در قراردادهای جدید نفتی، مو را از ماست بیرون میکشیم
به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی خبرگزاری آنا، هنوز یکماه هم از اعلام خبر توافق ایران و گروه 1+5 نمیگذرد که مذاکرات شرکتهای بزرگ نفتی به صورت رسمی و غیررسمی با ایران آغاز شده است؛ مذاکراتی که در صورت نتیجهبخش بودن میتواند صنعت نفت کشور را متحول کند. اما مهمتر از این مذاکرات نوع و روند قراردادهایی است که بین ایران و شرکتهای نفتی قرار است منعقد شود.
طبق اظهار نظر اخیر بیژن زنگنه، وزیر نفت این قراردادها به شکل جدیدی تدوین شده و آماده ارائه است. برای اینکه از جزئیات اخیر این قراردادها بیشتر مطلع شویم به سراغ سید مهدی حسینی، مدیر کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی وزارت نفت رفتیم و او در این باره سوالاتی پرسیدیم.
چرا در طول زمان قراردادهای نفتی مرتب تغییر کردهاند؟ آیا یک معیار مشخص برای قراردادها وجود ندارد؟
اولین قراردادهای نفتی ایران به دوره پیش از ملی شدن صنعت نفت بازمیگردد. آن زمان بر اساس چارچوبها و شرایط سیاسی کشور قراردادهایی بسته شده بود که به هیچ عنوان منافع کشور در آن تامین نشده بود.
در آن مقطع زمانی غولهای نفتی منافع کشورهای صادرکننده نفت همچون ایران، عراق، ونزوئلا و عربستان را رعایت نمیکردند و به همین دلیل هم نهضتهایی شکل گرفت تا تحولی در این قراردادها رخ دهد.
در قراردادهایی که بین کشورهای صادرکننده نفت و شرکتهای فعال در این زمنیه منعقد شده بود، سهم کشورها تنها 16 درصد کل قرارداد بود و به همین دلیل شرکتهای نفتی ثروت کشورهای نفت خیز را به تاراج میبردند که با نهضتهایی که در نقاط مختلف جهان شکل گرفت، از نیمه دهه 80 میلادی این صنعت دچار تحول شد و بر همان اساس، قراردادهای جدیدی تنظیم شد که در آن سهم کشورهای دارنده نفت به 50 درصد رسید و به مرور این سهم افزایش یافت.
یعنی قراردادها فقط به دولتها ارتباط نداشت؟
در ایران نیز این گونه بود و قراردادهایی که تا پیش از ملیشدن صنعت نفت منعقد شده بود، به صلاح مملکت نبود. پس از کودتای 28 مرداد 1332 با وجود این که دولت وقت همچنان قراردادهای نفتی پیشین را اجرا میکرد، اما شکل جدیدی از قراردادها شکل گرفت که به نوعی بخشی از منافع کشور را تامین میکرد.
البته این تنها یک وجه ماجرا بود، زیرا در آن مقطع شرکتها زیر نظر دولتها فعالیت میکردند و به همین دلیل این شرکتها نمایندهای از دولتهای خود بودند. از این جهت تلاش آنها پیادهسازی راهبردهای سیاسی در کشورهای دارای ذخایر نفت بود که با تحولات نفتی این اتفاق کمرنگ شد.
در دهه 80 میلادی با واگذاری شرکتهای نفتی به صورت سهام به مردم، این شرکتها بینالمللی شدند و از آن مقطع، شرکتهای نفتی دیگر به دنبال منافع کشورهای متبوعشان نبودند و بیشتر درپی تامین منافع مالی سهامداران خود حرکت کردند.
منظور شما این است که هم اکنون شرکتهای نفتی بهطور مستقل عمل میکنند و فرمانبردار کشورهای خود نیستند؟
در شرایط فعلی شرکتها دیگر تک ملیتی نیستند و سهامدارانی دارند که در جایجای دنیا قرار دارند. حتی در شرکتهای بزرگ نفتی مانند بریتیش پترولیوم که وابسته به دولت انگلستان بود نیز این اتفاق رخ داده و سهامداران بزرگ آن از دیگر کشورها هستند.
این شرکتها باید دانش و فنآوریهای جدید را با خود بههمراه بیاورند تا آن را به شرکتهای داخلی بیاموزند. امیدواریم این قراردادها باعث شود که ما تا چند سال آینده به جای صادرات نفت خام، مانند کشورهایی همچون برزیل، آرژانتین و مالزی علاوه بر صادرات دانش، حضور فیزیکی هم در کشورهای دیگر داشته باشیم و بتوانیم از این طریق ایران و ایرانی را بیش از پیش به دنیا بشناسانیم |
به نوعی میتوان گفت این شرکتها چندملیتی شدهاند و به همین دلیل شرکتها بیشتر به دنبال تأمین منافع سهامداران خود میروند تا منافع دولت.
به طور مثال در تحریمهای یک جانبه آمریکا علیه ایران، با وجود این که دولت آمریکا به شرکتهای بزرگی نفتی فشار آورد تا از ادامه همکاری با ایران دست بکشند، اما این اتفاق رخ نداد و این شرکتها برای حفظ منافع سهامداران خود مقابل دولت ایستادند و حتی غرامتهای سنگینی نیز پرداخت کردند، اما دست از همکاری با ایران نکشیدند تا اینکه شورای امنیت به این ماجرا ورود کرد و با صدور قطعنامهای مانع از فعالیت شرکتهای نفتی در ایران شد.
با این حال باید به این نکته واقف باشیم که شرکتهای بزرگ نفتی امروزه هر کاری برای تامین منافع سهامداران خود میکنند و ما میتوانیم به بهترین وجه از این اتفاق سود ببریم.
بهنظر شما قراردادهایی که تا پیش از تشدید تحریمها وجودداشت، منافع ملی را حفظ کرده بود؟
بنده در اکثر قراردادهایی که در 2 دهه اخیر به امضا رسیده نقش کلیدی داشتهام و باید اذعان کنم که در قراردادهای گذشته سهم ایران در منافع قراردادها بیش از 90 درصد بوده و کمتر از 10 درصد نصیب شرکتهای عامل میشود.
شرکتهای خارجی معتقدند در این قراردادها، آنها سود بسیار ناچیزی بردهاند و ایران حق کامل آنها را نداده است. حتی برخی از این شرکتها به همین دلیل از ادامه همکاری سرباز زدند و دیگر تمایل به ادامه فعالیت در ایران نداشتند.
من معتقدم قراردادهای نفتی باید بهگونهای تنظیم شود که هم منافع ملی در آن کاملا در نظر گرفته شود و هم بهگونهای باشد که سرمایهگذاران انگیزه لازم برای حضور در بازارهای ایران را داشته باشند.
امروزه شرکتها مانند گذشته زیر بار قراردادهایی که یکطرفه به سود کشورهای صادرکننده نفت هست، نمیروند و به همین دلیل باید تعریف و تحلیل ما از شرایط حوزه نفت، بر اساس واقعیتهای امروزی شکل بگیرد.
وزیر نفت از تدوین قراردادهای جدید نفتی خبر داده است. شکل این قراردادها چگونه است؟
آقای زنگنه از ابتدای فعالیت در وزارت نفت دستور بازنگری در قراردادهای پیشین نفتی را صادر کردند و بر همین اساس تیمی متشکل از میهنپرستترین افراد و حقوقدانان مجرب تشکیل شد تا از ابعاد مختلف این قراردادها را بررسی کرده و نقاط ضعف و قوت آنها مورد ارزیابی قرار دهد. قرار شد بر اساس آن و شرایط فعلی کشور و جهان، قراردادهایی جدید تنظیم و تدوین شود.
قراردادهای پیشین بهنحوی برد-باخت تنظیم شده بود؛ بدین معنی که قراردادها غالبا به نفع ایران بود، اما در قراردادهای جدید که سعی شده است بلندمدت تنظیم شود، شرایط بهشکل برد-برد در نظر گرفته شود تا شرکتهای نفتی تمایل به فعالیت دراز مدت در ایران داشته باشند.
قراردادها بهشکلی تنظیم شدهاند که ما در بخشهایی که با ضعف یا عقبماندگی روبهرو هستیم، بتوانیم رشد و پیشرفت داشته باشیم و با بندهایی که در قراردادها درنظر گرفته شده است، شرکتها موظف به استفاده از نیروهای انسانی داخلی و آموزش آنها شدهاند.
همچنین این شرکتها باید دانش و فنآوریهای جدید را با خود بههمراه بیاورند تا آن را به شرکتهای داخلی بیاموزند. امیدواریم این قراردادها باعث شود که ما تا چند سال آینده به جای صادرات نفت خام، مانند کشورهایی همچون برزیل، آرژانتین و مالزی علاوه بر صادرات دانش، حضور فیزیکی هم در کشورهای دیگر داشته باشیم و بتوانیم از این طریق ایران و ایرانی را بیش از پیش به دنیا بشناسانیم.
سود حاصل از این قراردادها برای ایران بیشتر است؟
طبق آخرین محاسبات ما و براساس نفت 60 دلاری، این امکان برای ایران فراهم است که از پروژههای فعال خود، سالیانه بیش از 75 میلیارد دلار درآمد داشته باشد که با توجه به سرمایهگذاری 40 میلیارد دلاری در ابتدا، این درآمد میتواند بسیار جذاب و پرسود باشد.
ما در قراردادهای جدید قصد داریم «مو را از ماست بیرون بکشیم» و همه چیز را شفاف کنیم. از سرمایهگذاری اولیه، طرحهای توسعهای، سودهای خالص و سودهای انباشته، همگی قابل شناسایی است و ما میخواهیم با رصد این فعالیتها محاسبه کنیم که کدام پروژهها سودآور است.
از این طریق میتوانیم پروژههایی که چندان سودآور نیستند را ملغی کنیم. این شروط در قراردادهای جدید نفتی در نظر گرفته شده است تا پروژههایی فعال باشند که منافع طرفین در آن فراهم شود.
قراردادهای جدید به نحوی تنظیم میشوند که اشتباهات گذشته تکرار نشود؟
در قراردادهای بالادستی نفت حتی یک مورد هم نداریم که منافع عمومی و ملی رعایت نشده باشد و اگر قراردادی منعقد شده باشد که به ضرر بخش نفت کشور باشد، یک طرف آن بخش خصوصی بوده است.
ما باید بتوانیم در بازار رقابت کنیم و به همین دلیل قراردادهای بالادستی مورد بازبینی قرار گرفته است. در مدل جدید، قراردادها به نحوی تنظیم شده که در کوتاه مدت و حتی بلندمدت منافع کامل کشور تامین شود و بتوان در صنعت نفت کشور تحولی ایجاد کرد.
قرار است مدل جدید قراردادها در آذر ماه سال جاری در لندن به دنیا معرفی شود و مطمئنا این قراردادها بهقدری جذاب هستند که شرکتهای بزرگ نفتی برای سرمایهگذاری در ایران وارد عمل شوند.
ضمن اینکه حضور قدرتهای نفتی در ایران باعث جلب حمایت کشورهای دیگر شده و ایران هم در اوپک و هم در منطقه به جایگاهی که استحقاق آنرا دارد دست خواهد یافت.
انتهای پیام/