تقابل آمریکا با موج عربی و اسرائیلی نقض توافق هستهای
مجتبی اسماعیلی، گروه بینالملل: در دورانی قرار داریم که از آن با عنوان «پسا وین» یاد میکنند. این دوران که به زمان پس از جمعبندی مذاکرات هستهای میان ایران و گروه 1+5 (آمریکا، روسیه، چین، انگلیس و فرانسه به علاوه آلمان) اطلاق میشود، باعث شده است تا تهران با چهرهای جدید و با سیمای کشوری که بهزودی قرار است تحریمهای اقتصادی از آن رفع شود، در برابر همسایگان خود در منطقه ظاهر شود.
به باور برخی کارشناسان، از جمله شاخصههای مهم دوران «پسا وین» این است که ایران به کشوری تبدیل میشود که همکاری با آن دیگر نارضایتی واشنگتن را بهدنبال نخواهد داشت و مهمتر از همه این است که تهران از امکانات جدید برای ادامه سیاست خارجی فعال در منطقه برخوردار میشود. هرچند این پیشرفتها طبیعی است ولی در مسیر هر موفقیتی، هستند کشورهای معاندی که سنگاندازی کنند و در این میان همچنان موضعگیری ضد ایرانی ریاض و تلآویو بیتغییر باقی مانده است.
خبری شوکآور برای حکام خلیجفارس!
14 جولای (23 تیر) بود که خبر توافق بر سر جمعبندی نهایی مذاکرات هستهای میان ایران و گروه 1+5 در وین به سرعت در رسانههای جهان منتشر شد و پایتختهای کشورهای حاشیه خلیجفارس را با شوکی عجیب مواجه کرد، حکام عربی در سکوتی دیپلماتیک فرو رفتند. پس از فروکش کردن شوک ناشی از جمعبندی مذاکرات بود که شیخنشین های خلیجفارس (بهجز عمان) نسبت به آن موضعگیری کردند. نکته قابل تامل در برخی اظهارات مقامهای عرب این بود که اظهاراتشان به طرز عجیبی با اظهارات رهبران اسرائیلی همخوانی داشت.
در میان اینگونه اظهارات معاندانه، بیروت و آنکارا فرجام مثبت مذاکرات را بهانه مناسبی برای آغاز طرح همکاری اقتصادی با تهران تلقی کردند. وجه اشتراک همه پایتختهای خاورمیانه در این نکته بود که آنها بیصبرانه منتظر تشریح نتیجه مذاکرات وین بهوسیله واشنگتن بودند. مقامهای آمریکایی نیز به این خواسته اعراب واکنش مثبت نشان دادند و در اظهارات مستقیم و غیر مستقیم خود ازسویی از توافق حمایت کردند و از سوی دیگر با دادن تضمینهایی برگرفته از متن توافق، اعراب را نسبت به آینده و رفع نگرانیشان بابت خطر نفوذ ایران در منطقه امیدوار کردند.
بهدنبال جمعبندی مذاکرات وین، تغییری تاکتیکی در سیاستهای آمریکا بهوجود آمد و واشنگتن به بازنگری در جهتگیریهای سیاست خارجی خود در قبال همکاری با اسرائیل و عربستان سعودی پرداخت و روند تضعیف آن را دنبال کرد. از سوی دیگر واشنگتن تصمیم گرفت با تهران روابط نزدیکتری برقرار کند.
رسانههای آمریکایی؛ همگام با توافق هستهای
اگر تا روز جمعبندی مذاکرات در وین هر رسانه آمریکایی بنا به سیاستهای خود از زاویهای خاص به توافق مینگریست و تحلیلهای خود را ارائه می کرد، پس از 14 جولای این تکثر مواضع و تحلیلها، در بسیاری از رسانهها، جای خود را به موضعگیری واحدی داد که در راس مهمترین اهداف آن میتوان «حمایت از توافق هستهای» را بهخوبی مشاهده کرد. دیگر از مواضع منفیگرایانه گذشته خبری نبود و مخاطب اینگونه رسانهها با عباراتی همچون «معامله درباره برنامه هستهای، چیز خوبی است ولی ما ایران را همچنان حامی اساسی تروریسم محسوب می کنیم» و «ما معتقدیم که سیاست ایران یعنی حمایت از نظام سوریه، نیروهای شیعه در عراق و حوثیهای یمن باعث بیثباتی در منطقه میشود»، مواجه میشدند.
در کنار این سیاست رسانهای، آمریکا برای آن دسته از مخاطبانی نیز که توانایی فهم «توافق» را نداشتند، از سیاست «توپخانه سنگین» خود استفاده کرد. ابتدا «جو بایدن» معاون رئیسجمهوری آمریکا در ملاقات با سناتورهای دموکرات کنگره گفت در این توافق بندی وجود ندارد که امکان استفاده از توان نظامی علیه ایران را منتفی کند. سپس «سامانتا پاور» نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل اظهار کرد که این توافق نگرانی عمیق ما را از وضعیت حقوق بشر در ایران، حمایت ایران از تروریسم، تهدید اسرائیل بهوسیله ایران و سایر گامهایی که اوضاع منطقه را بیثبات میکند، برطرف نکرده است.
در میان ما ایرانیها ضربالمثلی وجود دارد که میگوید «طرف به در میگوید تا دیوار بشنود». سیاست «توپخانه سنگین» آمریکاییها گرچه در داخل این کشور و برای مقامهای آمریکایی بهویژه سناتورهای کنگره آمریکا بیان شد ولی با نگاهی تیزبینانه درخواهیم یافت که کاخ سفید با این سیاست، قصد دارد تا علاوه بر مخاطبان آمریکایی، صدای سیاست هستهای خود در قبال ایران را به گوش متحدان خود در خاورمیانه برساند و نگرانی آنها درباره افزایش نفوذ ایران در منطقه را کاهش دهد.
ادامه مواجهه با تهران، سیاست پادشاهیهای خلیجفارس
تضمین مقامهای آمریکایی از قلب واشنگتن نتوانست نگرانی اعراب کاخنشین را نسبت به امکان افزایش نفوذ ایران در منطقه قانع کند. آمریکا تصمیم گرفت همراستا با مانور رسانهای، برای برخی مقامهای عالیرتبه خود سفر منطقهای به خاورمیانه درنظر بگیرد. «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا به عربستان سعودی سفر و با «سلمان» پادشاه این کشور، ولیعهد و جانشین ولیعهد سعودی ملاقات طولانی کرد و برای آنها توضیح داد که توافق با ایران باعث تغییرات در روابط میان آمریکا و عربستان نمیشود و آمریکا به هیچعنوان در این سیاست خود تجدیدنظر نخواهد کرد.
همچنین وزیر دفاع آمریکا تأکید کرد که توافق «کمپ دیوید» میان «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا و نمایندگان پادشاهیهای عربی به قوت خود باقی مانده و واشنگتن همچون گذشته حاضر است از عملیات نظامی عربستان و پادشاهیهای دیگر خلیجفارس در سوریه و یمن پشتیبانی کند.
بهدنبال جمعبندی مذاکرات وین، تغییری تاکتیکی در سیاستهای آمریکا بهوجود آمد و واشنگتن به بازنگری در جهتگیریهای سیاست خارجی خود در قبال همکاری با اسرائیل و عربستان سعودی پرداخت |
وزیر دفاع آمریکا همچنین به طرفهای گفتوگوی خود اطمینان داد و گفت: مقادیر زیادی سلاح با شرایط تسهیلی در اختیار پادشاهیهای گذاشته خواهد شد. همچنین قرار است در آینده نزدیک موضوع ایجاد سامانه واحد ضد موشکی کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس حل شود که مانند سپر محکم از عربستان در برابر حمله احتمالی دفاع کند و امکان وارد کردن ضربات پیشگیرانه به مراکز استقرار موشکهای ایرانی، واحدهای پدافند هوایی و پایگاههای نیروی هوایی ایران را بدهد.
این ضمانتها علاوه بر خرسندی ریاض و متحدانش در خلیجفارس باعث شد تا پادشاهیهای عرب نسبت به ادامه سیاستهای گذشته خود جسورتر شوند تا جاییکه در رسانههای خود سفر «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه کشورمان به سه کشور قطر، کویت و عراق را «اقدامی غیردوستانه و نمایشی» توصیف کردند. علاوه بر این، بحرین در آستانه سفر منطقهای «ظریف»، سفیر خود را به بهانه رایزنی از تهران فراخواند. و دلیل این اقدام را بیانات غیرقابل قبول مسئولان رسمی ایران عنوان کرد. این اقدام با هجمه رسانهای سرویسهای ویژه بحرین درباره اینکه موفق شدند محموله مواد منفجرهای ارسالی از ایران را کشف و ضبط کنند همراه شد. بحرینیها ادعا کردند که ایران قصد داشت این محموله را برای اجرای عملیات تروریستی به عربستان منتقل کند.
این اقدام و اظهارات سفیر امارات در واشنگتن درباره خطر ایران برای منطقه تنها یک هدف دارد و آن این است که شیخنشینان خلیجفارس به تهران و سراسر جهان اعلام کنند حتی با وجود توافق هستهای، «جنگ سرد منطقهای» پایان نخواهد یافت. اگر پس از رفع تحریمها، روابط اقتصادی فعالتر شود، این امر در آینده نزدیک بر سیاست «بازدارندگی توسعهطلبی ایران» که پادشاهیهای خلیجفارس دنبال میکنند، اثری نخواهد گذاشت.
اشک تمساح اسرائیل برای آینده امریکا
«اشک تمساح» عبارتی مصطلح در میان ما ایرانیهاست و به فردی اطلاق میشود که قصد دارد با شیون و زاری دروغین (که نوعی برانگیختن احساسات است) به هدف و یا نقشه خود دست یابد. واکنش اسرائیل به جمعبندی مذاکرات هستهای را نمیتوان چیزی جز «اشک تمساح» توصیف کرد. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل توافق وین را اشتباهی تاریخی دانست و این در حالی است که اعضای هیأت وزیران و شخصیتهای برجسته احزاب مخالف نیز در این زمینه با وی همعقیده بودند. نظرسنجیهایی که سراسیمه منتشر شدند، نشان داد که بیش از 70% از اسرائیلیها نسبت به توافق هستهای مخالف هستند.
مسئولان اسرائیلی در نخستین واکنشهای خود اعلام کردند که قصد ندارند توافق هستهای را به رسمیت بشناسند و حتی حاضرند برای فسخ آن نهایت تلاش خود را به عمل آورند و درنهایت (اگر موفق نشوند،) به جنگ متوسل شوند.
آمریکا از این تندخویی صهیونیستها آگاه بود. «جان کری» که در اثنای مذاکره با ایران بسیار تلاش کرد تا آب پاکی را روی دست تندروهای اسرائیلی بریزد و به آنها بفهماند که تلآویو با واکنش منفی نسبت به توافق بینالمللی میتواند خود را در انزوا قرار دهد و حتی سالها در آن باقی بماند. اسرائیل از موضع خود عقبنشینی نکرد و کار به جایی رسید که «جان کربی» مجبور شد نسبت به اظهارات «کری» عذرخواهی کند و بگوید که اسرائیل منظور وزیر امورخارجه آمریکا را اشتباه متوجه شده است.
در هر صورت باید دانست که خاورمیانه تنها محصور در کاخنشینهایعرب نیست و هستند کشورهایی در همسایگی ایران که از این فرصت بهخوبی استفاده کنند. همانطور که پیشتر گفتم، بیروت در تدارک برای برنامهریزی جدی برای گسترش همکاریهای اقتصادی، نظامی و فنی با تهران است. همچنین کارآفرینان ترکیه و به ویژه آنهایی که در بخش تجارت، گردشگری و ساختمان مشغول به کار هستند، از دورنمای فعالیت خود در بازارهای ایران هیجان زده شدهاند و منتظر ورود به این بازار هستند.
انتهای پیام/