منازعه بیجان بر سر ارتش واحد اروپایی
گروه بینالملل خبرگزاری آنا، مدتی است که افرادی مانند امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان دیگر سخن از ایده ارتش اروپایی به میان نمیآورند.
همین مسئله، گمانهزنیها و فرضیات موجود مبنی بر مقطعی و واکنشی بودن این ایده از سوی مقامات اروپایی را دوچندان میسازد. کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و اسپانیا از این ایده حمایت کرده و در مقابل، کشورهایی مانند انگلستان، دانمارک و هلند بهشدت با آن مخالفت کردهاند.
بااینحال شواهد موجود نشان میدهد که چنین ایدهای ماهیتی انتزاعی و ذهنی داشته و صرفاً واکنشی حداقلی و مقطعی از سوی مکرون و مرکل در برابر اقدامات یکجانبه ترامپ بوده است.
این در حالی است که آلمان و فرانسه به ترتیب 1.2 درصد و 1.8 درصد از بودجه عمومی خود را صرف مسائل و همکاریهای نظامی در ذیل پیمان ناتو کردهاند. ترامپ از مقامات آلمانی و فرانسوی خواسته است تا این میزان را به دو درصد افزایش دهند. انگلستان و چهار کشور دیگر (از مجموع 29 کشور عضو ناتو) تاکنون حاضر شدهاند دو درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف ناتو کنند و 24 کشور دیگر، از این درخواست فعلاً سرباز زدهاند. این موضوع، نشاندهنده مناقشه پایداری است که میان آمریکا و دیگر اعضای ناتو وجود داشته، دارد و در آینده نیز حتی در صورت خروج ترامپ از کاخ سفید وجود خواهد داشت.
یکی از مسائلی که در این میان قابلتأمل است، مخالفت تمامعیار مقامات انگلیسی با ایده ارتش اروپایی است. «گوین ویلیانسون» وزیر دفاع انگلستان در این خصوص عنوان کرده است: چنین ایدهای (تشکیل ارتش اروپایی) کاملاً احمقانه است. ناتو در ۷۰ سال گذشته امنیت اروپایی را محقق کرده است و ما باید به آن افتخار کنیم. آیا ما باید با تشکیل یک قوای نظامی جداگانه آن را تضعیف کنیم؟ قطعاً خیر. آغاز رایزنی درباره یک ارتش جدید اتحادیه اروپا خطرناک است و امنیتی که ناتو به برقراری آن متعهد است را به خطر میاندازد.
دفاع تمامعیار لندن از سیاستهای آمریکا موضوعی نیست که تازگی داشته باشد. این رویکرد در آستانه تحقق خروج انگلستان از اتحادیه اروپا تشدید شده است. مقامات لندن در صدد آن هستند که پس از خروج از اروپا، مناسبات امنیتی خود را با آمریکا و اروپا در دل پیمان ناتو حفظ کنند.
در چنین شرایطی سؤالات مختلفی در خصوص مناقشات اخیر به ذهن خطور میکند؛ آیا اختلافات بر سر ایجاد ارتش اروپایی، جدال و منازعهای جدی در دو سوی آتلانتیک محسوب میشود؟ آیا میتوان کلیت طرح موضوع تأسیس ارتش اروپایی و اختلافات به وجود آمده حول آن را بهعنوان نماد شکافی آمریکایی- اروپایی در جهان امروز مورد تجزیهوتحلیل قرار داد؟
در این خصوص نکتهای وجود دارد که نمیتوان آن را نادیده انگاشت. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اراده واقعی و لازم از سوی کشورهایی مانند آلمان و فرانسه جهت تحقق استقلال امنیتی آنها از آمریکا وجود ندارد.
همین مسئله سبب شده است تا اروپای واحد بهطورکلی در برابر واشنگتن رویکردی منفعلانه داشته باشد. این انفعال خود را در مسائل امنیتی و اقتصادی بهخوبی نشان داده و در رفتار سران اروپایی نیز نمود دارد. بهعنوانمثال، چندی پیش، زمانی که هایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان موضوع تأسیس کانال ویژه مالی اروپا را برای حفظ برجام مطرح کرد، آنگلا مرکل صدراعظم این کشور بلافاصله این اظهارات را رد کرد و اهمیت روابط امنیتی برلین و واشنگتن را مورد تأکید قرار داد. این قاعده در خصوص بسیاری از رهبران اروپایی صادق است.
این در حالی است که بسیاری از شهروندان اروپایی خواستار اضمحلال پیمان آتلانتیک شمالی و ایجاد ارتش مستقل اروپایی (بهدوراز مداخله و سلطه امنیتی آمریکا) هستند. ناتو نهتنها در سرتاسر نظم بینالملل و مناطق جهان مولد خشونت و بحران بوده است، بلکه هزینه زیادی را به لحاظ مالی و ساختاری به شهروندان اروپایی تحمیل کرده است. هماکنون 26 عضو ناتو را کشورهای اروپایی (بهعلاوه ترکیه، کانادا و آمریکا) تشکیل میدهند. بدیهی است که در آیندهای نزدیک، مناقشات داخلی در اروپا بر سر ناتو تقویت خواهد شد؛ مناقشاتی که محصول آن در وهله اول تضعیف بنیانهای پیمان آتلانتیک شمالی و در مراحل بعد، فروپاشی این ساختار خواهد بود.
انتهای پیام/4106/4093/
انتهای پیام/