وقتی کاخ سفید مدعی مبارزه با داعش میشود
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالاتمتحده آمریکا در تازهترین واکنشها نسبت به موضوع خروج نیروهای آمریکایی از سوریه مدعی شده است که وی بیش از دیگر رؤسای جمهور ایالاتمتحده آمریکا به داعش ضربه زده است! فارغ از اینکه تنها یک رئیسجمهور قبل از ترامپ (باراک اوباما) در زمان حیات شوم داعش در کاخ سفید حضور داشته است، نکات دیگری نیز در خصوص اظهارات ترامپ وجود دارد که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت.
نخست اینکه نسبت میان دولتهای ترامپ و اوباما با داعش از ابتدا مشخص بوده است. اساساً تأسیس گروه تروریستی داعش توسط اوباما و هیلاری کلینتون و با حمایت مطلق جمهوریخواهان و دموکراتهای آمریکا صورت گرفته است. ازاینرو اساساً کلیت ادعای مبارزه با داعش از سوی مقامات آمریکایی، مضحکانهترین سخنی است که فردی مانند ترامپ میتواند بر زبان بیاورد.
در این خصوص قاعدهای کلی وجود دارد که باید به آن توجه داشت و آن اینکه تفکیکی میان تروریسم مولد (آمریکا و متحدان آن) و تروریسم میدانی (گروههای عملیاتی وابسته به غرب و رژیم صهیونیستی) وجود ندارد. یکی از مواردی که ایالاتمتحده آمریکا درصدد القای آن در ذهن افراد است، تفکیک میان حامیان و مهرههای تروریسم است. این در حالی است که نگاه شبکهای و جامع به وقایع تروریستی مانع از این تفکیک و درنتیجه خطای محاسباتی ما خواهد شد. در نسبت سنجی میان تروریسم میدانی و تروریسم دولتی باید این واقعیت را در نظر گرفت که مصدر و کارکرد هر دو یکسان است. به عبارت بهتر، ما در اینجا با شبکه واحدی مواجه هستیم که رأس آن به ایالاتمتحده و سرانگشتان آن به گروههای تروریستی میرسد.
نکته دوم به نحوه عملیات نظامی ائتلاف بهاصطلاح مقابله با تروریسم در منطقه بازمیگردد. این ائتلاف ساختهوپرداخته دست آمریکا بوده و در راستای "مدیریت تحرکات نظامی داعش" و نه نابودی آن بهوجود آمده است. یکی از اصلیترین دغدغههای این ائتلاف، حفظ موجودیت داعش و دیگر گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه است. بیدلیل نبود که در جریان آزادسازی برخی شهرهای بزرگ سوریه توسط ارتش این کشور و در لحظات پایانی این روند، مقامات آمریکایی جهت فراری دادن و گسیل داشتن اعضای باقیمانده داعش و گروههای تکفیری به دیگر نقاط این کشور وارد عمل شدند.
مطابق شواهد و مستندات موجود، ایالاتمتحده تا آخرین لحظات نابودی داعش از این گروه تروریستی و تکفیری، حمایت کرد و در حال حاضر نیز کاخ سفید اصلیترین مأمن و پناهگاه گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه غرب آسیا محسوب میشود. در چنین شرایطی نهتنها افکار عمومی دنیا، بلکه مخاطبان خاص عرصه روابط بینالملل نیز سخنان ترامپ را در خصوص مقابله با داعش باور نمیکنند. اساساً یکی از مسائلی که بزرگترین ضربه استراتژیک و تاکتیکی ممکن را به آمریکا در منطقه غرب آسیا زد، پایان خلافت داعش در سوریه و عراق بود. جبهه مقاومت در این معادله بهتنهایی بار مقابله با مهرههای وابسته به ایالاتمتحده آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی را بر دوش کشید.
در حال حاضر نیز ترامپ درصدد بازتعریف گروههای تروریستی و بازتعریف داعش در قالب و چارچوبی جدید است. نکته قابلتوجه اینکه حتی برخی سناتورهای جمهوریخواه مانند لیندسی گراهام نیز ادعای ترامپ را در خصوص پایان مبارزه با داعش باور نمیکنند، زیرا آنها بهخوبی میدانند که مبارزه با داعش صرفاً بهانهای ظاهری و نوعی لفاظی برای توجیه حضور نظامی ایالاتمتحده در منطقه محسوب میشود. بیدلیل نیست که عدهای از سناتورهای حزب جمهوریخواه برای مواجهه با تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از سوریه دستبهکار شدهاند. حضور مستمر در منطقه غرب آسیا، در زمره استراتژیهای سیاست خارجی ایالاتمتحده تعریفشده و سران هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه (دو حزب سنتی آمریکا) نسبت به آن متعهد هستند. این موضوع، وجه اشتراک افرادی مانند ترامپ و اوباماست.
درنهایت اینکه ایالاتمتحده آمریکا بهعنوان "تروریسم مولد" در نظام بینالملل، همچنان به ایفای نقش مخرب خود در حمایت از خشونت، وحشت و ترور در منطقه غرب آسیا میپردازد. در این معادله، صرفاً بازتعریف گروههای تروریستی از سوی ایالاتمتحده آمریکا اصالت و موضوعیت دارد و اساساً دغدغهای مبنی بر مبارزه با تروریسم، خصوصاً تروریسم تکفیری داعش در قاموس سیاست خارجی این کشور وجود ندارد؛ موضوعی که ترامپ و دیگر سران آمریکایی، قادر به کتمان آن نیستند.
انتهای پیام/4106/ن
انتهای پیام/