یک گام تا «انقلاب» سوم
گروه سیاسی خبرگزاری آنا، تدا اسکاچپول یکی از نظریهپردازان برجسته انقلاب در جهان است. زمانی او گفت میتوانم به جرئت بگوئیم که انقلاب ایران به شکلی آگاهانه به وسیله یک جنبش اجتماعی و با هدف سرنگونی یک نظام کهن پدید آمده است و توانست شاه را از میان بردارد. در همین دوران بود که رژیم شاه در 37 سال حرکت قدم به قدم مسیر خود را به سمت نظامی الیگارشی پیش برد و سنت و مذهب را فراموش کرد.
از سویی دیگر یکی از مشکلات نظام شاه این بود که اتکای خود را از مردم دور کرده و به سمت سلاح و ابزارهای سختافزاری پیش رفت. در دهه 50 شاه متوجه افزایش قیمت بسیار زیاد نفت در جهان شد. همین جا بود که او برای رسیدن به دروازه تمدن بزرگ خود، از افزایش قیمت نفت در برههای حمایت میکند، اما بعد از مدتی که آمریکا فشار را بر وی بیشتر کرد از کار خود پشیمان گشت؛ اما این پولهای بادآورده و هنگفت سبب بلندپروازی برای او شد.
پول نفت برای شاه قدرت پوشالی ایجاد کرده بود. او دوست داشت ارتش قوی داشته باشد تا بتواند بر سریر قدرت بیشتر تکیه بزند. «فساد» یکی از عوامل این پولهای زیاد بود. زمانی که محمدرضا میگوید دیگر کسری بودجه نداریم و نمیدانیم با این پولهای نفت چهکار کنیم، فکرش را هم نمیکرد این پولها برایش دردسرآفرین شود. فساد اسم رمز برای نشان دادن چهره شاه شد.
شاه، از توسعه غربی اقتصاد ایران بر اثر افزایش پولهای خود کوتاه نیامد و دامنه این اصلاحات شاهنشاهی را به سیاست هم کشانید، حتی امنیت نیز از پولهای نفتی شاه در امان نماند. تأسیس ساواک برای سرکوب بیشتر، ایجاد ارتش نوین برای ژاندارمی منطقه و رعب در داخل، توسعه نامتوازان شهرهای ایران، از بین بردن کشاورزی به اسم اصلاحات ارضی یا همان انقلاب شاه و مردم، توسعه روز به روز شهرنشینی و احداث تمام فرهنگ معماری کشور بر اساس روش غربی در چارچوب همین موارد تعریف شد. شاه اما از فساد که مانند موریانه آرمانهایش را میجوید، بیخبر بود. او این اصلاحات را به دامنه مذهب نیز رساند. لائیکسازی دینی در کشور با ایجاد تئاترهای غربی، نمایشهای شیراز و سپاه دانش زنان که بیبند و باری را در پی داشت از نمونه اصلاحات شاهی بود.
انقلاب خمینی کبیر آمد تا عدالت را در سرتاسر گیتی ایران که زخمخورده از اصلاحات شاه بود، گسترش دهد. انقلاب اسلامی از جمله آن خروشهای مردمی است که دامن خود را از مرزها فراتر گذاشت و توانست مسیر عدالتخواهی را به همگان نشان دهد. تمام توسعههای سریع در 40 سال اخیر رخ داد، اما باز هم عدالت فراموش شد یا کمرنگ به آن نگریسته شد. بیجهت نیست که آیتالله خامنهای در دهه 70 به صراحت اعلام کردند، مسیر توسعه بدون عدالت به هیچ نمیارزد. آری! این عدالت است که میتواند انقلاب ایران را منحرف نکند و به همان مسیر خودش ادامه دهد.
حال باید این تفکر را در ذهن تمام آحاد مردم قرار داد که با پول یا سختافزارهای ایجاد شده تنها میتوانیم، راحت و در رفاه باشیم، مانند کشورهای پیشرفته، اما با روشهای نرم مانند عدالتخواهی و مقاومت در برابر روشهای فساد اعم از اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باید انقلاب اسلامی ایران را به جهان نشان دهیم. زمانی که مردم و جریانهای مقاومت از هندوستان تا فرانسه(جلیقه زردها) اعلام کردند از انقلاب خمینی(ره) درس گرفتهاند به دلیل ایجاد توسعه نبوده است، بلکه به زعم اینکه انقلاب ایران عدالتطلب است و میگوید در برابر غرب و شرق هر چقدر هم که بزرگ باشند، باید ایستاد و عزت داشت.
در آخر این موضوع باید در جامعه امروزه ایران صدق کند که مسیر عدالتطلبی و مبارزه با فساد در تمام شئون آن باید با جدیت دنبال شود. تعبیر بهکار گرفتهای و متداولی وجود دارد که امروز انقلاب اسلامی در بعثت خود نیاز به حجامت دارد تا بتواند در چهل سالگی به پیش برود. بنابراین بعد از تعبیر انقلاب دوم، امروز کشورمان به انقلاب سومی نیاز دارد و آن الک کردن نخالههای انقلاب اسلامی در گام سوم خود است.
انتهای پیام/4082/
انتهای پیام/