دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
قتل در روز ششم

ماجرای دستگیری عامل جنایت مسلحانه در مشهد

جوان ۲۲ ساله ای که در یک جنایت مسلحانه، راننده یک دستگاه تانکر آبرسانی را در منطقه طرق مشهد کشته بود، با صدور دستورات ویژه قضایی و رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان پلیس آگاهی دستگیر شد و پرده از راز این جنایت برداشت.
کد خبر : 34230

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از روزنامه خراسان، حدود ساعت ۴ بامداد بیست و ششم تیر بود که صدای شلیک ۲ گلوله در یکی از خیابان های منطقه طرق، اهالی محل را وحشت زده به بیرون از منازل کشاند. پیکر غرق در خون راننده ۴۰ ساله کنار کامیون تانکردار افتاده بود و کسی در خیابان دیده نمی شد. اگر چه شهروندان بلافاصله با اورژانس و نیروهای انتظامی تماس گرفتند اما دیگر دیر شده بود و مرد ۴۰ ساله علایم حیاتی نداشت. در همین لحظات بی سیم های پلیس به کار افتاد و خبر این جنایت مسلحانه، به قاضی ویژه قتل عمد اعلام شد. دقایقی بعد و با توجه به اهمیت ماجرا، قاضی احمدی نژاد به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی و عوامل بررسی صحنه جرم عازم محل وقوع جرم شد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی و پلیسی در این باره ادامه یافت. به دستور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای مشهد کارآگاهان با تشکیل گروه ویژه ای که سرپرستی آن ها را سرگرد نریمانی به عهده داشت، بررسی های خود را در چند شاخه اطلاعاتی - عملیاتی متمرکز کردند و به تحقیقات میدانی پرداختند.


شاهد عینی


در اولین مرحله از اقدامات پلیس هویت مقتول شناسایی و مشخص شد که او در محل وقوع جنایت ساکن است. همسر مقتول که از شنیدن خبر قتل شوهرش شوکه شده بود به کارآگاهان گفت: «همسرم به من گفته بود که پسر جوانی تعقیبش می کند و قصد کشتن او را دارد»! پی گیری این سرنخ و ادامه تحقیقات، کارآگاهان را به سوی یکی از دوستان نزدیک مقتول کشاند که مدعی بود شاهد عینی جنایت است و قاتل را هنگام ارتکاب قتل دیده است. این مرد که حدود ۴۲ سال سن دارد، گفت: یک هفته قبل بود که محمد (مقتول) سراغم آمد. او گفت: «پسر مستأجری که ۱۰ سال قبل داشتیم مرا تعقیب می کند». او سپس از من خواست تا صبح ها کنار او باشم. او گفت: تو از دور مواظب باش و به محض این که من سوار کامیون شدم تو برو!


جنایت مسلحانه


مرد ۴۲ ساله ادامه داد: من ۵ شب این کار را انجام دادم و اتفاقی نیفتاد تا این که سپیده دم روز حادثه من زودتر به محل رسیدم که دیدم فردی کنار خودرو «محمد» ایستاده است. به او گفتم اینجا چه می کنی؟ او پاسخ داد منتظر کسی هستم! در حالی که به او شک کرده بودم با خودم می اندیشیدم آیا این همان فردی است که محمد را تعقیب می کند؟ که ناگهان «محمد» از خانه اش بیرون آمد. آن جوان به سوی او حمله ور شد و مچ دستش را گرفت. «محمد» قصد داشت خودش را از چنگ او رها کند و در حالی که سعی می کرد به طرف خودرو برود ناگهان آن جوان گلوله ای به سمت او شلیک کرد که تیرش به خطا رفت ولی گلوله دیگر بر سینه اش نشست و غرق در خون روی زمین افتاد. در همین حال من به سوی مهاجم رفتم ولی او لوله اسلحه کلت را به سمت من گرفت و گفت: با تو کاری ندارم، اما اگر دنبالم بیایی شلیک می کنم. من که ترسیده بودم ایستادم و او با موتورسیکلتی که سر کوچه گذاشته بود فرار کرد.


شناسایی مهاجم مسلح


با شناسایی احتمالی مهاجم مسلح، قاضی «احمدی نژاد» با صدور دستورات ویژه ای از کارآگاهان خواست تا ضمن ردیابی و رصدهای اطلاعاتی برای دستگیری متهم، خانواده و بستگان نزدیک او را نیز شناسایی کنند. این گونه بود که شوهر عمه متهم در مشهد شناسایی و با پی گیری موضوع مشخص شد که جوان تحت تعقیب به همراه خانواده اش در یکی از شهرهای شمالی کشور ساکن هستند. قاضی ویژه قتل عمد که احتمال می داد مجرم مسلح به «کلاله» گریخته باشد، ضمن هماهنگی های قضایی با دادسرای کلاله، دستورات خاصی را برای تنگ تر کردن حلقه محاصره صادر کرد و بدین ترتیب عملیات کارآگاهان در حالی روی شناسایی مخفیگاه متهم فراری متمرکز شده بود که پلیس «کلاله» پدر متهم را برای پاره ای توضیحات احضار کرد.


تسلیم قانون


متهم ۲۲ ساله که دیگر پلیس را در یک قدمی خود می دید به منزل یکی از بستگانش در کلاله رفت و کیف مشکی را به او سپرد و گفت: این کیف را در جایی پنهان کن! من هم به آزادشهر می روم. این در حالی بود که دیگر همه راه های فرار بسته شده بود و او چاره ای جز تسلیم شدن به قانون را نداشت. متهم فراری که ۵ روز را همراه با ترس زندگی کرده بود با شنیدن خبر احضار پدرش به پلیس آگاهی، خود را تسلیم قانون کرد و پرده از راز جنایت مسلحانه در مشهد برداشت. دقایقی بعد کارآگاهان با اعترافات متهم موفق شدند ساک مشکی که سلاح کلت کمری داخل آن جاسازی شده بود را نیز از منزل فامیل متهم کشف کنند.


داستان ساختگی


این جوان ۲۲ ساله در حالی انگیزه خود از ارتکاب این جنایت هولناک را توهین به مادرش عنوان می کرد که مدعی بود زمانی که کودک بودیم یک شب دیدم که «محمد» و دوستش به مادرم توهین کردند. من که از جملات توهین آمیز آنان به شدت ناراحت شده بودم سال ها بعد به فکر انتقام افتادم. او همین اظهارات را در حضور بازپرس دادسرای «کلاله» هم بیان کرد تا این که او روز گذشته به مشهد انتقال یافت و در شعبه ویژه قتل عمد مورد بازجویی قرار گرفت.


اعتراف در مشهد


قاضی احمدی نژاد که با طمأنینه به تکرار داستان ساختگی متهم گوش می داد از او خواست تا انگیزه خود از ارتکاب این جنایت مسلحانه را دوباره تکرار کند. ناصر (متهم به قتل) که از نگاه های قاضی متوجه شده بود جملاتش قابل پذیرش برای مقام قضایی نیست، لحظاتی را سکوت کرد و گفت: می خواهم حقیقت را بگویم. او این بار داستان دیگری گفت و مادرش را مقصر حادثه عنوان کرد. او این بار مدعی شد: روزی مادرم را دیدم که با صاحبخانه در حال گفت وگو است. از همان زمان عقده ای شده بودم که چرا مادرم با فرد دیگری صحبت می کند اما پس از آن که حدود ۲ سال قبل و در یک سانحه تصادف سرم به شدت آسیب دید کینه هایم بیشتر شد. مادرم را اذیت می کردم، حتی به تلفن هایش حساس بودم به طوری که او حدود ۲ هفته قبل از این ماجرا با خوردن قرص دست به خودکشی زد! این گونه بود که من راهی مشهد شدم تا از آن مرد (محمد) انتقام بگیرم. خانه اش را پیدا کردم و سپس به کرمانشاه رفتم و اسلحه ای به مبلغ ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان خریدم و به مشهد بازگشتم و او را با شلیک گلوله به قتل رساندم.


قاضی ویژه قتل عمد پس از شنیدن اظهارات متهم و با صدور دستور بازداشت موقت وی را در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد تا بررسی های بیشتری درباره ادعاهای متهم و انگیزه وی صورت گیرد و کارآگاهان به ریشه یابی زوایای پنهان این پرونده جنایی بپردازند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب