علیرضا راهب: اگر صنعت نشر ورشکسته است، چرا برخی از ناشران مدام در پی تاسیس نشرهای تازهاند؟
علیرضا راهب در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، ضمن انتقاد از شرایط نشر و ناشران سودجو گفت: «اینکه ناشران که در اصل، بخش فنی و خدماتی بازار کتاب هستند و باید محمل یا مسیر رسیدن کتاب از اندیشه آفرینشگران به اندیشه مخاطبان باشند، برای ادبیات حکم صادر کنند، اتفاق بسیار ناگواری است.»
وی با اشاره به پیشینه رفتارهای غیرفرهنگی ناشران با شاعران در دهه های قبل، توضیح داد: «در دهه 70 ناشران با گردن کلفتی در مقابل شاعران میایستاند و به این ترتیب مجموعه شعرهای خوب و با ارزش امکان انتشار را نداشتند. این رویه در دهه 80 به نوعی سانتیمانتالیسم و سهلانگاری بدل شد که درواقع نتیجه ابتذال و افت ذائقه مخاطبان شعر در جامعه توسط رسانهها و مطبوعات بود.»
راهب که شرایط موجود در عرصه نشر را، شرایطی مظفرالدینشاهی و مبتنی بر این تعریف میداند که «همهچیزمان باید به همهچیزمان بیاید» خاطر نشان کرد: «متاسفانه اعمال نظرهایی از این دست باعث شده تولیدات ادبی ما که به پشتوانه تاریخیاش از سطح بالایی برخوردار بوده، هم تراز با تولیدات سایر حوزهها مثل کشاورزی، صنعت و... افول کند.»
وی معتقد است بخش قابل توجهی از ناشران برای جذب شاعران جوانتر و عقد قراردادهای مشارکتی، در دفاتر خود یک یا دو چهره آشنا در حوزه شعر و داستان را به کار میگیرند تا به مقاصد اقتصادی خود برسند.
این شاعر گفت: «البته من اصل را بر برائت میگذارم که واقعا ناشران مورد نظر، دقیقا به تعداد شمارگان درج شده در قرارداد، کتاب چاپ میکنند. اما با این وجود، چرا یک ناشر باید برای انتشار یک مجموعه شعر 100 صفحهای 4 تا 5 میلیون تومان از شاعر پول دریافت کند؟»
شاعر مجموعه «عشق پارهوقت» ادامه داد: «جالب است که با وجود شیوع این روندهای غیر فرهنگی و سودجویانه، ناشران باز هم در مصاحبههای خود از شرایط اقتصادیشان مینالند. حال آنکه در مقابل این تناقضها باید پرسید اگر واقعا صنعت نشر اینطور که ناشران مورد نظرما میگویند، ورشکسته است، پس چطور سالانه شاهد تاسیس نشرهای تازهتر توسط آنها هستیم؟ چطور میشود که در این بازار ورشکسته، ناشران به تعداد کتابفروشیهای خود اضافه میکنند؟»
راهب همچنین رویه انتشار کتاب در مقابل دریافت پول را، رویهای آسیبزا خواند که باعث میشود تنها افرادی که بضاعت مالی خوبی دارند بتوانند کتاب چاپ کنند و در مقابل؛ استعدادهای واقعی شعر که این بضاعت را ندارند، محکوم شوند به از بین رفتن و نادیده ماندن.
وی ضمن بیان این مطلب که صنعت نشر، پول را بر ادبیات حاکم کرده است، اظهار داشت: «چرا در جمهوری اسلامی ایران که سالانه هزینههای نشتی هنگفتی در بخشهای مختلف دارد، سوبسیدی برای انتشار آثار کتاباولیهای با استعداد و کمبضاعت در نظر گرفته نمیشود تا استعدادهایشان زیر آب خفه نشود؟ من که در کانونهای مختلف ادبی حضور پیدا میکنم، به وفور شاهد استعدادهای درخشانی هستم که متاسفانه آیندهای جز نابودی ندارند.»
شاعر مجموعه «دو استکان عرق چهل گیاه» همچنین با انتقاد به رویه برگزاری نمایشگاههای کتاب؛ خصوصا نمایشگاه کتاب تهران و تاثیرات خسارتباری که بر صنف کتابفروشان داشته است، گفت: «کارشناسترین افراد در حوزه نشر، کتابفروشان هستند زیرا سالها رابطه نزدیکی با مخاطبان کتاب داشتهاند و حتی بهتر از ناشران جامعه کتابخوان کشور را میشناسند. اما متاسفانه برگزاری نمایشگاههای کتاب، کتابفروشان را غارت کرده است.»
وی توضیح داد: « نمایشگاه کتاب باعث شده عمده علاقهمندان برای خرید کتابهای سالانه خود، به نمایشگاه بروند. پس تکلیف کتابفروشیها چه میشود؟ آیا الزاما کتابهای جدید که توسط ناشران ارائه میشوند، از کتابهای قدیمی که در کتابفروشیها بهترند؟ آیا علاقهمندان میتوانند با حضور در نمایشگاه، از بین انبوه کتابها و ناشران، انتخابهای خوبی داشته باشند؟»
راهب خاطر نشان کرد: «یکی از آسیبهای جدی در روند کاری ناشران سودجود، ورود و فعالیت تبلیغاتی در فضاهای مجازی است و همانطور که میدانید در این فضاها، عمدتا دل نوشتهها بیشتر از شعر، بازخورد دارند. به همین خاطر علاقهمندان در نمایشگاه کتاب تهران، به سمت کتابها و اسمهایی میروند که در فضای مجازی بیشتر مطرح بودهاند. از طرفی مخاطبان واقعی شعر که به دنبال آثار شاخص هستند، نمیتوانند در فضای انبوه و شلوغ نمایشگاه کتابهای مورد نظر خود را پیدا کنند.»
وی یاداور شد: « ناشران در نمایشگاه کتاب، تنها فرصت میکنند پول بشمارند و نمیتوانند اطلاعات لازم را به مخاطبان و مشتریان خود بدهند. این در حالی است که اطلاعات درست و راهگشا درباره حوزههای مختلف، نزد کتابفروشهاست! آنها هستند که اگر مخاطب برای یافتن بهترین کتابها در موضوعات مختلف به کتابفروشیشان برود، بهترین کتابها را از ناشران و سالهای مختلف به آنها پیشنهاد میکنند.»
وی ضمن بیان این مطلب که در این بازار مکاره، معنای ارتقاء اندیشه و فرهنگ زیر سوال رفته است، اظهار داشت: «البته باید بگویم هنوز ناشرانی هستند که کار نشر را کاری مقدس میدانند و پای آن ایستادهاند! حتی برخی از ناشران که ناچار به مشارکت با مولف هستند، هزینههای خود را به صورت شفاف با مولف درمیان میگذارند و در روند انتشار کتاب نیز کوتاهی نمیکنند. باید دست این ناشران را بوسید؛ و در مقابل باید از ناشرانی که از بدو تاسیس فعالیتهای اقتصادی و سودجویانه خود را از فضاهای مجازی شروع میکنند ترسید.»
انتهای پیام/