بازیهای استقلال را نگاه نمیکنم/ عید در جشنواره رئالمادرید
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، حسن روشن پیشکسوت استقلال، قبل از تعطیلات عید ناچار شد یک بار دیگر پای مصدوم خود را آماده عمل جراحی کند، پایی که از دوران فوتبال روشن، وی را رنج داده است. گفتگوی نوروزی آنا با بازیکن پیشین تیم ملی و باشگاه استقلال را با هم میخوانیم.
عید نوروز فرا رسید. سال نو را چگونه آغاز کردید؟
روشن: روز اول فروردین، سالروز تولد برادرم حسین است که سال 1359 در جنگ شهید شد. نهم فروردین هم سالروز تولد مادرم است و همیشه در عید نوروز سر خاک آنها میرویم و در واقع جشنمان را با شیرینیدادن و خیرات در کنار آنها برگزار میکنیم.
از دوران بازی خود بگویید. یادتان میآید چند بار اردوهایتان با سال جدید، همزمان شد؟
روشن: زمانیکه با تیم ملی برای جام جهانی 1978 آماده میشدیم از لحظه تحویل سال تا 13بهدر، در جنگلهای قصرفیروزه اردو داشتیم. دو سال قبل از آن هم با تیم ملی در جشنواره رئالمادرید شرکت کردیم و سالتحویل را در اسپانیا بودیم. البته بعدها که برای ادامه فوتبال به امارات متحده رفتم، سالتحویلهای بیشتری را دور از ایران سپری کردیم.
آنروزها موقع سال تحویل چه میکردید؟
روشن: اگر در کنار سایر اعضای تیم ملی بودیم، برنامههای رادیوی ایران را گوش میکردیم و در یک سالن منتظر تحویل سال میماندیم و پس از آن راهی تمرین میشدیم. اگر هم تحویل سال شب بود، دیگر نیازی نبود که بلافاصله بعد از آن، راهی تمرین شویم.
چه تفاوتی بین عیدهای قدیم و عیدهای زمان کنونی میبینید؟
روشن: عیدهای آن زمان خیلی باصفاتر از الان بود و صداقت بیشتری در بین مردم دیده میشد. حتی خریدهای عید هم کمتر از حالا بود. یادم میآید که پدرم مرا به خیابان بابهمایون میبرد و برایم یک کت و شلوار و کراوات کشی میخرید که هزینهاش 11 تومان بود. اما الان شرایط فرق کرده است. ثروتمندان عیدهای خود را بهمسافرت خارجی میگذرانند اما فقیرها و بیچیزها شرایط دشواری دارند.
اولین عیدی که گرفتید چقدر بود؟ خودتان از چه زمانی عیدی دادید؟
روشن: اولین عیدیام را در اواسط دهه 40 از پدرم گرفتم. آنزمان پنجریالی آنقدر زیاد بود که میشد با آن کلوچه و نوشابه خرید. خودم هم کمی بعد اولین عیدیام را بهخواهر و برادرم دادم. برادرم متولد 1339 بود و خواهرم متولد 1341 و هردو از من کوچکتر بودند. الان هم به نوههایم عیدی میدهم.
بهعنوان یکی از اولین لژیونرهای فوتبال ایران، سالها در امارات بودید. حال و هوای نوروز در امارات چگونه بود؟
روشن: هرچند دوبی پر از ایرانی است اما در آنجا بیشتر عید نوروز حال و هوای فامیلی دارد. مثلاً وقتی حشمت مهاجرانی در دوبی باشد، تحویل سال را در کنار همسرم، مهاجرانی و دختر ایشان میگذرانیم.
چه آرزویی برای سال 1398 داشتید؟
روشن: همیشه گفته میشود مهمترین چیز برای هر انسان، سلامتی است اما الان مطمئناً خیلیها حاضرند سلامتی خود را بدهند تا یک کیلو گوشت بخرند. با اینحال امیدوارم در سال جدید همه سلامت باشند و من هم زودتر سلامتی خود را بازیابم.
بازیهای استقلال را در سال 1398 چطور میبینید؟
روشن: بازیهای استقلال را مدتهاست که نگاه نمیکنم. وقتی بازیها را نبینیم دیگر حرفی برای گفتن نمیماند و انتقادی هم از تیم نمیکنیم. زیرا با توجه به مدرک مربیگری و لایسنس یوفا که من در اختیار دارم، همواره ایراداتم از عملکرد تیم، فنی است. وقتی میخواستم این مدرک را در اروپا بگیرم، هزینهام را اعراب دادند و بعداً هم از دانش من استفاده کردند اما در الان کسی در ایران علاقهای ندارد که از این مدرک استفاده کند.
انتهای پیام/4051/
انتهای پیام/