تقدیر از فرشچیان؛ تجلیل از کمالات انسانی
تأسیس دانشگاه هنرهای اسلامی - ایرانی استاد محمود فرشچیان اقدام ارزشمندی بود که دیروز توسط دانشگاه آزاد اسلامی انجام گرفت. اگر این دانشگاه به درستی طراحی، مدیریت و هدایت شود در آینده ثمرات فراوانی برای کشور خواهد داشت. استاد فرشچیان حق بزرگی به گردن فرهنگ و هنر ایران دارد و آثار ماندگاری خلق کرده و در ارتقای بینش و مهارت هنری دوستداران هنر، نقشی بیبدیل ایفا کرده است. تجلیل از این چهره بلندآوازه و فرهیخته، در واقع تجلیل از کمالات انسانی و ارزشهای والا است. آغاز به کار این دانشگاه با سه رشته خوشنویسی، نگارگری و صنایع دستی خواهد بود که هرکدام از آنها جایگاه ویژهای در هنر و فرهنگ این مرز و بوم دارند.
توجه به هنرهای سنتی، یک ضرورت اجتنابناپذیر است. ما صاحب یک پیشینه درخشان در فرهنگ و هنر هستیم و نباید نسبت به گنجینه هنرهای بومی کمتوجه باشیم. ضرورت دارد به رشتههای هنری که در تاریخ ما ریشه دارد توجه کافی داشته باشیم تا به فراموشی سپرده نشوند. خوشنویسی هنر منزه و مقدسی است که با کتابت قرآن، احادیث پیامبر (ص)، نهجالبلاغه، سخنان ناب ائمه اطهار (ع)، کلمات بزرگان شعر و ادب پارسی آمیخته شده است؛ ابیات نغز و دلنشین شعرای بزرگی همچون سعدی، حافظ، فردوسی و مولانا که با حکمت عجین شده؛ وقتی با خطی زیبا ظاهر میشود جذابیتش مضاعف میگردد. از این جهت، هنر خوشنویسی جایگاه ویژهای در حیات فکری و فرهنگی ایرانیان داشته است. جمال کتابت نقشآفرینی خود را در حوزههای دیگر همچون معماری به وضوح نشان داده است. اشعار زیبا و حکمتهایی که به نقل از بزرگان دین در اماکن مقدسه همچون عتبات عالیات، بقاع متبرکه، امامزادهها و مساجد به دست خوشنویسان ماهر و کاشیکاران زبردست تزیین و مانا شده، گواه روشنی بر این مدعاست.
در شرایط فعلی که هجمه فرهنگی غرب درصدد است تا جوانان ما را خودباخته و بیهویت سازد، توجه به هنرهای ملی و بومی لزوم بیشتری دارد. امروز جوانان و نوجوانان ما برای انجام کارها، غالباً از رایانه استفاده میکنند و چه بسا ارزش و اهمیت خوشنویسی، نگارگری، صنایع دستی و دیگر هنرهای سنتی را به طور ملموس درک نکنند. این وظیفه بر دوش طلایهداران و پیشکسوتانی چون استاد فرشچیان است که جایگاه این هنرها را به زیبایی تبیین کنند تا نسل جوان با میراث گرانسنگ خود بیگانه نشوند.
امید است همان گونه که مدیران دانشگاه آزاد اسلامی اعلام کردهاند، دانشگاه هنرهای اسلامی - ایرانی به این سه رشته محدود نشود و به سمت جامعیت پیش رود. البته شرط این که یک دانشکده دایر و کار آغاز شود، داشتن حداقل سه رشته است ولی انتظار معقول دوستداران هنر این است که دامنه کار گسترش یابد. باید تنوع رشتهها را داشته باشیم و اساتیدی تربیت کنیم که علاوه بر تجربه، توان و خلاقیت مدارج عالی علمی را هم پشت سر بگذارند و پشتوانهای برای هنرهای سنتی باشند. در صورت تحقق این مطالبات، در ارتقاء هنر درجا نخواهیم زد و دائماً حرکت رو به پیشرفتی را شاهد خواهیم بود.
نظام آموزشی دانشگاه هنرهای اسلامی ایرانی قرار است متفاوت از نظام معمول فعلی و بر پایه تعامل استاد و شاگرد باشد. نباید کلیشههایی برای خودمان درست کنیم که مانع تحول و پویایی باشد. گاهی اوقات باید برخی شیوهها را که پاسخگوی نیازها و تحولات جامعه نیست و نتیجه مطلوب را به همراه ندارد، تغییر دهیم. میدانیم که در حوزههای علمیه مبتنی بر یک روش و سنت تاریخی، دروس توسط اساتید موشکافانه و عمیق ارائه میشود. در کنار درس، مباحثه بین طلاب صورت میگیرد و یک ارتباط مداوم بین استاد و شاگرد وجود دارد. شاگردپروری به گونهای است که طلاب، همواره کنجکاو و پرسشگر هستند و اساتید با سعهصدر از مباحث چالشبرانگیز استقبال میکنند و این شیوه، پویایی و نوآوری را به همراه دارد. اینطور نیست که استاد صرفاً یکسری محفوظات و معلومات را یکطرفه منتقل کند و طلاب هم بدون درک کامل، فقط دادههای استاد را تقریر کنند و به خاطر بسپارند. این روشهای تعلیم و تربیت به خوبی در فرهنگ سنتی ما وجود داشته و امروز هم توجه به آنها نتایج و فواید ارزندهای را به ارمغان میآورد؛ در عین حال که روشهای جدید و ابزارهای نوین آموزشی را نمیتوان نادیده گرفت و تلفیقی از این دو شیوه میتواند بسیار مفید و مؤثر باشد.
در برنامهریزیهای سازمانی فرهنگ و هنر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معمولاً نگاهها معطوف به سینما است. همانگونه که در بین ورزشها، فوتبال جذابیت و برجستگی خاصی دارد و بیشترین سرمایهها و امکانات را به خود اختصاص میدهد، لذا ما هم نمیتوانستیم این هنر بسیار تأثیرگذار را نادیده بگیریم؛ در زمان حضور و مسئولیت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تلاش بر این بود که به سایر حوزههای فرهنگ و هنر توجه لازم صورت گیرد و هنرمندان این عرصهها مورد عنایت و تکریم باشند. به دنبال این بودیم تا نگاه جامعی داشته باشیم و حوزهای را به فراموشی نسپاریم و از ایدهها و پیشنهادات خوب در رشتههای مختلف همواره استقبال میکردیم.
در آن دوره صندوق حمایت از هنرمندان، هنرهای سنتی را به خوبی پوشش داد. این صندوق در دوره مسئولیت من، بیشترین عضو را داشت. حتی در شهرستانها هم تأکید داشتم که مقررات و ضوابط باید به گونهای تنظیم شود که هنرمندان شهرستانی و استادکاران گمنام هم بتوانند به آسانی عضو این صندوق شوند و از مزایای آن بهره بگیرند. به عبارت دیگر صندوق حمایت از هنرمندان فقط به چهرههای بلندآوازه و مشهور محدود نشود. بالاخره همین جوانهای مستعد و گمنام هستند که در آینده میتوانند مثل پیشکسوتان امروز درخشش داشته باشند. از این جهت ما روی مسائل هنرهای مختلف توجه داشتیم.
از سوی دیگر با خود استاد محمود فرشچیان هم برنامههای متعددی را چه در قالب تقدیر و چه به منظور استفاده از تجارب ایشان داشتیم. استاد فرشچیان هم لطف داشتند و هر جا لازم میشد، همراهی لازم را داشتند. با هنرمندان خوشنویس، هنرهای تجسمی و سایر هنرهای سنتی نیز جلسات زیادی داشتیم و سعی بر آن بود تا از این هنرهای ریشهدار هم غافل نشویم.
* وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم
انتهای پیام/4072/
انتهای پیام/