دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
13 بهمن 1397 - 03:00
دانشجونگار/19؛

به هیچ عنوان نتشر نشود/////////////////////ضرورت آموزش چند فرهنگی

نظام آموزش و پرورش رسمی، به مثابه بخشی از ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه است که در پی تولید و بارآوری سوژه‌های سیاسی و اجتماعی برای زمان و مکان تعریف شده‌است.
کد خبر : 357220
IMG_20190201_203512_784.jpg

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگی و هنری گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، یاداشت زیر به قلم رشید احمدرش مدرس دانشگاه فرهنگیان کردستان درشماره چهاردهم و پانزدهم «نشریه راسپیر» پردیس شهیده بنت‌الهدی صدر منتشر شده است که در ادامه می‌خوانید:


دولت‌ها و جناح‌های سیاسی غالب به وساطت آموزش و پرورش، مجموعه وسیعی از قوانین و سیاست‌های گزینشی و بینشی خود را اعمال می‌کنند، تا بدین شکل راه‌های دستیابی به ایده آل‌های سیاسی و ملی هموارتر گردد. اما چنین رویکردی بالاخص در ممالک مدرن غربی تا دهه‌های اخیر، نه تنها موجبات حضور همگانی و تشکیل حوزه‌های عمومی آموزشی را فراهم نساخت، بلکه اغلب ساختار آموزشی متمرکز و بورژوایی مبتنی بر گفتمان طبقه‌ی متوسط به سرعت به بنیانی مستحکم برای نظارت و سلطه‌ی ایدئولوژیک و استراتژیک دولت‌ها بر مردم و شهروندان مبدل گردید. امری که تبعات آن، نابرابری اجتماعی و و تبعیض‌های نژادی و قومیتی و فرهنگی را در ممالک غربی به دنبال داشته است.


توجه به آموزش و پرورش تکثرگرا و لحاظ کردن اصول و فعالیت‌های تربیتی در چند فرهنگ، بالأخص پس از چرخش نظری عام جامعه‌شناسی پس از دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ میلادی، در حال حاضر به مثابه‌ی روندی فرهنگی و اجتماعی با هدف ایجاد یک جامعه‌ی مساوات خواه و دموکراتیک در نظر گرفته می‌شود. چنین رویکردی با بازخوانی و فراخوانی عناصر به حاشیه رانده شده و گروه‌های اجتماعی مطرود، هرگونه کلام محوری و تمرکزگرایی حاد چه در سطح آموزش و چه در ساختار اجتماعی را به چالش می‌کشاند.


 تنوع فرهنگی اساسی ترین ویژگی جوامع در سراسر گیتی است. امر تنوع، بالاخص پس از تحولات بعد از جنگ‌جهانی دوم به اساسی‌ترین چالش دموکراسی مدرن مبدل گردیده است.


 پارک، انواع تنوع فرهنگی در جامعه را شرح می‌دهد که خرده فرهنگی یکی از آن‌ها است.در خرده فرهنگی‌اعضای چنین گروه‌هایی ضمن اشتراک ارزشی و معنایی با فرهنگ مسلط، در تلاش هستند تا در چهارچوب همان فرهنگ، فضایی برای سبک زندگی متفاوت با ساختار خانوادگی متعارف ارایه کنند.


 در نوع تنوع نگرشی، برخی از اعضای جامعه نسبت به اصول و ارزش‌های فرهنگ حاکم، به‌ندرت منتقد بوده، درصدد آن هستند که ارزش‌های دیگری را جایگزین آن کنند. نظير؛ فمنیست‌ها که منتقد سیاست‌های مردسالارانه و مذهبیون که منتقد گرایش‌های سکولاریستی هستند.


نوع دیگر تنوع انجمنی است که شامل گروه‌هایی که در جوامع مدرن، توام با نوعی خود آگاهی و اجتماعات کم و بیش سازمان‌یافته است که بر طبق سیستم اعتقادی و عملی خاص خود زیست میکنند مانند؛ مهاجرين، اجتماعات مذهبی و یا  مردمان بومی؛ توجه به این مبانی و ضرورت بازخوانی تنوع فرهنگی در سراسر جهان و چالش‌های ناشی از لحاظ نکردن آن در بسیاری از کشورها، ضرورت توجه به مبانی نظری و فرهنگی و چرخش نظری آموزشی و فرهنگی را در کشورها بیش از پیش، بیشتر ساخته است.


جهت اجرای کامل و صحیح آموزش و پرورش چند فرهنگی، معلمان و مسئولان می‌بایست اصول پنج‌گانه آن را به درستی رعایت کنند؛ آن‌ها به هنگام تدریس مفاهیم و مهارت‌ها، بایستی از منابع مختلف متعلق به گروه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی استفاده کنند، به دانش آموزان کمک کنند تا یاد بگیرند که دانش از منابع مختلفی به دست می‌آید، به آنان کمک کنند تا دیدگاه‌ها و نگرش‌ها و رفتارهای بین گروهی را یاد بگیرند. بایستی شیوه و استراتژی‌های تدریس خود را به گونه تعدیل کنند تا دانش آموزان از گروه‌ها، نژادها، فرهنگ‌ها و طبقات اجتماعی مختلف از تجارب آموزشی برابر و عادلانه برخوردار باشند.


محیط و فرهنگ کلی حاکم بر مدرسه بایستی به گونه‌ای تغییر یافته و سازمان داده شود تا دانش آموزان از گروه‌های اجتماعی و فرهنگی مختلف در فضای مدرسه از جایگاه و موقعیت برابری برخوردار باشند، از این رو عمده‌ترین نهادی که می‌تواند اطلاعاتی معتبر و موثق را در فضای آرام و برابر در اختیار افراد قرار دهد، آموزش وپرورش است. به عبارت دیگر تحقق این مهم از جمله کارکردهای آموزش و پرورش چند فرهنگی است. البته چنین هدفی محقق نخواهد شد، مگر آنکه بین نهادهای آموزشی و كل جامعه ارتباطی ارگانیک وجود داشته باشد. بدون وجود تکثرگرایی فرهنگی و شاخص‌های دموکراتیک مربوط به عدالت اجتماعی در حوزه عمومی جامعه نه تنها اهداف فوق بلکه تحقق آموزش و پرورش چندفرهنگی با مشکل جدی مواجه خواهد شد.


در حقیقت توجه به آموزش و پرورش تکثرگرا با شالوده شکنی از آنچه که ممانعتی بر سر راه دستیابی به تکثر فرهنگی فراهم می‌کند، می‌تواند راه را برای دستیابی به جامعه‌ای توسعه یافته و دموکراتیک مهیاتر سازد، تا زمانی‌که گفتمان‌های مسلط که ریشه در اعصار پیشامدرن نیز دارند، راه را برای بازی نشانه‌ها و حضور مطرودین و به حاشیه رانده‌ها باز نکنند، ممارست دموکراسی و تنها در حوزه‌ ساخت و ایجاد نهاده‌های سیاسی باقی خواهد ماند.


 رهایی از دام چنین نهاده‌هایی که خود به اساسی‌ترین چالش زندگی انسان مبدل شده است، از رهگذر بازسازی و شالوده‌شکنی نظام آموزشی متمرکز و غیرتکثرگرا می‌گذر، امری که امید به دستیابی به پیشرفت و توسعه‌ای پایا، متوازن و بومی و نیز برساختن شالوده جامعه‌ای پر امید و سرزنده و با نشاط را دوچندان خواهد ساخت.


با این وصف، نهاد آموزش و پرورش به عنوان اولین، مهم‌ترین و تأثیرگذارترین نهاد اجتماعی جهت تحقق اهداف مهم پیش گفته از جایگاه غیرقابل‌انکاری برخوردار است. همین امر لزوم توجه بیشتر و جدی‌تر آحاد شهروندان و سیاست‌گذاران را به آموزش و پرورش می‌طلبد.


انتهای‌پیام/۴۱۰۸/


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب