مثلا اگر این قندان بشکند قطعا دل آن خانم خواهد شکست. از مدیرتولیدمان خواستم شرایط را برایشان شرح بدهد، اما قبول نکرد چون با وجود اینکه 3-4 میلیون پایینتر از قیمت واقعی داشت به آنها پرداخت میکرد، منت هم بر سرشان میگذاشت. بنابراین چون در زندگی خودم هم در مواقعی با مشکلات مالی مواجه بوده ام، فکر کردم شاید به این پول احتیاج داشتهاند و در نهایت کار به جایی رسید که تمام اهالی خانه می خواستند ما هر چه زودتر از آنجا برویم.»
وی ادامه داد: «ایده این فیلم از آنجا به ذهنم رسید و با خودم فکر کردم چه موقعیت احمقانه ولی جالبی است. کم کم با اتفاقاتی که در کارهای مختلف افتاد و علاوه بر آن تخیل خودم قصه این فیلم به مرور شکل گرفت. یکی از مسائلی که می خواستم به آن بپردازم مشکلات مالک و مستأجری بود. بر حسب اتفاق یک روز که داشتم به قصه فیلم فکر میکردم، صاحبخانهام با من تماس گرفت و گفت یا 500 هزار تومان به اجاره اضافه کن یا تخلیه کن. در ابتدا ناراحت و عصبانی شدم اما بعد خدارا شکر کردم که مرا با آدم های قصهام هم درد کرده است و سعی کردم قصهای بنویسم که نتیجهاش شد «قندون جهیزیه».»
هاشمزاده: اگر اهمیت این فیلم را میدانستم من هم علیه کسانی که به این فیلم جفا کردهاند میشوریدم
در ادامه این جلسه ناصر هاشمزاده منتقد و کارشناس سینما عنوان کرد: «من با این نگاه نیامدم که یک فیلم خوب ببینم، اما یک فیلم خوب دیدم و نوید این را میدهم که یک کارگردان باهوش در سینما دارد ظهور میکند. قصه این فیلم به گونهای است که یک ایده به تدریج ایدههای دیگر را جذب میکند. فیلم از یک کمدی هجو و هذل فراتر رفته و ذهن را آماده میکند برای دیدن یک طنز خوب. ریتم خوب و پیشرفت مناسبی دارد.»
وی ادامه داد: «این فیلم میتوانست به سیاهنمایی و شعارزدگی خیلی بدی تبدیل شود که با هوشمندی جلویش گرفته شده است. اگر اهمیت این فیلم را میدانستم من هم علیه کسانی که به این فیلم جفا کردهاند، میشوریدم. برایم خیلی عجیب است که با اینکه این فیلم پیام خیلی خوبی دارد، تلاش شده دیده نشود در حالی که فیلم های خیلی مبتذل و سطح پایینی در این دوره ظهور کردهاند و من تعجب میکنم که چطور هیات انتخاب جشنواره این فیلم را کنار گذاشتند.»
ملاقلیپور: من صرفاً برای فیلم خودم تلاش میکنم و در مقابل فیلم دیگری نایستادهام
علی ملاقلیپور در این رابطه توضیح داد: «من در جشنواره فجر و شهر بارها اعتراض کردم اما به نتیجهای نرسیدم و به ناچار صبر کردم تا فیلم به اکران برسد و حالا در اکران هم به این وضعیت دچار شدهایم. من برای فیلم «محمد سول الله(ص)» احترام قائلم و مشکلی با حمایت از آن فیلم ندارم، اما طبق تاریخ تمام قراردادهای سینما را دو هفتهای مینویسند تا بدانند که مخاطب آن را میپسندد یا نه. هر فیلمی که رشد داشته باشد، نه تنها فیلم نگهداشته میشود بلکه سانس فوقالعاده نیز به آن تعلق میگیرد. فیلم ما در هفته اول و دوم رشد کرد و به سانس فوقالعاده رسید.»
وی افزود: «پس از آن به ما گفتند فیلم «محمد سول الله(ص)» با دو سرگروه میآید و تعدادی از سانسهای ما را کم کرده و به این فیلم اختصاص میدهند. من هم مسلمانم و پیامبرم را دوست دارم، فیلم «قندون جهیزیه» را نیز درباره روزی حلال و قضاوت نکردن ساختهام؛ فکر میکردم دو یا سه سانس از فیلم ما کم میشود و اولویت در کاهش تعداد سانسها با آن فیلمهایی است که دو، سه ماه است روی پرده هستند. نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه سه سانس در سینماهای مختلف و دو سانس در سینماهای تهران کم شد و سینمای اصفهان را هم کلا از ما گرفتند و در تهران هم به ما سانس 10 صبح یا 2 بعداز ظهر را دادند.»
پسر رسول ملاقلیپور، ضمن تاکید بر اینکه اصلاً نمیخواهد همه را زیر سؤال ببرد و بگوید همه مسئولان ارشاد بد هستند، ادامه داد: «هرچقدر فریاد زدیم که ما جوانیم و سینمای ما مستقل است، فایدهای نداشت، هر چه تلاش کردیم از طریق مصاحبه، نامه، مذاکره و... که این اتفاق برای فیلم نیفتد سودی نداشت. در نهایت دیگر کارد به استخوان رسید و دیدم چارهای ندارم. این بود که تصمیم گرفتم از فضای بازی فوتبال استفاده کنم. البته من هم میدانم که این کار در شأن یک کارگردان نیست، اما کارد را به استخوانم رساندند. کاری انجام دادم که بترسند زیرا کسانی که حق دیگران را میخورند باید این موضوع کابوسشان باشد؛ البته بی ادبی هم نکردم، مجبور بودم کاری کنم و این راه به ذهنم رسید، در حد یک زیرنویس؛ در واقع من این کار را برای عکاسها و خبرنگارها کردم که انصافا در این مدت همه اهالی رسانه پشت فیلم بودند و از ما با تمام توانشان حمایت کردند که اگر حمایت آنها نبود، فیلم ما به طور کامل بایکوت میشد.»
وی تاکید کرد: «من صرفا برای فیلم خودم تلاش کردم. در مقابل فیلم دیگری نایستادهام. مردم «قندون جهیزیه» را دیدهاند، پسندیدهاند و حتی در سالنها برایش دست زدهاند، اتفاقی که به ندرت رخ میدهد. البته من نمیگویم که فیلم من بینقص است. ما هم ایراداتی داریم؛ اما حق من این است که فیلمم دیده شود و حق مخاطب هم این است که بتواند این فیلم را ببیند.»
هاشمزاده: من هم اگر جای او بودم همین کار را میکردم
در ادامه هاشمزاده ضمن تأکید بر اینکه علی ملاقلیپور هم همچون پدرش دارای صراحت لهجه است، بیان کرد: «بعد از اینکه فیلم را دیدم فهمیدم که چرا علی ملاقلیپور اینگونه برخورد کرده است، شاید اگر من هم جای او بودم همین کار را میکردم.»
در ادامه ملاقلیپور در پاسخ به پرسش هاشم زاده مبنی بر اینکه چرا اسم فیلم را «قندون جهیزیه»گذاشته است، گفت: «خودم هم میدانم که این اسم خیلی مناسب فیلم نیست اما دوست داشتم اسمی باشد که خانوادهها با آن ارتباط برقرار کنند. دلم میخواست اسم فیلم اطمینانی به خانوادهها بدهد که میتوانند این فیلم را در کنار هم ببینند.»
وی افزود: «به لحاظ حسی حس کردم قندون پر از شیرینی و جهیزیه برای هر خانمی پر از امید است. بنابراین «قندون جهیزیه» نماد شیرینی و امید است.»
وی در ادامه در پاسخ به صحبت هاشمزاده که معتقد بود در یکسوم پایانی فیلم ناگهان با قندان مواجه میشویم و ای کاش از اول این قندان نقشی داشت که مخاطب وقتی با آن مواجه میشود، بتواند هم آوا شود، گفت: «من میدانم که کار ناپختگیهایی دارد. به هر حال کار اول است و ایرادهایی دارد که آنها را میپذیرم.»
کارگردان «قندون جهیزیه» همچنین در مورد مهربان شدن ناگهانی صاحبخانهای که چهرهای خشن دارد و به واسطه نقشهای قبلیاش نیز مخاطب ذهنیت منفی نسبت به او دارد، توضیح داد: «من همیشه نقدی داشتم در این مورد که چرا همیشه آدم های پولدار، آدم های بدی جلوه داده میشوند. یعنی یک صاحبخانه خوب، یک کارخانهدار خوب نداریم؟ به محض اینکه کسی مثلا ماشین شاسی بلند داشته باشد این ذهنیت که آدم بدی است در ذهن همه متبادر میشود. بنابراین هدفم این بود که بگویم قطعا همه آدمهای پولدار بد نیستند. همه صاحبخانهها بد نیستند و ما نباید از ظاهر افراد در مورد آنها قضاوت کنیم.»
هاشمزاده نیز تاکید کرد: «یکی از نکات مهم این فیلم این است که زن و شوهر قصه قابلباور هستند و بازی خوب و کارگردانی هم در این زمینه مؤثر بوده است. نقشها خوب بازی شده و به اغراق نیفتاده، آنها ساده و شیرین هستند و بهطورکلی شخصیت در دو بازیگر اصلی شکلگرفته است.»
وی ادامه داد: «این فیلم از سطح میگذرد و ما را به عمق میبرد و در جاهایی مرا امیدوار میکند. ما زوجهایی در سینما میبینیم که در زندگی عادی نمونه آنها را نمیبینیم. این قصه از متن واقعیت است و میتواند به دل بنشیند.»
در بخش پایانی این جلسه علی ملاقلیپور به پرسشهای تعدادی از هنرجویان سینما پاسخ داد.
انتهای پیام/