دفاع بد از 40 سالگی انقلاب
چهل سال پیش یکی از منحصربهفردترین انقلابهای تاریخ بشری رخ داد. انقلابی که قد و قواره خاصی داشت. انقلابی که رهبرش خاص بود؛ مردمش خاص بودند و شعارش خاص بود.
نهال انقلاب 57، طی چهل سال گذشته به درخت تنومندی تبدیل شده است. در این مدت تندبادها، آفتها و طوفانهای زیادی به خود دیده اما از همه آنها جان سالم به در برده است. انقلابی که چهل سال پرفرازونشیب را طی کرد.
حال در چهلمین سال انقلاب بر آن شدهایم که چهل سالگی انقلاب را جشن بگیریم. چهل سالگی نشان بلوغ است و کامل شدن؛ اما آنچه در این میان جالب است و غمناک، نقد منتقدان بر انقلاب و جشن گرفتن برای آن است و از سوی دیگر دفاع بد حامیان این انقلاب و جشن چهل سالگیاش. منتقدان و مخالفان میگویند چه انقلابی چه جشنی چه چهل سالگی چه بلوغی چه تکاملی؟ این انقلاب چه کرده؟ چه فایدهای داشته؟ مگر انقلاب نمیشد چه نداشتیم و اگر انقلاب نمیشد چهها که داشتیم؟
برخی از دوستداران انقلاب هم در دفاع از انقلاب برآمدهاند که ما فلان قدر راه داشتیم الآن بهمان قدر راه داریم. ما فلان قدر مدرسه داشتیم و الآن بهمان قدر داریم. آن موقع فلان قدر دانشجو داشتیم و الآن بهمان قدر. گویی اگر پهلوی میماند، میخواست دست روی دست بگذارد و هیچ کاری نکند تا کشور هیچ پیشرفتی نکند.
حال سؤال از این دوستان این است که مگر آن انقلاب تنها برای افزایش راهها و افزایش دانشجو و افزایش مدرسه بود که حال در مقام دفاع فقط آنها را برمیشماریم. دستاوردهای یک انقلاب و قیام را با نگاه بر شعارهای آن انقلاب و با سخنان رهبرانش و هدفگذاری آنها باید بیان کرد. اگر شعار حسین بن علی (ع) یعنی «هیهات من الذله» را درک کرده باشیم، نتیجه آن قیام سراسر پیروزی است وگرنه برای قیام امام حسین (ع) هم دستاوردی جز شکست نمیتوان برشمرد.
این سخنان به این معنی نیست که دستاوردهایی که آن دوستان برمیشمارند، کمارزش است بلکه سخن این است که در چهل سالگی انقلاب میبایست دستاوردهایی را ذکر کنیم که قطعاً و حتماً با وجود رژیم شاهنشاهی نداشتیم. دستاوردهایی که برای رسیدن به آنها خون دادند، جوان دادند و از مالشان گذشتند و از آبرویشان.
دو شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» از مهمترین شعارهای انقلاب اسلامی ایران بودند. این یعنی عدم وابستگی، یعنی «هیهات من الذله»، یعنی نه سوسیالیسم، نه کمونیسم، نه لیبرالیسم و نه هر «ایسم» دیگر بلکه یک حکومت مردمسالاری دینی که سرسپرده قدرتهای پوشالی غرب و شرق نیست.
حال سنگ محک موفقیت این انقلاب در چهل سالگی میزان پایبندی این انقلاب و انقلابیون به آن شعارهاست. با این نگاه شاید بتوان دستاوردهای انقلاب را در چهل سالگی اجمالاً بدین گونه توصیف کرد.
در چهل سالگی انقلاب، ایران دیگر کشوری نیست که امثال روزولت و چرچیل و استالین بدون اجازه و اطلاع بیایند پایتختش، جلسه بگذارند و پادشاه کشور از آن بیاطلاع باشد. هر موقع خواستند بیایند؛ هر موقع خواستند اشغال کنند؛ هر موقع خواستند بروند؛ هر موقع خواستند شاه مملکت را به جزیره دورافتادهای تبعید کنند؛ هر موقع خواستند کودتا کنند؛ نفتش را ببرند؛ کالای خودشان را بیاورند؛ نخستوزیر عوض کنند و به عبارتی هر کار دلشان خواست بکنند. حال دیگر وضع به گونهای شده است که ابرقدرتها نهتنها در این کشور بلکه در منطقه هم هر کاری که دلشان بخواهد نمیتوانند انجام بدهند؛ بهویژه هر آنچه که با سرنوشت ما مرتبط باشد.
طی چهل سال گذشته دشمنان این انقلاب، جنگ تحمیل کردند، تحریم کردند، تهدید کردند، دلار خرج کردند، سران کشورهای منطقه را اجیر کردند، جنگ سنی و شیعه و دعوای عرب و عجم به راه انداختند، امثال جورج سوروس را به جان این ملت انداختند، کانالهای ماهوارهای به راه انداختند، پناهگاه مخالفین و منافقین شدند، اما نتوانستند یک عهدنامه مانند گلستان و ترکمنچای را بر این ملت و رهبرانش تحمیل کنند و نتوانستند یک وجب خاک بگیرند چه برسد به قفقاز و افغانستان و عراق و آذربایجان و بحرین که اربابان پوشالی قبلی از دست دادند.
در چهل سال گذشته تمامی دشمنان قسمخورده این انقلاب و جیرهخواران آنها از منافق و کمونیست و سلطنتطلب و مارکسیست گرفته تا آمریکایی و بهایی و وهابی و داعشی با هم متحد شدند تا این انقلاب را زمین بزنند اما نتوانستند. زر سعودی، زور آمریکایی و تزویر منافق داخلی و خارجی بر اراده این ملت اثر نگذاشتند.
این ملت بارها مورد تجاوز و تعدی اجنبیهای کوچک و بزرگی مانند رومیها، مغولها، عثمانیها، روسها و در آخر هم بعثیهای عراق قرار گرفتهاند. خیلی از اوقات حتی حریف آسانی برای دشمنان بودهایم اما حال به برکت این انقلاب، رهبر مقتدر و مردم شجاعش، دیگر بسیاری از دشمنان این انقلاب و نظام، خود جرئت حمله و تعدی را نداشته و به کدخدا متوسل شدهاند. کدخدا هم تمام اطراف کشور را پر کرده است از پایگاه نظامی، ناو جنگی، نیرو و مهمات. نوکران منطقهای کدخدا هم از ترسشان تا توانستهاند سلاح و مهمات و هواپیما خریدهاند و تا توانستهاند جیب کدخدا را پر کردهاند و تا توانستهاند حقارت کشیدهاند تا شاید بتوانند به قول خودشان ایران را مهار کنند. دیگر حریف آسانی برای آنها نیستیم و این انقلاب به کابوس وحشتناکی برای امپریالیسم و متحدان منطقهایاش تبدیل شده است.
علت ترس آنها برخی تجاربی است که برایشان حاصل شد. فتنهای در کیلومترها آنسوی مرز ایران به پا کردند و خواستند به حریم و حرم بانوی مخدره حضرت زینت (س) اسائۀ ادب کنند که جوانان رشید این انقلاب دستشان را کوتاه کردند و بشار اسدی که همه میگفتند باید برود، نرفت و ابوبکر بغدادی که میخواست و میخواستند بماند، رفت. حال عاقلانشان با خود میگویند اینها که برای موردی در خارج از میهن خود اینگونه جانفشانی کردند در تجاوز به مرز خود چه خواهند کرد. گرچه آنها نمیدانند که امام ما مرزبندیها را بهگونهای دیگر به ما آموخته است.
بعد از چهل سال دیگر از کاپیتولاسیون آمریکایی در این کشور خبری نیست بلکه سربازان آمریکایی اگر یک قدم از مرزهای جغرافیایی این سرزمین عبور کنند، در بند جوانان شجاع میهنمان گرفتار خواهند شد، همان طور که شدند.
بعد از چهل سال به نقطهای رسیدهایم که به قول خودشان برای مقابله با ایران مجبورند تمام گندهلاتهایشان باهم جمع شوند و بیایند پای میز مذاکره تا شاید بتوانند جلوی پیشرفت آن را بگیرند.
مهمترین رمز دستاوردهای چهل ساله این است که رهبر این انقلاب همان شخص چهل سال پیش است با همان شعارها، با همان صلابت، همچنان محکم و مقتدر، همچنان رهبر، همچنان آقا. نه زری اندوخت و نه «آقازاده» -به مفهوم بدش- و «ژن خوب» -به معنای بدش- تحویل جامعه داد، نه از حقش گذشت، نه دچار روزمرگی شد و تنها تفاوتی که کرده این است که چند سالی است که دیگر چفیه از گردن برنمیدارد.
آری در چهل سالگی انقلاب باید جور دیگری میبودیم پیشرفتهتر، کمفسادتر، کمفقیرتر؛ اما چه کنیم که این مشکلات دیگر به اصل انقلاب ربطی ندارد، تقصیر چند گروه است؛ انقلابیونی که عوض شدند؛ انقلابیونی که عوض نشدند، اما کاربلد نبودند؛ انقلابیونی که عوض نشدند، کار هم بلد بودند، اما دوری گزیدند از ورود به عرصه خدمت؛ غیرانقلابیونی که خود را انقلابی جا زدند و مدیریتها را در دست گرفتند و چاپیدند و آبروی انقلاب را بردند.
از سوی دیگر یادمان نرود که حریت و آزادگی هزینه دارد؛ گاهی هزینه زیادی هم دارد. برخی از مشکلات در چهل سالگی انقلاب، هزینهای است که برای استقلال پرداخته و میپردازیم.
کلام آخر اینکه ایکاش دوستداران انقلاب بهجای برشمردن تمامی دستاوردهای انقلاب که کم هم نیستند، سینه ستبر میکردند و با سرِ بلند چهل سال استقلال و آزادگی را به رخ جهانیان میکشیدند.
انتهای پیام/
انتهای پیام/