فضای مجازی در کمین حریم خصوصی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، به تعبیر «آنتونی گیدنز» جامعهشناس، یکی از تفاوتهای بارز دنیای متجدد، نسبت به دورههای پیشین زندگی اجتماعی، پویایی و تحرّک بیسابقه آن است. موج فزاینده گسترش ابزارهای ارتباطی در دنیای مدرن، جهان را به دهکدهای تبدیل کرده که علیرغم کوچک بودنش، روابط انسانی را از ارتباطی واقعی به مجازی تغییر داده است. تحولات چشمگیر رسانهای که در سایه بزرگترین سامانه طراحی شده معاصر به وسیله بشر یعنی اینترنت به وقوع پیوسته، به کاسته شدن حضور فیزیکی انسانها در موارد بیشماری انجامیده و دنیای جدیدی را پیش روی بشریت و در فراسوی مرزهای فیزیکی نهاده است که از آن به دنیای مجازی تعبیر میشود.
نخستین شبکههای اجتماعی
یکی از ساحتهای نوبنیاد دنیای جدید که باعث دگرگونی ساختارهای اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف شده، شبکههای اجتماعی است. این شبکههای اینترنتی پایگاه یا مجموعه پایگاههایی هستند که امکانی فراهم میکنند تا کاربر بتوانند علاقهمندیها، افکار و فعالیتهای خود را با دیگران به اشتراک بگذارد و دیگران هم این افکار و فعالیتها را با آنان سهیم شوند.
«چیایبارنز» برای نخستین بار اصطلاح شبکههای اجتماعی را در 1945 میلادی برای بررسی پیوندهای اجتماعی در روستایی در نروژ مطرح کرد. او این واژه را به گونهای نظاممند برای نشان دادن الگوهایی از پیوندها، با گنجاندن مفاهیم مورد استفاده عموم مردم به صورت سنتی، مانند قبیله و خانواده و مفاهیم جامعهشناسان مانند جنسیت و قومیت استفاده کرد.
با ظهور وب جهان گستر در دهه 90 میلادی سایتهای گوناگونی راهاندازی و اینترنت وارد عرصه زندگی افراد جامعه شد. در 1995 میلادی شبکه اجتماعی همکلاسیها در «راندی کنرادز» به وجود آمد که به کاربران خود اجازه میداد از احوال هم باخبر شوند. هرچند 2 سال بعد «سیکس دگریز» بهعنوان نخستین سایتی که میتوان آن را یک شبکه اجتماعی مدرن نامید، راه اندازی شد.
موج بعدی شبکههای اجتماعی در 2001 میلادی به وجود آمد، زمانی که «آدریان اسکات» برای کمک کردن به مردم در کارهای تجاری، سایت «رایزکام» را راه اندازی کرد و یک سال بعد «سایت فرانداستر» شکل گرفت. وجه تمایز این سایت با شبکههای اجتماعی دیگر در این بود که سایتهای دیگر به معرفی و آشنایی غریبهها با یکدیگر میپرداختند اما این سایت سیاست خود را بر دیدار دوستان با دوستان قرار داد.
در فوریه 2004 میلادی «مارک زاکربرگ» یکی از بزرگترین شبکههای اجتماعی یعنی «فیسبوک» را راهاندازی کرد. او فیسبوک را در خوابگاهش در دانشگاه هاروارد طراحی و این سایت را یک شبکه اجتماعی مخصوص دانشجویان آنجا معرفی کرد. این سایت در کوتاه مدت خارج از محدوده دانشگاه مورد توجه دیگران قرار گرفت و میلیونها انسان به عضویت آن درآمدند.
کاربران ایرانی در سالهای 1384 و 1385 خورشیدی، مفهوم شبکههای اجتماعی را بهطور گسترده با حضور «اورکات» بهکار گرفتند. در همان زمان شایعههایی مبنی بر دسترسی گوگول بر اطلاعات شخصی و ارتباطات خصوصی افراد مطرح شد. لذا کاربران ایرانی به تدریج سراغ شبکههای اجتماعی با میزان محبوبیت کمتر و حتی شبکههای اجتماعی ایرانی تغییر مسیر دادند اما امروزه شبکههای اجتماعی گسترش چشمگیری پیدا کرده و کاربران زیادی عضو آنها هستند به نحوی که این شبکههای به محل گردهمایی میلیونها کاربر اینترنت تبدیل شده است که بدون توجه به مرز، زبان، جنس و فرهنگ، به تعامل و تبادل اطلاعات میپردازند.
با وجود اینکه کمتر از یک دهه از ورود ابزارهای ارتباطی نوین و شکلگیری دنیای مجازی در روابط انسانی نمیگذرد، جامعه ایران به شدت درگیر تعامل در این فضا شده است به نحوی که فارغ از بسیاری از مسایل مثبت آن نکات منفی زیادی نیز در آن به چشم میخورد که باعث ایجاد ناامنیهایی در 2 سطح روانی و اجتماعی جامعه شده است. که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فضای مجازی جایگزین روابط واقعی در خانواده
آنچه که امروز بهطور آشکار مورد اعتراض بخش زیادی از افراد جامعه است و در هر گفتگویی حتی در سطح عوام جامعه مطرح میشود، اختلال در امنیت روانی است که این سرویسها و امکانات مجازی برای خانوادهها ایجاد کرده اند. برای نمونه فضای مجازی به صورت گسترده و رایگان امکاناتی در اختیار کاربران قرار میدهد که استفاده از آنها باعث جدایی اعضای خانواده از یکدیگر میشود، برنامههایی مانند چترومها و پیامرسانهای موبایلی و .... که امکان گفتگوی مجازی را به وجود میآورد. این برنامهها باعث درهمریزی سنتهای دیرینه خانواده ایرانی که در سایه ارتباطات صمیمانه رودرروی همدیگر، صمیمیتهای خانواده، محله و روستا یا شهر را تقویت میکرد، شده و تکیهگاه عاطفی واقعی را از مردم گرفته و آنان را به عواطفی ناموجود در فضای مجازی وابسته کرده است.
کاهش امنیت خانواده در ارتباطات کنترل نشده فضای مجازی
فضای مجازی به دلیل غایب بودن افراد در گفتگوی رودررو، قدرت بالای مهارت ارتباطی را در بیشتر اعضای جامعه به صورت غیابی تقویت کرده است بهطوری که هر یک از این اعضا میتوانند با افراد بیشمار دیگری ارتباط داشته باشند. به نظر میرسد که این ارتباطات در بیشتر خانوادههای ایرانی و در میان تمامی سنین بدون توجه به رعایت حریم خصوصی خانواده صورت میگیرد و اطلاعاتی از خانواده به بیرون منتشر میشود و یا پای افرادی در فضای مجازی به درون خانواده بهطور غیرمستقیم باز میگردد که رفته رفته ممکن است در صورت سهلانگاری و بیتوجهی، این ارتباطات غیرکنترل شده امنیت خانواده را دچار مشکل کند. افشا شدن عکسهای خصوصی که نتیجه اعتماد به یکدیگر در این فضای ناشناخته بوده به تخریب روابط خانوادهها و از میان رفتن اعتماد عمومی نسبت به سلامت فضای جامعه منجر شده است.
همچنین استفاده نادرست و بیمحابا از فضای مجازی در برخی خانوادهها مشکلات جدیدی مانند کاهش زمان گفتگوهای خانوادگی ایجاد کرده است که نتیجه این رویداد تلخ این میشود که اعضای چنین خانوادههایی ناگزیرند مشکلات خود را به جای طرح در کانون خانواده، در شبکههای اجتماعی با غریبهها در میان بگذارند و همین امر ایجاد کننده زمینه سوءاستفاده کلاهبرداران و شیادان و فروپاشی کانون خانواده خواهد بود.
رونق شایعات روزانه
فضای مجازی روزانه ما را در معرض بسیاری از اخبار و تحلیلهای متنوع و متعارض قرار میدهد. تولید انبوهی از اخبار خوب و بد و در کنار آن گزارشهای مغرضانه و انتشار وسیع آن در زمانی اندک، فضایی آکنده از بدگمانی، دلهره، ناامنی روانی و ... را در جامعه فراهم میکند. گسترش شایعات در فضای مجازی که بر بستر بیسوادی یا کمسوادی کاربران در حوزه رسانه، عدم تحلیل درست از مسایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و قدرت تشخیص افراد استوار است، مشکلات زیادی را به وجود میآورد.
نبود مطالعه وسیع و آگاهانه و عادت به تیترخوانی مطالب، به همراه اطلاعات ناقص و تحلیلهای سطحی به رواج سطحینگری فکری در مردم انجامیده که باز نشر آن در فضای مجازی و بازگویی آن در محافل خانوادگی و بیرونی به مشکلاتی منجر شده است. برخی مباحث چون ناسیونالیسم رومانتیک در حال گسترش، مسایل قومیتی و دینی، تحلیلهای تاریخی مبتنی بر اطلاعات غلط و بسیاری از موارد دیگر را میتوان برشمرد که در فضای لجام گسیخته مجازی رو به افزایش بوده و امنیت روانی جامعه را بر هم زده است.
تعارض فرهنگی و دوگانگی انتخاب میان ارزشهای ایرانی و غربی
گسترش هر چه بیشتر فضای مجازی، باعث از میان رفتن مرزهای فرهنگی و شکلگیری جامعه جهانی یکسانی از نظر فرهنگی شده است به صورتی که بسیاری از صاحبنظران حوزهی ارتباطات، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را بخشی از طرح «آمریکایی شدن» میدانند که وظیفه دارند فرهنگ تمام مردم دنیا را به فرهنگ غرب نزدیک کند. انسان ایرانی که طی هزاران سال بالندگی فرهنگی به امروز رسیده با مواجهه قدرتمندانه فرهنگ غربی روبرو است به نحوی نه تنها جوانان بلکه دیگر افراد جامعه نیز با توجه به گسترش سریع و ناباورانه ابزارهای ارتباطی جدید در یک کشاکش و دوگانگی میان داشتههای سنتی خود و فرهنگ مهاجم قرار گرفته اند و این نبرد روزانه، فرد را در بحران قرار داده است.
فردگرایی و فرار از مسئولیتپذیری
وابستگی بیشتر به فضای مجازی باعث شده تا روابط چهره به چهره به شدت کاهش پیدا کند و این فضای جدید، محدوده به ظاهر مستقلی برای فرد ساخته که تمام وقت خود را در آن میگذراند. حضور هر چه بیشتر در این فضا بهتدریج فرد را از اجتماع دور کرده و به تفّردگرایی در اشخاص منجر میشود. چیزی که امروزه به وضوح در جامعه شکل گرفته است. این اتفاق باعث از میان رفتن روحیه مسئولیتپذیری و کمرنگ شدن ارزشهای مترقی در اجتماع ایرانی شده و به جای آن شاهد جعل هویت و کلاهبرداری، مزاحمتها و جرایم سایبری، ترویج روحیه ثروتاندوزی و زندگی اشرافی، ترویج تنآرایی، افسردگی و انزوا و … هستیم.
همچنین فناوریهای جدید ارتباطی و به ویژه فضای مجازی، با وجود اینکه کارکردهای مثبتی داشته و دارد و میتواند وسیله مناسبی در جهت کسب اخبار و اطلاعات از رویدادهای و تحلیلهای مختلف باشد لیکن محدودیتها و امکاناتی را نیز در خود دارند که از جمله آنها ایجاد وابستگی در کاربران خود و سلب امکان تحلیل از وی از جمله آنها است. به این معنی که مخاطب این رسانهها، دانستن را مقدم بر تحلیل کردن میداند و این نخستین قدم برای از میان رفتن تفکر انتقادی و نقاد در جامعه است. مجموع این عوامل باعث حاکم شدن شرایطی بر جامعه شده که روح و روان جامعه را از آرامش خالی کرده، چنانکه تجربه یک روز بدون فضای مجازی از لذتهای مردم ما به شمار میرود.
فرجام سخن
فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دارای کارکردی دوگانه هستند. اگرچه از یک طرف باعث شکلگیری رفتارهای منفی اجتماعی و فردی میشوند اما از طرفی دیگر در صورت استفاده صحیح نه تنها مضر نیستند بلکه میتوانند زمینههای پیشرفت در یک جامعه را مهیا کنند زیرا میتوانند حجم گستردهای از موضوعهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در میان کاربران مبادله کنند و باعث تبادل سریع آنها شوند. بنابراین استفاده از این امکانات مستلزم ارتقای سواد رسانهای جامعه و برنامهریزی صحیح برای استفاده از آن است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/