مرثیهای برای یک رؤیا؛ پیونگ یانگ تسلیم میشود؟
گروه بینالملل خبرگزاری آنا - محمدحسین لطفالهی؛ دوازدهم ژوئن 2018 (22 خرداد 97) عقربههای ساعت دیواری هتل کپلا در جزیره سنتوزای سنگاپور ساعت 9 صبح را نشان میداد که رهبران کره شمالی و ایالات متحده برای اولین بار باهم دیدار کردند. جهان کور سوی امیدی برای برقراری صلح در شبه جزیره کره یافته بود و دونالد ترامپ سرخوش از تنها دستاورد سیاست خارجی دولت خود، دست در دست کیم جونگ اون به دوربینها لبخند میزد.
بیانیه پایانی این اجلاس نیز نشانگر نتایج ویژه آن بود و از تصمیم پیونگ یانگ برای پذیرش خلع سلاح هستهای حکایت داشت. دو طرف متعهد شدند که برای برقراری صلح و شکوفایی اقتصادی در کره تلاش کنند، روابط دوجانبه پیونگ یانگ و واشنگتن حفظ شود و شبه جزیره کره عاری از سلاح هستهای باشد. این نتایج در حالی حاصل شد که انتظارات از این نشست بسیار پایینتر از نتایج حاصلشده بود و اغلب تحلیلگران انتظار تسلیم ایدئولوژیک کره شمالی را نداشتند.
نتایج عملی این دیدار اما بسیار دورتر از مکتوبات و تعهدات دو طرف بود. نشریه نیویورکر در سپتامبر 2018 این توافق را به نطفهای تشبیه کرد که شکل گرفته اما فریز شده و رشد و نمو ندارد؛ همانگونه که هیچکدام از طرفین توافق، گامی عملی و جدی برای اجرای آن برنمیدارند.
دولت کره شمالی در آن مقطع اعلام کرد که کیم جونگ اون دستور تعلیق فعالیتها و تحقیقات نظامی برای ساخت بمب اتم را صادر کرده و سایت اتمی «یانگ بیون» بسته شده است، در عین حال اما سایت اتمی استراتژیک کلندستین هنوز فعال است و به غنیسازی ادامه میدهد.
در مقابل نیز آمریکا نهتنها دست از اعمال تحریمهای کمرشکن خود علیه پیونگ یانگ برنداشت بلکه با هماهنگی اتحادیه اروپا و چین، تحریمهای جدیدی علیه کره شمالی وضع و اعمال کرد.
شکلگیری دو کره و تفاوتهای ایدئولوژیک
در آغاز جنگ جهانی دوم سرتاسر شبه جزیره کره تحت اشغال امپراتوری ژاپن بود و عملاً کشوری به نام کره در نقشه وقت جهان وجود نداشت. با ورود آمریکا به جنگ و خلاصی شوروی از جبهه غربی اما ورق برگشت و ژاپن که پیش از این، پیروزیهای بزرگی در جنگ به دست آورده بود، مرتب عقب نشینی میکرد. در اواخر جنگ، آنها که شکست خود را حتمی میدیدند تلاش کردند با عملیاتهای انتحاری و کامیکازهها از سرعت پیشروی دشمن بکاهند. سرانجام با بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی ژاپن را تسلیم کرد اما علیرغم تسلیم شدن این امپراتوری، نیروهای متفقین، مناطق اشغالشده از جمله شبه جزیره کره را ترک نکردند. مناطق شمالی در اشغال ارتش سرخ باقی ماند و آمریکاییها نیز مناطق جنوبی را به کنترل خود درآوردند.
در نهایت در نهم سپتامبر 1948 (18 شهریور 1327) شمالیها به رهبری کیم ایل سونگ، حکومتی مستقل به نام جمهوری دموکراتیک خلق کره تشکیل دادند که از لحاظ ایدئولوژیک اشتراکات زیادی با شوروی و اختلافاتی اساسی با مناطق جنوبی که تحت حمایت آمریکا اداره میشد، داشت.
جواد منصوری، سفیر اسبق جمهوری اسلامی ایران در چین در این خصوص میگوید: «شرق آسیا منطقهای مهم و استراتژیک برای آمریکا بود، در آن زمان آنها بر خاورمیانه و غرب آسیا تسلط نسبی داشتند اما در شرق با رقبای قدرتمندی چون چین و شوروی مواجه بودند. ایالات متحده دو سال تلاش کرد تا با برگزاری انتخابات، کره واحد را تحت سیطره خود بیاورد اما ناکام ماند و دخالتهایش در نهایت به جنگ میان دو مناطق شمالی و جنوبی شبه جزیره کره انجامید.»
کیم ایل سونگ که رویای اتحاد دوباره کره را در سر میپروراند در 1950 با حمایت جمهوری دموکراتیک خلق چین و جمهوری سوسیالیستی شوروی به جنوب حمله کرد و با توجه به برتری نظامی خود تقریباً تمام مناطق جنوبی شبه جزیره کره را به تسخیر خود در آورد. در آن زمان ترومن، رئیس جمهور آمریکا طرحی را به سازمان ملل متحد برد که بر اساس آن ایالات متحده با دخالت نظامی در جنگ کره از جنوبیها در برابر حملات نیروهای شمال دفاع کند. با دخالت آمریکا سرنوشت جنگ تغییر کرد و تقریباً تمام جنوب آزاد شد. مدتی بعد چین نیز وارد جنگ شد و در نهایت آمریکاییها مجبور به پذیرش آتشبس شدند و مدار 38 درجه به عنوان مرز میان کره شمالی و کره جنوبی تعیین شد. البته جنگ در شبه جزیره هیچگاه پایان نیافت و دوطرف تا امروز در حالت آتشبس باقیماندهاند.
واشنگتن پست: علت تنفر مردم کره شمالی از آمریکا به جنگ کره و عملکرد ارتش ایالات متحده بازمیگردد.
نشریه واشنگتن پست در باره نقش آمریکا در جنگ کره مینویسد: «مردم کره شمالی از آمریکا متنفرند. هر روز ایالات متحده را نماد امپریالیسم مینامند و آرزوی نابودی آن را دارند. یکی از اصلهایی که کودکان کرهای در مدرسه میآموزند اصل آمریکاستیزی است و برای درک این تنفر باید به جنگ کره و اقدامات ارتش ترومن رجوع کرد. بر اساس منابع موجود، ارتش آمریکا در جنگ کره بیش از 635 هزار تن بمب بر سر مردم کره شمالی ریخت. تلفات کرهایها در این جنگ 3 میلیون نفر یعنی چیزی در حدود 10 درصد کل جمعیت شبه جزیره بود.»
ادامه اختلافات و نقش بمب اتمی
پس از برقراری آتشبس، تفاوت سبک کشورداری و همچنین حمایت قدرتهای جهانی باعث ایجاد تفاوتهای جدی در کره جنوبی و شمالی شد. هر دو این کشورها در سال 1953 تولید ناخالص ملی تقریباً یکسانی داشتند اما پس از جنگ، کره جنوبی با کمک ایالات متحده و ژاپن رشد اقتصادی چشمگیری را تجربه کرد به طوری که در حال حاضر نرخ تولید ناخالص این کشور 10 برابر سال 1953 است اما کره شمالی نهتنها رشدی را تجربه نکرده بلکه پس از اعمال تحریمها با افت سرانه تولید نیز مواجه شد.
البته باید توجه داشت که هرکدام از سه کشور شوروی، چین و کره شمالی خوانش خود را از کمونیسم داشتند و کیم ایل سونگ با طرح راهبردی به نام «جوچه» مکتبی خاص بر مبنای خودکفایی در کشورش بنا نهاده بود و کره شمالی با این روش اداره میشد. «جوچه» عبارت بود از سه اصل استقلال سیاسی، استقلال دفاعی و استقلال اقتصادی که در نهایت همین راهبرد به انزوا و افت شدید اقتصادی پیونگ یانگ منجر شد.
اختلافات میان کره شمالی و غرب در سال 2005 با رونمایی از اولین بمب اتمی پیونگ یانگ رو به افزایش گذاشت و این بار شورای امنیت و کشورهای اروپایی نیز با اعمال تحریمهای سنگین علیه کره شمالی خواستار تغییر سیاستهای این کشور شدند.
علیرغم فشارهای فزاینده اروپا و آمریکا، کره شمالی در دوره رهبری کیم جونگ ایل، انعطاف چندانی نشان نداد و تعداد آزمایشهای موشکی این کشور رشد قابل توجهی داشت.
ظهور کیم جوان، موش و گربه بازی هستهای
با مرگ کیم جونگ ایل در سال 2011 فرزند او قدرت را در اختیار گرفت. او در ابتدا در دشمنی با آمریکا و متحدانش از هیچ تلاشی فروگذار نمیکرد. از جمله اقدامات او میتوان به آزمایشهای موشکی متعدد و تهدید موشکی ژاپن اشاره کرد.
در سال 2017 کیم جونگ اون با اشاره به دکمه شلیک موشکهای بالستیک با کلاهک هستهای که روی میزش قرار دارد، دونالد ترامپ را تهدید کرد و رئیس جمهور آمریکا نیز در پاسخ از به او نوشت: «من دکمه بزرگتری روی میزم دارم.»
اینگونه تنشها تا پیش از اولین دیدار رهبران ایالات متحده و کره شمالی ادامه داشت. پایان اولین دیدار دو طرف همراه بود با پذیرش خلع سلاح هستهای از سوی کره شمالی اما پس از آن بارها گزارشهایی در خصوص فعالیتهای موشکی و هستهای پیونگ یانگ منتشر شد.
با این حال تاکنون مقامات کره شمالی بارها تهدید کردهاند در صورتی که تحریمها به طور کامل رفع نشود، آنها اقدامی در راستای خلع سلاح برنخواهند داشت.
از سوی دیگر در فاصله میان دیدارهای اول و دوم کیم جونگ اون و دونالد ترامپ بارها به ستایش یکدیگر پرداختهاند. رئیس جمهور آمریکا در توئیتی که سال گذشته میلادی نوشته بود، اعلام کرد که او و رهبر کره شمالی به عشق یکدیگر دچار شدهاند.
دیدار دوم در ویتنام؛ کره تسلیم میشود؟
دومین دیدار کیم جونگ اون و رئیس جمهور آمریکا امروز در هانوی برگزار خواهد شد.
جفری لوئیس، کارشناس آمریکایی در این خصوص مینویسد: «کره شمالی یک بار در دوره کلینتون از او دعوت کرد تا در پیونگ یانگ با کیم جونگ ایل دیدار کند اما با فشار کنگره، کلینتون حاضر به این دیدار نشد و به جای او آلبرایت، وزیر امور خارجهاش این سفر را انجام داد. این دیدارها سرانجامی برای دو کشور نداشت اما در ادامه با توجه به دیدار ترامپ و کیم جونگ اون، نشان داد کره شمالی تسلیم پذیر است و صرفاً تلاش دارد امتیازات بیشتری را دریافت کند.»
در ابتدای هفته نیز اندرو کیم، رئیس سابق سازمان سیا روایتی از دیدار پمپئو با رهبر کره شمالی در سال 2018 مطرح کرد که در آن دیدار کیم جونگ اون اعلام کرده نمیخواهد فرزندانش بار سلاح هستهای را به دوش بکشند.
سفیرسابق ایران در چین: اگر پکن به توافقاتی اساسی در حوزه تجارت و تکنولوژی با آمریکا دست یافته باشد و چراغ سبز به پیونگ یانگ نشان دهد، کره شمالی با آمریکا همکاری خواهد کرد.
جواد منصوری که خود همراه رهبر معظم انقلاب در دیدار با کیم ایل سونگ حاضر بوده، معتقد است: «نمیشود با توجه به روایت آمریکاییها به قطعیت از تسلیم سخن گفت. امکان تغییر سیاستهای هر کشوری از جمله کره شمالی وجود دارد اما همه چیز به چین بستگی دارد. اگر پکن به توافقاتی اساسی در حوزه تجارت و تکنولوژی با آمریکا دست یافته باشد و چراغ سبز به پیونگ یانگ نشان دهد، کره شمالی با آمریکا همکاری خواهد کرد. در غیر این صورت دیدار دوم نتیجه خاصی برای آمریکاییها در پی نخواهد داشت.»
انتهای پیام/4106/4095/
انتهای پیام/