نگاه تاجرمآبانه تماشاخانههای خصوصی باعث بیتوجهی به تئاتر تفکربرانگیز شد/ فاجعه دیگری در حال روی دادن است
مسعود موسوی در گفتگو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا گفت: اگر سالیان متمادی را در نظر داشته باشیم همواره، پیش از افتتاح سالنهای خصوصی این مشکل وجود داشت که سالنهای محدود دولتی به هیچ وجه پاسخگوی نیاز خیلی از هنرمندان نبود، به طوری که افراد هر دو تا چهار سال یکبار امکان اجرای آثارشان را پیدا میکردند.
وی تأکید کرد: پس در وهله اول، رفتن به سوی تأسیس سالنهای خصوصی چیز بدی نبوده و نخواهد بود و امکان اجرا را چه برای دانشجویی که میخواهد وارد فضای حرفهای شود و چه برای افراد باتجربهتر فراهم میکند. ولی با افتتاح سالنهای خصوصی متأسفانه مسیر کاملاً عوض شد و نگاهی کاملاً تاجرمآبانه در اکثر تماشاخانههای خصوصی حکمفرما شد، به طوری که مدیران آنها فقط پول را میبینند و این باعث شده تا خیلیها پشیمان از راهافتادن تماشاخانههای خصوصی شوند و بگویند که ای کاش این اتفاق نمیافتاد و کماکان در سالنهای محدود تئاتر شاهد کارهای جدّی بودیم و نه کارهای مبتنی بر گیشه.
کارگردانان فرصت تئاتر کار کردن پیدا نمیکنند
این کارگردان تئاتر بیان کرد: الان به دلیل اینکه همه برنامههای تماشاخانههای خصوصی بر مبنای پول انجام میشود، مدیران تماشاخانهها مدّعی هستند که ما باید هزینههایی را پرداخت کنیم که کرایه سالن و ... شود. این نگرش باعث شده بیش از 95 درصد کارگردانان تئاتر فرصت کار کردن پیدا نکنند، چراکه پول پرداخت اولیه سالنهای خصوصی را ندارند.
وی ادامه داد: کسانی که میتوانند از تئاترهای خصوصی استفاده کنند دو دسته هستند اول کسانی که پشتوانه مالی خوبی دارند و دوم کسانی که حمایت مالی میشوند و طبیعتاً این دسته افراد سالی سه اجرا را هم دارند، اما این شرایط صرفاً برای کسانی است که شرایط اقتصادی خوبی برایشان فراهم باشد و بر همین اساس 95 درصد کارگردانان تئاتری کشور، چنین شرایطی را ندارند.
موسوی تصریح کرد: وقتی بحث درآمدزایی در سالنهای خصوصی مطرح شود، طبیعتاً بازیگرانی باید انتخاب شوند که به اصطلاح چهره هستند. در این شرایط میبینیم افرادی که بازیگران سینما هستند یا اکثراً از بازی در سینما جا ماندهاند در دو یا سه کار تئاتری در هر سال همکاری دارند. 95 درصد اعضای صنف بازیگران خانه تئاتر یک پیشنهاد بازی هم ندارند چون چهره درآمدزا و پولزا نیستند.
خروجی سالنهای خصوصی، ضرر و زیان هنرمند شده
وی بیان کرد: هیچ نگاه مثبتی در این میان نمیماند و بیش از 90 درصد از خروجی تأسیس سالنهای خصوصی، ضرر و زیان برای هنرمند شده است. کسی که در گام نخست 90 میلیون تومان برای اجرا سالن پرداخت میکند از همان شب اول اجرا چشمش به در است که ببیند چقدر تماشاگر میآید و چقدر بلیتش پیشفروش شده و این میشود اولویت مسائل مالی. این امر در مخاطب هم تأثیرگذار بوده، چراکه پیش از این وقتی گفته میشد چه تئاتری را ببینیم، همه صحبتها محتوایی بود و افراد میپرسیدند کدام تئاتر به لحاظ محتوایی بهتر است، در حالی که امروزه این سؤال مطرح میشود که کدام نمایش مخاطب دارد، کدام کار فروش داشته، کدام نمایش بازیگر چهره دارد و این باعث شد تمام معیارها و ملاکها به هم بریزد.
گرفتن تفکر از تئاتر تعمدی است
این مدرس تئاتر افزود: به نظر میآید عمدی در پشت این جریان وجود دارد تا تفکر از تئاتر گرفته شود و تئاتر گیشهای، تاجرمآبانه و پولدرآور حاکم بر تئاتر کشور شود وگرنه مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی دولتی تئاتر به راحتی میتواند این جریان را از بین ببرد.
وی در انتقاد به اساسنامه تماشاخانههای خصوصی هم گفت: امروزه صحبت بر سر نوشتن اساسنامه برای فعالیت تماشاخانههای خصوصی است، در حالی که در نگارش اولیه همه انتقاد داشتند که موارد اصلی که باید به آن پرداخته میشد در این اساسنامه نیست، برای مثال وقتی یک تماشاخانه برای ساعتهای 17، 19، 21، 22:30 اجرا میگذارد یعنی امکانات محدود نوری، سالنی و ... تماشاخانه تقسیم به چهار میشود و این یعنی نابودی طراحی صحنه، طراحی لباس، پشت صحنه و جابجایی آکسسوار؛ بنابراین گروه باید در حداقل زمان صحنه و وسایل خود را جابهجا کند و حتی فرصت این را پیدا نکند که با میهمانان خود عکس بگیرد، چراکه گروه بعدی در انتظار تحویل سالن است. اینها همه صدمه است و کسی فکر نمیکند که قرار است هنرمند به خصوص هنرمند تئاتر الگوساز جامعه تفکری باشد.
فاجعه دیگر در حال روی دادن است
موسوی هشدار داد: با وجود نگاه کاذبی که در تماشاخانههای خصوصی حاکم شده یک فاجعه دیگر در حال روی دادن است که هیچ فرد دیگری به آن توجه نمیکند و آن هم این است که با اینکه هر شب 100 تا 150 اثر نمایشی در تهران در حال اجراست ولی حدود 90 درصد سالنها خالی از تماشاگر هستند چراکه ما تماشاگر واقعی پرورش ندادهایم و در این ایام مشغول پرورش مخاطبی هستیم که به دنبال چهره است.
وی ادامه داد: نمایشهایی که بازیگر چهره دارند به سه اجرا در روز رسیدهاند ولی کارهایی که در آنها تفکر مطرح است، محکوم به سقوط و نابودی هستند و هیچکس نمیگوید که چرا فلان کارگردان باتجربه که همواره الگو بوده چرا امروزه تئاترش فروش ندارد. تماشاگر ما تماشاگر واقعی نیست و مخاطبی که امروز مشغول تربیتش هستیم تماشاگر کاذب است و من معتقدم در ایجاد این شرایط یک عمدی وجود داشته است. تماشاگری که میتواند تئاتری ببیند که از آن برای زندگیاش استفاده کند تنها به دیدن آثاری مینشند که او را بخنداند و این شده ملاک موفقیت یک کار.
این کارگردان تئاتر در ارائه راهکاری برای رفع شرایط موجود تشریح کرد: من شهرام کرمی مدیر مرکز هنرهای نمایشی وزات فرهنگ و ارشاد اسلامی را به شدت تئاتری میدانم و تا این لحظه متوجه شدهام که خارج شدن از شرایط موجود منوط بر این است که وی بر دیدگاههای مثبتی که دارد پافشاری کند و آنها را به اجرا در آورد. کرمی میتواند با کمک گرفتن از هنرمندان عضو خانه تئاتر که تنها متولی غیردولتی تئاتر است و میتواند پشت مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بایستد، بهره بگیرد و دیدگاههای مؤثر در حوزه نمایش را اجرایی کند. پیشکسوتان صنوف مختلف خانه تئاتر میتوانند در نجات از وضعیت امروز تئاتر همکاری کنند.
انتهای پیام/4072/4031/
انتهای پیام/