بحران فرانسه اتحادیه اروپا را وارد دوران سردرگمی کرده است
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ راهپیمایی جلیقهزردها در فرانسه وارد هفته چهارم خود شده و صحنههایی از درگیری تنبهتن معترضان به سرمایهداری با پلیس را خلق کرده که میتوان آن را با فیلمهای سینمایی ساختهشده درباره انقلاب کبیر فرانسه مقایسه کرد.
هرچند دولت فرانسه اعلام کرده است که قانون افزایش مالیات سوخت را ملغی خواهد کرد، ولی در مقابل، معترضان اظهار کردند که تا کریسمس به اعتراضات خود ادامه خواهند داد و همین موضوع سبب بحرانیتر شدن اوضاع در کشوری شده است که خود را مهد آزادی و دموکراسی در جهان میداند.
وزیر کشور فرانسه روز جاری گفت که نزدیک به 125 هزار معترض در سرتاسر کشور در اعتراض به سیاستهای اقتصادی دولت به خیابان آمدهاند که برای مقابله با آنها در حدود 90 هزار نیروی پلیس اعزام شدهاند. سهم پاریس از این میان حضور 10 هزار معترض در خیابانها و هشت هزار مأمور پلیس برای سرکوب آنان بوده است.
میزان خشونتهای اعمالشده علیه معترضان که خود را جلیقهزردها میدانند باعث خشم مردم شده و چهره بزککرده و داعیهدار حمایت از دموکراسیخواهی جهان را مخدوش کرده است. تصاویر بازداشت 700 دانشآموز در شهر «مانت لی–ژولی» با دستهای بسته که روی زانو نشسته بودند گواه این موضوع است.
آنچه امروز در فرانسه میگذرد موضوع گفتگوی رضا حجت کارشناس مسائل اروپا با خبرگزاری آنا شد تا درباره نوع تحولات این روزهای فرانسه و آینده سیاسی این کشور با ایشان به گفتگو بپردازیم.
* اوضاع در فرانسه به حدی بحرانی است که بسیاری از کارشناسان معتقدند کنترل اوضاع از دستان دولت خارج شده است. با توجه به اینکه دولت از موضع خود در قبال قانون افزایش مالیات سوخت عقبنشینی کرده معترضان به دنبال چه چیزی هستند؟
برای پاسخ به سؤال شما باید ابتدا به ماهیت این اعتراضها برگردیم. قانون افزایش مالیات سوخت در فرانسه تنها جرقهای بود تا اعتراضها علیه سیاستهای اقتصادی این کشور نمودی عینی پیدا کند. امانوئل مکرون امروز در حالی با حجم اعتراضات بسیار زیاد سراسری در این کشور مواجه است که حدود 18 ماه پیش با بیش از 67 درصد آرا توانست پیروز انتخابات شود و حتی بعدازآن با جوّ بسیار مناسبی که در فرانسه شکل گرفته بود توانست اکثریت پارلمان را نیز از آن خود کند. موضوع جالب این است که وی حزبی را بنا نهاد که در حدود دو ماه بعد از تأسیس توانست قوای مجریه و مقننه را در کنترل خود بگیرد.
بهطورکلی در فرانسه ساختار سیاسی بهطوری است که بهاصطلاح میگویند فرانسویان حرف خود را در انتخابات میزنند و از همین روی بود که اعتراضها به سیاستهای اقتصادی نیکلا سارکوزی باعث شد مردم با رویگردانی از راستگرایان به سوسیالیستها و فرانسوا اولاند رأی دهند؛ اما بعدازآنکه اولاند نیز نتوانست انتظارات مردم این کشور را برآورده کند این بار مردم به گزینهای رأی دادند که بینامونشان بود.
* اما مکرون پیش از ریاستجمهوری عضوی از حزب سوسیالیست بود.
بله. اوضاع بحرانی در احزاب سنتی فرانسه را میتوان در انتخابات سال گذشته مشاهده کرد. بهطوریکه هیچکدام از احزاب سنتی به دور دوم راه پیدا نکردند. مکرون نیز با علم به همین موضوع از حزب سوسیالیسم بیرون آمد و حزب جدیدی تأسیس کرد که همین برگ برندهای برای انتخابش بهعنوان رئیسجمهور فرانسه بود.
* با توجه به سخنان شما درباره اینکه مردم فرانسه حرف خود را در انتخابات میزنند آیا خیزش جلیقهزردها موضوع را متفاوت نمیکند؟
بحث اصلی همین موضوع است که مردم دیگر منتظر انتخابات ننشسته و خود به خیابانها آمدهاند و خواسته خود را مطرح کنند. با توجه به اینکه مردم از هر دو حزب سنتی چپ و راست رویگردان شدهاند با فراخوان شبکههای اجتماعی به خیابان آمده و درخواست خود را مطرح میکنند.
* با توجه به اینکه دولت از تصمیم خود عقبنشینی کرده است چرا آتش این اعتراضات همچنان شعلهور است؟
اعتراض به افزایش مالیات سوخت در فرانسه تنها جرقهای بود که باعث شد سالها نارضایتی مردم از سیاستهای اقتصادی دولتهای این کشور بهیکباره وارد فاز اعتراضی و راهپیمایی خیابانی شود. مردم فرانسه سالهاست از سیاستهای سرمایهداری و ریاضت اقتصادی دولتهای متعدد که از دوران راستگرایان شروع، در دوران چپگرایان سوسیالیست ادامه و درنهایت در دوران مکرون نیز پیگیری شد، خسته شدهاند و حالا در اعتراض به این نوع رفتار دولت به خیابان آمدند. به نظر من دولت عقبنشینیهای بیشتری در مقابل معترضان خواهد کرد تا بتواند این بحران را مدیریت کند. دولت فرانسه نیز اعلام کرده که آماده است برای رضایت معترضان قدمهای بزرگی بردارد ولی با توجه به اینکه اعتراضات به نحوی خیزش حاشیهنشینان، روستاییان و قشرهای ضعیفی است که افزایش مالیات، بر زندگی آنها تأثیر بسزایی داشته، این حرکت اعتراضی همچنان ادامه خواهد یافت.
بهطورکلی بحرانی که امروز فرانسه را در بر گرفته تنها بخش کوچکی از ناراحتی مردم از سرمایهداری است که سبب شده در فرانسه خود را نشان دهد. ما در آمریکا نیز شاهد همین اتفاق بودهایم و انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور این کشور ناراحتی جامعه آمریکایی از سیاستهای اقتصادی لیبرال و سرمایهداری بوده است. آنچه در فرانسه شاهدیم بهطورکلی نمود عینی بحران سرمایهداری در کل جهان است.
باید دانست که فرانسه سالهاست دچار مشکلات اقتصادی بوده و از همین رو بود که در بحث توافق هستهای (برجام) نیز بهعنوان پلیس بد شناخته شد تا بتواند امتیازهای بیشتری به دست بیاورد و مشکلات اقتصادیاش را برطرف کند ولی با خروج یکجانبه آمریکا بهسرعت ایران را ترک و خلاف تعهدات خود عمل کرد که همین موضوع دورنمای اقتصادی فرانسه را دوباره تاریک ساخت.
* اعمال خشونت از هر دو طرف یعنی جلیقهزردها ازیکطرف و پلیس از سوی دیگر بسیار شدید بوده و شاید این موضوع ازآنچه در خیزش 1968 و 2005 بود نیز شدیدتر باشد. سرکوب مخالفان از سوی پلیس فرانسه را چگونه ارزیابی میکنید؟
فضای اجتماعی و فرهنگی اروپا به سمت نوعی رفتار رادیکال رفته است. در همین فرانسه رادیکالیسم ضداروپایی شکل گرفت و حزبی مانند جبهه ملی به رهبری لوپن توانست در انتخابات دور دوم ریاستجمهوری 2017 به 33 درصد آرا دست پیدا کند. البته این موضوع مختص فرانسه نیست و سپتامبر سال گذشته برای اولین بار یک حزب دست راست افراطی توانست به پارلمان آلمان راه پیدا کند. رادیکالیسم در جایجای اروپا و حتی کابینههای کشورهایی ازجمله ایتالیا، کشورهای اسکاندیناوی و اتریش راه پیدا کرده، بهطوریکه ما در تاریخ اروپا بعد از پایان جنگ جهانی دوم هیچگاه نمیتوانیم مشابه وضع موجود را مشاهده کنیم؛ بنابراین این حجم از خشونت کاملاً طبیعی بوده است. به این دلیل که مردم نتایجی را که میخواستند به آن برسند در عمل مشاهده نکردهاند؛ در مقابل به دلیل بحران در نظام سرمایهداری شرایط اقتصادی مطلوبی نداشته و از این رو، در فضای اجتماعی کشورهای اروپایی حس ناتوانی دولتمردان به وجود آمده است. این حس ناامیدی در میان مردم باعث شده است که خیزش جلیقهزردها در سطح گسترده شکل بگیرد و دولت نیز برای تسلط به اوضاع دست به هر ابزاری از قبیل سرکوب و کشتن مردم بزند.
* آیا مردم با این حجم از سرکوب در مقابل دولت کوتاه خواهند آمد؟
فرانسه در زمره کشورهایی است که سطح خشونتها در آن بالا بوده و در طول تاریخ اتفاقاتی را دیدهایم که شاهد این مدعا هستند. بنابراین و با توجه به این شرایط و حمایت فزاینده از خیزش شکل گرفته، مردم همچنان به اعتراض خود ادامه خواهند داد.
* با توجه به عقبنشینی نکردن مردم آیا مکرون برای نجات خود نخستوزیر را برکنار خواهد کرد؟
برکناری ادوارد فیلیپ یکی از گزینههای پیش روی مکرون برای مدیریت بحران است ولی باید دانست که حتی خروج خود مکرون از دولت نیز چارهای برای این حجم از اعتراضات نخواهد بود و آنچه در اینجا موردبحث است کلیت فرانسه است، چراکه هر آنچه را دولت انجام میدهد مردم قبول ندارند. شاید تنها راه خروج از این بحران دادن امتیازات اجتماعی بسیار بزرگی است که به دولت امکانِ گذار از این بحران را بدهد.
* آیا نبود مکرون برای فرانسه خطرناک نیست؟
بله کاملاً صحیح است که این موضوع میتواند به ضرر کشور فرانسه در شرایط موجود تمام شود و این کشور به دام پوپولیسم (راست افراطی) یا حتی انقلاب بیفتد. مگر آنکه دولت اقدامی اقتصادی برای راضی کردن معترضان انجام دهد.
* مارین لوپن در قبال این اعتراضات سکوت معناداری پیشه کرده، دلیل این موضع چیست؟
ابتدا لوپن و حزب جبهه ملی به این موضوع ورود پیدا نکردند ولی در گامهای بعدی تصمیم گرفتند به دلیل آنکه رقیب اصلی خود را مکرون میدانند و سقوط وی از مسند ریاستجمهوری و برگزاری انتخابات زودهنگام را به نفع حزب خود میدانند به سمت حمایت از این اعتراضات برای سازماندهی شعارها به منظور ساقط کردن مکرون حرکت کنند. البته آنها نیز راه چارهای برای این موضوع ندارند چراکه بیشتر سخنان و شعارهایشان سیاسی بوده تا اقتصادی. تنها راه خروج دولت تشکیل اجماع سیاسی و اقتصادی برای ایجاد مسکّن روانی در میان مردم فرانسه است. آنچه امروز در بحران فرانسه میبینیم در آینده با توجه به انتخابات پیش روی پارلمان اروپا به سود راستگرایان افراطی که در ضدیت با اتحادیه اروپا قرار دارند تمام خواهد شد که درنهایت به تضعیف اتحادیه اروپا منجر شده و بیشترین سود این موضوع را دونالد ترامپ خواهد برد.
* سکوت معنادار اتحادیه اروپا در مقابل خشونت پلیس فرانسه را چگونه میتوان تحلیل کرد؟
پیروزی مکرون برای رهبران اروپایی بسیار خوشحالکننده بود. مقامات بروکسل در حال حاضر با توجه به تضعیف رئیسجمهور فرانسه در یک فضای ناتوانی در تصمیمگیری قرار گرفتهاند. در ظاهر آنها منتظر هستند تا ببینند تحولات به کدامین سو پیش میرود ولی در باطن به دنبال حل این منازعه هستند. بحران فرانسه اتحادیه اروپا را وارد دوران سردرگمی کرده است.
* آیا ارتش با توجه به مسائل موجود برای کنترل اوضاع مداخله خواهد کرد؟
ارتش در هر کشوری نگاه به مردم دارد مگر اینکه وضع موجود به یک بحران کنترلنشدنی تبدیل شود. با توجه به اینکه از سال 2015 و حوادث تروریستی پاریس و نیس حدود 10 هزار نیروی ارتش در شهرهایی مثل پاریس حضور دارند، در صورت تداوم خشونتها احتمال مداخله وجود دارد که در آن صورت شکست تاریخی و بزرگی برای فرانسه خواهد بود.
* آیا با وضع موجود میتوان منتظر یک اتفاق خارقالعاده بود؟
اتفاق خارقالعاده میتواند همان انقلاب در فرانسه و آغاز جمهوری ششم و یا حداقل، کنارهگیری امانوئل مکرون باشد.
انتهای پیام/4093/پ/4106
انتهای پیام/