زلزله روانی در راه کرمانشاه/ راهحل مشکل، ورود جامعه دانشگاهی است
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا-ملیحه محمودخواه: ۲۱ آبان 1396 زلزله نسبتاً شدیدی خانههای مردم در کرمانشاه را چنان لرزاند که حالا دیگر مردم این دیار از هر لرزشی دل غشه میگیرند اما انگار قرار نیست این لرزشها سایهاش را از روی سر مردم این دیار بردارد و بازهم چند شب پیش زلزله میهمان ناخوانده کرمانشاهیها شد تا یاد روزهای سخت زلزله سال قبل در خاطرشان زنده شود.
باوجودآنکه بیش از یک سال از زمان زلزله کرمانشاه میگذرد و بسیاری از خانههای زلزلهزدگان ساختهشده است اما ترس از سقفی که روزی عزیزانشان را از آنها گرفته، آنها را در همان چادرها نگهداشته است. زلزله تنها سقف خانههای آنها را نریخت بلکه این لرزشها اعتمادبهنفس و کرامت آنها را نیز ذرهذره در هم کوبیده است.
حالا دیگر مردم سر پل ذهاب قبل از زلزله با مردم این روزها تفاوتهای اساسی دارند برای آنکه سالها بعد جامعه شرمنده کودکان این دیار نشود باید از همین لحظه به فکر بود.
وقتی حادثهای مانند زلزله رخ میدهد علاوه بر آنکه ساختار فیزیکی شهر به هم میریزد ساختار اجتماعی و ارتباطی بین مردم نیز دستخوش تغییرات اساسی میشود. شاید این آسیبها زیاد به چشم نیاید اما اثراتی که بهجا میگذارد بسیار مخربتر از آسیبهای فیزیکی است
فاضل الیاسی دانشآموخته دکتری جامعهشناسی است و مسئولیت دفتر انجمن جامعهشناسی ایران را در سرپل ذهاب از زمان زلزله سال گذشته در قالب یک گروه دانشگاهی و میدانی در کرمانشاه بر عهده دارد. وی که مدیر میدانی گروه تسهیلگران دانشگاه تهران نیز هست در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا در خصوص زلزله و آثار روانی که بر روی مردم میگذارد، گفت: زلزله تنها خانهها را ویران نمیکند بلکه آسیبی که به روح و روان افراد وارد میشود بسیار بیشتر از تخریب خانهها هزینهبردار است.
اکثر مردم مناطق زلزله زده دچار آسیب روانی شدند
دانشآموخته دکتری جامعهشناسی در ادامه افزود: در تحقیقات میدانی که پس از زلزله کرمانشاه در این منطقه صورت گرفت به این نتیجه رسیدیم که اکثر مردم دچار آسیبهای روانی شده و فوبیای زلزله در مردم این منطقه رسوخ و آنها را درگیر کرده است.
وی در ادامه افزود: در تحقیقاتی که در کمپهای اسکان مردم در این مناطق صورت گرفت نتایج تأسفباری بهدست آورد بیش از ۳۰ درصد مردم از این مناطق مهاجرت کردند، بیش از ۴۸۰ کودک دچار شب اداری دائم شدند، بسیاری از بچهها لکنت زبانگرفتهاند، خشونت، پرخاشگری و آسیبهای اجتماعی نتیجه این فوبیایی است که پس از زلزله به جان مردم در این مناطق افتاده است.
وی با اشاره به اینکه تعمیر فضای ذهنی بسیار مهمتر از تعمیر و بازسازی فضای شهری است، در ادامه افزود: پس از زلزله سال گذشته در کرمانشاه ۱۳ ستاد معین برای بازسازی فضای شهری در مناطق زلزلهزده مستقر شدند تا به وضعیت شهر رسیدگی کنند برای تعمیر فضای روانی در کرمانشاه تنها یک دفتر افتتاح شد که ۱۰ نفر بیشتر نیرو ندارند. ۱۹۳۰ روستا و هشت شهر در زلزله دچار آسیب شدند و این ۱۰ نفر حتی فرصت نمیکنند تا به برخی از این روستاها سر بزنند.
کمکهای روانی به مردم کار جامعه دانشگاهی است
الیاسی در ادامه با اشاره به اینکه بازسازی روانی مردم نه کار سمنهاست و نه نهادهای دولتی ادامه داد: ورود جامعه دانشگاهی تنها راهحل مشکل مردم کرمانشاه است. در روستاها خانهها درستشدهاند اما هیچکس حاضر نیست به داخل خانه برود و مردم در سرما در چادرها زندگی میکنند همه اینها به خاطر فوبیای پس از زلزله و ترس از سقف است. اما برای این مسئله هیچ آموزش صورت نگرفته و تابآوری و توانمندسازی اجتماعی رخ نداده است.
وی با اشاره به اینکه در زلزله اخیر در یکی از روستاهای سرپل ذهاب حاضر بوده، گفت: به همراه یک خانواده پنج نفره در داخل کانکس در حال صحبت بودیم که دوباره زمین لرزید. در یکلحظه صدای جیغ از کانکسی که در آن بودیم و تمام روستا بلند شد. فضای به وجود آمده از تکانهای زمین ترسناکتر بود. صدای اللهاکبر مردان در جیغ فریاد زنان و کودکان گمشده بود و فضای هولناکی برای دقایقی در روستا حاکم شد و این نشان میداد ترس از ماجرا از خود اتفاق دهشتناکتر بود.
دانشگاه ورود پیدا نمیکند
سرپرست میدانی تحقیقات دفتر دانشگاه تهران در ادامه افزود: بارها از دانشگاههای ایران خواستهایم تا بر روی مسائل روحی و روانی مردم زلزلهزده در کرمانشاه تحقیق کنند آنها حتی میتوانند در این مناطق کلینیک بزنند و وضعیت روحی و روانی مردم را بهصورت مستمر رصد کنند. اما این اتفاق تاکنون رخ نداده و دانشگاهها جواب مثبتی در این خصوص ندارند. این کار بزرگ نیاز به بودجه و هزینه دارد زیرا آستانه تحمل مردم در این منطقه بسیار پایین آمده است. نزاعهای خیابانی افزایش پیداکرده و خشونت علیه کودکان چندین برابر شده است. کودکانی که هرروز از پدر و مادرهایی که تابآوریشان کاهش پیداکرده کتک میخورند. بر اساس آمار بیش از ۸۴ درصد بچهها بهصورت روزانه و هفتگی از مادران و پدرانشان کتک میخورند. این کودکان که قرار است نسل آینده را تشکیل دهند اعتمادبهنفسشان از بین رفته و به کودکان کار تبدیل شدهاند. روحیه گداپروری در این بچهها افزایش پیداکرده و مدام منتظر کمک از سوی دیگران هستند و اینها آسیبهایی است که از نگاه جامعه دورمانده است.
وی با گله از اینکه در ایران در مورد علوم انسانی صحبت میشود اما این صحبتها صرفاً در حد مقاله و کتاب باقی میماند، ادامه میدهد: مناطق زلزلهزده در کرمانشاه یک دانشگاه است. من همان انسان قبل از زلزله نیستم و بهاندازه همه عمرم اینجا کارکردهام و یاد گرفتهام. مردم در این مناطق در بدترین شرایط ممکن به سر میبرند. هشت سال جنگ تحمیلی خانه و زندگی آنها را ویران کرد و دوباره پسازآنکه به شهر خود برگشتند و توانستند روی پای خود بایستند دوباره زلزله به جان آنها افتاد و خانههایشان را خراب کرد. در ۴۰ سال گذشته چهار بار خانههای آنها تخریبشده و اگر دانشگاهها همت نکنند با جامعهای متفاوت از بعد روانی روبهرو خواهیم بود زیرا مشکلات روانی پس از زلزله در کنار مشکلات فرهنگی اعتمادبهنفس و کرامت آنها را از بین برده است. این افراد از نظر اجتماعی دچار آسیبهای مختلف شدهاند که فقر هم به مشکلات آنها اضافهشده است. خودکشی، طلاق، خشونت علیه زنان از معضلاتی است که در این منطقه بهوفور دیده میشود و تنها و تنها دانشگاهها و تشکلهای دانشگاهی میتوانند با حضور در این مناطق بهصورت مستمر از میزان آن بکاهند.
کمکها به مردم زلزله زده سیستماتیک نبود
الیاسی با اشاره به اینکه بعد از وقوع زلزله کمکهایی صورت گرفت اما این کمکها پشتوانه علمی نداشت ادامه داد: در زمان وقوع زلزله اگرچه کمکهای مردمی به سمت این منطقه سرازیر شد اما ازآنجاکه دولت نتوانست سامانمند و برنامهریزیشده عمل کند، کمکها فلهای انجام شد و عدم هماهنگی نهادها به گداپروری و کاهش اعتمادبهنفس مردم کمک کرد و اگر فکری به حال این وضعیت نشود باید نگران شرایط بدتری باشیم.
وی در ادامه تأکید کرد: یقیناً ساخت خانهها بسیار آسانتر از ساخت مجدد انسانهاست، و بایستی هر چه سریعتر کارشناسان مربوطه جهت شناسایی و جلوگیری از بروز و یا تشدید آسیبها به منطقه ورود کنند.
این جامعهشناس که مدتها در میان مردم آسیبدیده کرمانشاه حضور پیداکرده است در ادامه افزود: گروههای دانشگاهی باید بتوانند بر روی رفتارهای مردم تأثیر بگذارند و کمک کنند تا اعتمادبهنفس مردم بالاتر برود.
وی در خصوص پاسخ به چرایی افزایش حس کمکخواهی در میان جوامعی که دچار بحران میشوند، گفت: وقتی سیستم هوشمند امدادرسانی وجود ندارد مردم دچار بحران استرس میشوند و مدام میترسند کمکی به آنها صورت نگیرد. نبود یک برنامه جامع بانک اطلاعاتی دقیق سبب شده مردم اینگونه رفتار کنند. اگر خیرین و نهادهای دولتی بانک اطلاعات موثقی را تهیه میکردند هرجومرجی رخ نمیداد. در این صورت همه مردم احساس امنیت میکردند و نیازی به التماس و تمنا و پیدا کردن آشنا نبود. ایجاد بانک اطلاعات جامع یک ضرورت برای کل کشور است.
انتهای پیام/4087/ن
انتهای پیام/