جوابیه محمدرضا سرشار به یک خبر و توضیحات خبرگزاری آنا
به گزارش گروه فرهنگی آنا، محمدرضا سرشار در پی انتشار گزارشی در بخش «ادبیات و نشر» خبرگزاری آنا در رابطه با نقد جایزه ادبی جلال آلاحمد به دلیل انتخاب آثار ابوتراب خسروی و محمدکاظم مزینانی، نکاتی را در قالب جوابیه به این خبرگزاری ارسال کرده است که به صورت کامل به همراه توضیحات این خبرگزاری در رابطه با گزارش مذکور و نکات مورد نظر ایشان در ادامه میآید.
جوابیه محمدرضا سرشار به خبرگزاری آنا:
«1- نوشته مذکور تحت عنوان «به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا» منتشر شده بود. حال آنکه تنها خبرنگار حاضر در آن نشست، از خبرگزاری ایسنا بود. لذا اخلاق حرفهای حکم میکرد که ماخذ آن مطلب نیز «خبرگزاری ایسنا» بیان میشد؛ نه اینکه مخاطب را به اشتباه بیندازد که گویا خبرنگار آنا، خود در آن جلسه حضور داشته است.
2- آنچه به عنوان گزارش آن جلسه نقد توسط آنا منشر شده بود -از صدر تا ذیل- از نحوه تنظیم و حذف حدود دو سوم متن خبر ایسنا - که حاوی نقد فنی «ملکان عذاب» بود تا ادبیات نوشته- دارای جهتگیری مغرضانه نسبت به اینجانب و انجمن قلم ایران بود. که این نیز از آزاداندیشی و تعهد حرفه خبرنگاری به رعایت امانت و حق مخاطبان در برخورداری از جریان آزاد اطلاعات، به دور بود. به عبارت دیگر این مطلب نه وفادار به واقعیت موضوع، نه «خبر»، نه «گزارش»، بلکه تفسیر شخصی جانبدارانه توام با اشتباهات خبرنگار، یا جناحی گروه فرهنگی خبرگزاری آنا از موضوع بود. تعابیری همچون «رئیس انجمن قلم در سودای جایزه جلال»، «از نقد ادبی تا زیر سؤال بردن سیاستهای ارشاد»، «رئیس انجمن ضمن ... و تخریب نهادهای ادبی دیگر مانند بنیاد شعر و ادبیات داستانی، خواسته اصلیاش را که در اختیار گرفتن برگزاری جایزه جلال آلاحمد بود [نیتخوانی]، مطرح » کرد؛ و در نهایت تحریک دیگران به موضعگیری در این باره، با جمله «باید دید اظهارات سرشار چه واکنشها و پاسخهایی در ادامه در پی خواهد داشت»...
3- در این نوشته، همچنین سخنانی از قول من نقل شده بود که نه من آنها را بیان کرده بودم و نه در گزارش خبرگزاری ایسنا – که منبع اصلی نوشته شما بود – ذکر شده بود: تعابیری همچون «بیسواد» در مورد داوران جشنواره جلال، «غلط» در مورد سیاستهای وزارت ارشاد، «آثار ضعیف و بیخود» در باره «ملکان عذاب» و «آه با شین» (جمله من در این ارتباط، که توسط ایسنا نقل شده بود، در مورد این روش استفاده نادرست استفاده از «شیوه تقطیع موازی» در این دو اثر بود و نه کلیت آن آثار؛ و بین این دو، فرق زیادی است: «برای اینکه این شیوه ...»).
4- به خلاف آنچه در نوشته شما آمده بود، این نشست هیچ ارتباطی به انجمن قلم ایران نداشت و در انجمن قلم ایران نیز برگزار نشده بود؛ و من هم نه به عنوان رئیس هیئت مدیره انجمن قلم، که صرفا به عنوان منتقد «ملکان عذاب» در آن جلسه حضور داشتم.»
توضیحات خبرگزاری آنا:
1- جناب سرشار در نخستین بند از نامه ارسالی خود، به عدم حضور خبرنگار آنا در نشست مذکور و رعایت «اخلاق حرفهای» اشاره کرده است. توضیح آنکه اولا اگر در این زمینه حقی تضییع شده باشد، آن حق مربوط به خبرگزاری ایسنا بوده که به گفته ایشان باید نام این خبرگزاری به عنوان منبع در گزارش آنا ذکر میشده است، بنابراین این مساله نمیتواند موضوعیتی در جوابیه آقای سرشار داشته باشد. ثانیا؛ در توضیح این مساله لازم به یادآوری است که گزارش آنا، گزارش نشست مورد نظر نیست؛ بلکه گزارشی است از اتفاقاتی که در آن نشست افتاده (که البته در اشاره به آن، نامی از خبرگزاری منتشرکننده خبر، برده نشده است). این که هر رسانه؛ اعم از روزنامه، خبرگزاری، رادیو و تلویزیون، رویدادی را با رویکردهای متفاوت و زوایای خاص، گزارش کند و در این مسیر، روایت و موضع خود را داشته باشد، امری مرسوم است. بنابراین با این توضیح، انتظار بازنشر گزارش ایسنا از این نشست، با ادبیات و حجم مشابه، انتظاری بیدلیل بوده و نمیتواند مورد انتظار باشد.
2- ایشان در نامه خود از تعبیر «جهتگیری مغرضانه نسبت به اینجانب و انجمن قلم ایران» یاد کردهاند که به این وسیله اعلام میدارد خبرگزاری آنا، به هیچ وجه جهتگیری علیه هیچ یک از شخصیتهای حقیقی و حقوقی، از جمله محمدرضا سرشار نداشته و ندارد. البته این مساله به معنای آن نیست که دستاندرکاران خبر، به تحلیل موضوعات و نقد رویکردها، مواضع و اظهارات افراد (آنچه که به غلط از آن به عنوان نیتخوانی یاد شده) نداشته باشند.
3- در توضیح آن دسته از عبارات و جملات به کار برده شده در گزارش آنا که مورد نظر جناب سرشار است، تمامی موارد با اتکا به اظهارات ایشان بیان شده و خلاف واقع هم نیست و در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
الف) «رئیس انجمن قلم در سودای جایزه جلال»: جناب سرشار در جلسه مذکور گفتهاند: «روز گذشته سخنگوی وزارت ارشاد برای چندمین بار اعلام کرد که ما میخواهیم برگزاری جایزهها را به بخش خصوصی واگذار کنیم، در صورتی که این موضوع فقط در حد حرف است و ارشاد قصد عملی کردن آن را ندارد، وگرنه انجمن قلم طی نامهای اعلام کرده که حاضر است داوری جوایز ادبی را به عهده بگیرد. اما آنها هیچ بهایی به این درخواست ما نکردند.» آیا این اظهارات کاملا بیانگر خواسته انجمن قلم مبنی بر در اختیار گرفتن برگزاری جایزه ادبی جلال آل احمد نیست؟
ب) «از نقد ادبی تا زیر سؤال بردن سیاستهای ارشاد»: موضوع این گزارشها، ناظر بر نشستی است که به هدف نقد ادبی رمان «ملکان عذاب» ابوتراب خسروی برگزار شده است و آقای سرشار نیز سخنان خود را در این نشست، با رویکرد نقد ادبی آغاز کردهاند و در ادامه سیاستهای ارشاد را (با اشاره به اظهارات سخنگوی وزارت ارشاد) در حد حرف خواندهاند که هرگز عملی نشدهاند. همچنین ایشان در زمینه سپردن برگزاری جوایز ادبی به بنیاد ادبیات داستانی، بار دیگر به ارشاد انتقاد کرده و حتی مستقیما تعطیل نکردن این بنیاد را، ناشی از عدم شجاعت مسئولان دانسته اند که تمام این موارد، مصادیق زیر سوال بردن سیاستهای ارشاد است.
ج) «تخریب نهادهای ادبی دیگر مانند بنیاد شعر و ادبیات داستانی»: آقای سرشار در نشست مذکور صریحا عنوان کردهاند: «...دلیل این مسئله هم این است که آنها برای بنیاد ادبیات داستانی نقشههای بلندی مثل آموزش و نقد داشتند، اما چون این کارها را بلد نیستند، آمدند و یک مُشت کار گل(؟) را از خانه کتاب گرفتند و به بنیاد ادبیات داستانی دادند که این کار معنی ندارد. چون هر دو اینها زیرمجموعه وزارت ارشاد است و تنها از یک ساختمان به ساختمان دیگر منتقل شده است. همگی هم میدانند که این کارشان غلط است اما شهامت منحل کردن آن را ندارند.» لازم به یادآوری است این اظهارات درباره بنیاد ادبیات داستانی، بدون ارائه ادله و صرفا به صورت اشاره و ادعا، نمیتواند موید واقعیت باشد و به همین خاطر میتواند مخاطب ناآشنا با این مرکز را، دچار ابهامات مختلفی کند. بنابراین به کار بردن لفظ «تخریب» برای این رویکرد ایشان، دور از ذهن نیست.
د) طبق گزارش خبرگزاری ایسنا، جناب آقای سرشار درباره زبان «ملکان عذاب» گفتهاست «این کتاب به لحاظ زبانی نیز بسیار ضعیف است. او همچنین به چند مورد ضعف تألیف در این اثر اشاره کرد.» و در جای دیگر درباره دو اثر مذکور اظهار کرده اند:«هر دو اثر با روایت راویان مختلف روایت میشوند که در ادبیات داستانی ما و حتی آثار ترجمهای بیسابقه است. برای اینکه این شیوه بسیار غلط و بیخود است. کاری بیمنطق که متأسفانه با دادن جایزه احتمالا بعد از این از سوی جوانانی که تکنیک را نمیشناسند دنبال خواهد شد.» با این وصف، آیا از سوی ایشان آثار مذکور «ضعیف و بیخود» توصیف نشده اند؟
ه) «بیسوادی هیات داوران»: در بخش دیگری از اظهارات آقای سرشار میخوانیم: «داوران جایزه و هیأت علمی جلال با دادن جایزه به این دو اثر نشان دادند که نقد داستان نمیدانند و نیازمند آموزش هستند و باید سر کلاس آموزش نقد داستان بنشینند.» طبیعتا منظور نگارنده گزارش آنا از «بیسوادی»؛ نداشتن سواد خواندن و نوشتن داوران نبوده است، بلکه همانند جملات قبل، موید این گفته (به نقل از آقای سرشار) است که داوران فاقد سواد ادبی و مبانی نقد هستند؛ آنچنانکه باید سر کلاسهای آموزش نقد داستان بنشینند!
و) «انجمن قلم ایران»: لازم به توضیح است که در متن گزارش آنا، اشاره نشده است که آقای سرشار در مقام ریاست انجمن قلم در این نشست حضور پیدا کردهاند؛ از طرفی التزام بر بهکارگیری سمتها و مسوولیتهای شخصیتها به تفکیک موضوعیت مناسبات، مساله قابل نقدی نیست. ضمن اینکه این سوال باقی است که اگر ایشان تاکید دارند که به سمت حقوقیشان یعنی رئیس انجمن قلم خطاب نشوند، چرا در این نشست به مساله درخواست انجمن قلم مبنی بر واگذاری جایزه جلال آلاحمد به این انجمن اشاره کردهاند؟
ز) در پایان تاکید میشود از نظر خبرگزاری آنا، نخبگان فرهنگی و نیز نویسندگانی چون جناب آقای سرشار حق نقد آثار ادبی و همچنین نهادهای فرهنگی و وزارت ارشاد را دارند، اما دیگران نیز حق انعکاس این نقدها و نقد آنها را دارند و شایسته است که همگان مسوولیت نقدهای خود را بپذیرند.
انتهای پیام/