اروپا در مقابله با آمریکا بسیار ناتوان است
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا این روزها حمایت سیاسی خود را در خصوص حفظ برجام اعلام کردهاند. آنها همچنین مکانیسمی اقتصادی برای تبادلات تجاری با کشورمان طراحی کردهاند که تاکنون به مرحله اجرا در نیامده است.
موضوع معافیت هشت کشور از تحریم ایران، حمایت اروپا از برجام و آینده قاره سبز موضوع گفتگوی خبرنگار گروه بینالملل خبرگزاری آنا با «کارول بینیک»، استاد دانشگاه کراکوی لهستان شد تا درباره این موضوعات با هم به گفتگو بنشینیم.
*ترامپ از برجام خارج شده است و طبق وعدههای خود تحریمهایی علیه کشورمان وضع کرد. آیا میتوان گفت که وی موفق بوده است؟
وقتی ترامپ از برجام خارج شد تهدید کرد که فروش نفت ایران را به صفر خواهد رساند و حتی ادعا کرد که تمام نهادهایی را که با ایران همکاری اقتصادی داشته باشند مجازات خواهد کرد. همه تیم دولت آمریکا از جان بولتون، مایک پمپئو، برایان هوک و استیو منوچین گرفته تا سفرای واشنگتن در کشورهای طرف همکاری با ایران، همیشه این هشدار را دادهاند که ادامه کار با ایران مجازات سختی خواهد داشت؛ اما وقتی زمان اعمال تحریمها فرا رسید، درنهایت هشت کشور را معاف کردند که این به معنی شکست ترامپ بود. معافیت این هشت کشور از تحریم نفتی ایران به این معنی است که عملاً جمهوری اسلامی، فعالیت اقتصادی خود را ادامه خواهد داد.
*چرا ترامپ مجبور شد علیرغم وعدههای قبلی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، برخی کشورها را معاف کند؟
برای پاسخ به این سؤال باید به سه نکته توجه کرد. اول اینکه این روزها شاهد هستیم قیمت نفت بهشدت افزایش یافته است. مثلاً لهستان این روزها شاهد افزایش بیش از 20 درصدی قیمت سوخت است که اصلاً وضعیت خوبی بهخصوص برای کشورهای غربی نیست و همین موضوع باعث خشم مردم و اعتراض آنها شده است. البته باید گفت که خود آمریکا نیز از افزایش قیمت نفت و نارضایتی مردم مصون نبود.
در کنار این موضوع باید بهعنوان نکته دوم بگویم که کشورهای جهان، اقدام یکجانبه آمریکا را تحمل نکرده و آن را تهدیدی علیه خود قلمداد میکنند. این حس در میان کشورهای جهان و بهخصوص اروپاییها هست که اگر بخواهند در مقابل ترامپ عقب بنشینند باید امتیاز بیشتری در آینده بدهند و ازاینرو تلاش کردند که در مقابل تصمیم آمریکا بایستند.
مورد بعدی بحث چندجانبهگرایی است. کشورهای جهان ازیکطرف ایرانی را میدیدند که به توافق پایبند است و در مقابل، آمریکا را عامل نقض آن میدیدند. حمایت جهان از ایران، آمریکا را در انزوا قرار داد و این موضوع باعث شد تا مقامات دولت ترامپ سعی کنند از فشار بیشتر پرهیز کنند. همه این موضوعات باعث شد که آمریکا برای منزوی نشدن و همچنین بر هم نخوردن ثبات بازار انرژی این معافیت را اعطا کند.
*لهستان اعلام کرده است که آمریکا را در تحریمها علیه ایران همراهی میکند. میتوانید علت این تصمیم را با وجود سابقه خوب تاریخی و روابط دیپلماتیک دوجانبه تشریح کنید؟
لهستان ارتش ضعیفی دارد و به خاطر حس تهدید از جانب روسیه احتیاج به ائتلاف خارجی با بازیگری قدرتمند دارد. اتحادیه اروپا در قبال بحرانهای شرق اروپا و قفقاز (جنگ گرجستان و بحران کریمه) عملاً ناکارآمدی خود را در امور امنیتی نشان داد و همین موضوع باعث شد که لهستان بهسوی آمریکا گرایش پیدا کند. گرایش امنیتی و سیاسی به آمریکا از سوی مقامهای لهستانی باعث شده است تا در بحث تحریمها با آمریکا همراه شوند. هرچند باید بگویم این کار اشتباهی است و بسیاری در لهستان میپرسند چرا ایتالیا و یونان از تحریم ایران مستثنا شدند و یا چرا تجارت با ایران از سوی دیگر کشورها ادامه دارد. همچنین افزایش قیمت سوخت در لهستان باعث میشود بسیاری، بحث منافع ملی را در همکاری با ایران مطرح کنند و بگویند که باید از آمریکا برای تجارت با ایران بهخصوص در حوزه خرید نفت و انرژی معافیت بگیرند.
*اروپاییها اعلام کردهاند که مکانیسم مالی برای همکاری با ایران تهیه کردهاند ولی هنوز اجرا نشده است. چرا اروپا تا این حد تعلل میکند ؟
اروپا دوست دارد مستقل باشد ولی قدرت آن را ندارد. اروپا در مقابل آمریکا بسیار ضعیف است و این موضوع اروپا را بهسوی پیروی از این کشور هدایت میکند. من بهشخصه امیدوارم اروپا بتواند از این آزمون موفق بیرون بیاید، چراکه اگر عقبنشینی کند باید منتظر عواقب بدی باشد.
*با توجه به خیزش راست افراطی، در مورد آینده اروپا چه پیشبینی مشخصی دارید ؟
باید این موضوع را دانست که اتحادیه اروپا به معنی واقعی یک اتحادیه نیست و درواقع مجموعهای از کشورهایی است که دور هم جمع شدهاند و تصمیمی میگیرند و در مرحله اجرا هر کدام دنبال منافع ملی خود میروند. مثلاً امروز اتحادیه اروپا در حالی وارد یک کشمکش سیاسی با روسیه شده است که آلمانها به دنبال تکمیل خط لوله انتقال انرژی به کشور خود از روسیه موسوم به «استریم» هستند و حتی به اعتراض بروکسل هم گوش نمیکنند.
اما به سؤال شما که بازگردم باید بگویم که راست افراطی امروز چالش عظیمی در مقابل دموکراسی اروپایی است و آنها در حال قدرتمند شدن هستند. از سوئد، فرانسه و آلمان گرفته تا ایتالیا و اتریش که توانستند رسماً دولت را تشکیل دهند؛ اما مشخصاً باید به یک نکته توجه کنیم که این احزاب، مخالف اتحادیه اروپا هستند ولی در کنار آن نمیتوانند از مواهب اقتصادی آن چشم بپوشند. مثلاً لهستان که این روزها بهشدت با اتحادیه اروپا مخالفت میورزد، سالانه نزدیک به 18 میلیارد یورو کمک مالی از بروکسل دریافت میکند و همچنین به خاطر نظام تردد آزاد، نیروی کار این کشور در کشورهای اروپای شمالی و غربی کار میکنند و این موضوع برای کشور درآمدی فراهم میکند. این موضوع درباره مجارستان هم صدق میکند. در کل، آینده سختی پیش روی اروپا است ولی بعید میدانم اتحادیه فروبپاشد.
*سال آینده میلادی انتخابات پارلمان اروپا برگزار میشود و راستگرایان افراطی تمامی تلاش خود را برای پیروزی میکنند. نظر شما چیست؟
مسلماً آنها پیروزی خیرهکنندهای خواهند داشت ولی اینکه اکثریت را داشته باشند بعید میدانم.
*فرانسه این روزها شاهد اعتراضات مردم علیه رئیسجمهور این کشور است و محبوبیت مکرون کاهش چشمگیری پیدا کرده، تحلیل شما از اوضاع فرانسه چیست؟
ابتدا باید بگویم کاهش محبوبیت سیاستمداران همیشه رخ میدهد؛ اما درباره مکرون مشخصاً باید عرض کنم که مکرون همانند ترامپ است. یک تاجر یا بهاصطلاح یک بانکدار است که فاقد تجربه سیاسی است. ترامپ هم دقیقاً همینگونه است و از تجارت وارد عرصه سیاست شد و این هرجومرج را ایجاد کرد. مشخصه این افراد این است که قواعد را از عینک بازار میبینند و مکرون هم همین کار را کرد.
در اروپا سیاستمداران سالها در عرصههای مختلف سیاسی هستند و پلهپله مدارج را در حزب و دولت طی میکنند تا به سطح بالا میرسند و همین موضوع به آنها درک عمیقی از اوضاع میدهد ولی مکرون اینگونه نبود. مرکل را ببینید از کجا شروع کرد و حالا کجاست، این سیاست اروپایی است. مکرون در فضای نابسامانی احزاب سنتی و در مواجهه با حزب راست افراطی به الیزه راه یافت و با همان نگاه بانکی، کاری انجام داد که باعث این هرجومرج شد و فکر میکنم پیروز این نابسامانی کسی نیست چون «مارین لوپن».
*مرکل را مثال زدید، وضعیت آلمان هم چندان خوشایند نیست.
درست است! سیاست اروپایی میگوید باید مدیران تغییر کنند و مرکل هم دیگر باید برود و امور بازنشستگی خود را انجام دهد. او 13 سال در رأس حکومت در آلمان بوده و حالا زمان اصلاحات است.
انتهای پیام/4106/4093/پ
انتهای پیام/