دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
24 مرداد 1397 - 05:57
آنا از سومین طرح دستگیری سارقان سابقه‌دار گزارش می‌دهد؛

جنون سرقت مزدا 3 توسط پسر بالاشهری/ معروف‌ترین تعمیرکار ایران در دام پلیس

سومین طرح دستگیری سارقان حرفه‌ای پایتخت در حالی با دستگیری 147 سارق سابقه‌دار اجرا شد که دستگیری دزد حرفه‌ای مزدا 3 و حضور یک تعمیرکار حرفه‌ای در میان سارقان، از جمله حاشیه‌های جالب اجرای این طرح بود.
کد خبر : 303998

به گزارش خبرنگار انتظامی گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، صبح روز سه‌شنبه 147 سارق حرفه‌ای در محوطه پلیس آگاهی تهران بزرگ بهم زنجیر شده‌اند؛ در میان دزدان حرفه‌ای که توسط پلیس تهران به دام افتادند، هر قشری پیدا می‌شد. یکی از آنها پسر جوانی بود که با موهای کم‌پشت و ریشی بلند در حالی‌که به طور مداوم تکرار می‌کرد «آبرویم رفت» روی زمین به دیگر سارقان بند شده بود.


لباسی قرمز به تن داشت و به قیافه‌اش نمی‌آمد که اعتیاد داشته باشد. قیافه‌اش به اصطلاح غلط‌ انداز بود اما همین که دهان برای صحبت باز می‌کرد، متوجه می‌شدی با دیگر سارقان متفاوت است.


جرمش را که می‌پرسی می‌گوید «به اتهام مال‌خری من را گرفته‌اند اما خدا شاهد است مالخر نیستم. من فقط به یک دوست، لطف کردم، همین!»



خودش را نابغه خودروهای مدل‌بالا مثل جنسیس،‌ لکسوز، BMW و یا حتی بنز می‌داند و توضیح می‌دهد من متخصص خودروهای مدل‌بالا هستم زیر و بم‌شان را می‌دانم. به عنوان اولین نفر در ایران دوره‌های مختلفی را در دبی و ترکیه دیده‌ام.


افسر پرونده‌اش هم این موضوع را تایید می‌کند و می‌گوید که مرد 29 ساله به همراه چهار هم‌دستش که در سرقت قطعات کمیاب موتورهای مدل‌بالا حرفه‌ای هستند، در کارشان نابغه محسوب می‌شوند.


مرد جوان ادامه می‌دهد: «هیچ ماشینی نیست که نشود آن را دزدید فقط باید بدانی و تجهیزاتش را داشته باشی البته من خودم دزدی نکردم من فقط به یکی از دوستانم یاد دادم که چگونه می‌تواند قطعات را باز کند آن هم قطعه‌ها را می‌آورد و روی ماشین‌هایی که می‌خواست من برای‌شان نصب می‌کردم.»


کروز کنترل لکسوز قطعه کمیابی است که به سختی در بازار پیدا می‌کند و از قضا سارقان به دنبال این قطعه در میان خودروهای مدل‌بالا بودند و به گفته این سارق اگر این قطعه پیدا شود، چیزی حدود 30 میلیون تومان قیمت دارد.


بر بی‌گناهی‌اش همچنان اصرار می‌کند و می‌گوید: «من هیچ ‌کاری نکردم یک راسته از خیابان‌های آزادی متعلق به من و پدرم است؛ اگر هیچ کاری هم نکنم ماهی 10 تا 18 میلیون تومان درآمد دارم. حالا هم اشتباه کردم که تخصصم را در اختیار دیگران قرار دادم. اگر پدرم بفهمد حتماً بیچاره می‌شوم، تازه آبروی من هم در محل می‌رود زیرا همه مرا می‌شناسند نه در تهران، در کل ایران. چون تخصص من خاص است.»


اصرار برای اینکه توضیح دهد چرا پا در این راه گذاشته است بی‌فایده است و تنها سکوت پاسخ اوست.


درباره متاهل بودن یا مجرد بودنش که می‌پرسی با لبخندی تمسخرآمیز پاسخ می‌دهد: «مثلاً داشتم متاهل می‌شدم البته یک فقره سابقه که اصلاً حساب نیست، در ضمن برای دخترهای امروزی فقط مایه‌دار بودن مهم است.»


افسر پرونده توضیح می‌دهد که ماموران پلیس یک‌سال درگیر این پرونده بودند و نهایتاً موفق می‌شوند چهار نفر از افراد این باند را که شامل دو زن و دو مرد هستند، دستگیر کنند. این فرد همراه با سه نفر دیگر دستگیر شده و تا به امروز 20 فقره سرقت توسط آنها شناسایی شده است.


پسر بالاشهری دیوانه سرقت مزدا 3


کمی جلوتر پسر جوانی با صورتی پوشیده از کک و مک و موهایی بور که او را شبیه به خارجی‌ها کرده است برای خودش معرکه‌ای به راه انداخته و با آب و تاب داستان سرقت‌هایش را تعریف می‌کند.


پسر جوان که 31 سال بیشتر سن ندارد سه سال را به دلیل سرقت مزدا 3 در زندان گذرانده اما 14 ماه بیشتر طاقت نیاورده و مجدداً برای اینکه یک مزدا 3 دیگر را دزدیده، پایش به پلیس آگاهی باز شده است.


مدعی است که من هیچ وقت به هیچ ماشینی آسیب نرساندم حتی به وسایل داخل خودروها هم دست نمی‌زنم فقط خودروهای مدل بالا را می‌دزدم، کمی با آنها دور دور می‌کنم و وقتی بنزین‌شان تمام شده آنها را مقابل یک خانه پر رفت و آمد پارک می‌کنم تا در نهایت صاحبان خانه به پلیس اعلام کنند و شخصی که خودرواش سرقت شده به مالش برسد.



وی توضیح می‌دهد: «من بچه شریعتی هستم و پدرم تعمیرگاه خودرو دارد در کنار او کار می‌کنم و تقریباً ماهی سه میلیون تومان از پدرم می‌گیرم. خودم هم یک پراید دارم اما سرقت مزدا 3 برایم جذاب است. نمی‌دانم چرا بعد از اینکه توبه کردم و در زندان قاری قرآن شدم، باز هم نتوانستم خودم را کنترل کنم و وقتی یک مزدا 3 را دیدم تصمیم گرفتم کمی با او بگردم.»


اگرچه عده‌ای معتقدند خودروهای خارجی دارای ایمنی هستند اما دزد جوان مدعی است چنین چیزی صحت ندارد هر خودرویی را می‌توان دزدید فقط کافی است کارتان را بلد باشید.


وی که تا به امروز سابقه 15 فقره سرقت خودروهای مدل بالا را دارد درباره شیوه دستگیری‌اش توضیح می‌دهد: «با دوست دخترم دعوا کردیم، از قضا کلید یکی از خودروهای سرقتی دست او بود. خودرو را برداشت و در خیابان فردوسی به خاطر اینکه چندین قرص برای خودکشی مصرف کرده بود، کنترل ماشین را از دست داد و به چندین خودروی دیگر زد. البته چند روزی را هم به کما رفت و پس از اینکه به هوش آمد، پلیس‌ها توانستند رد مرا بزنند و دستگیرم کنند.


دزد بالاشهری ادامه می‌دهد: «پدرم مرا مایه ننگش می‌داند و می‌گوید اگر هر کار دیگری کرده بودی برای آزادی‌ات تلاش می‌کردم اما دزدی فرق می‌کند. دو برادر و یک خواهر دارم. خواهرم خارج از کشور دندانپزشک است و یکی از برادرهایم مربی بسکتبال. آنها خجالت می‌کشند که من برادرشان باشم.»


دزدی از دکل‌های مخابراتی


مرد میانسال دیگری درست در تیغ آفتاب به چند دزد سابقه‌دار دیگر زنجیر شده که کارش سرقت باتری‌های دکل‌های مخابراتی است.


لباس‌های مخصوص همراه اول را می‌پوشیده و از حدود دو ماه پیش با همراهی یکی از دوستانش که در این شرکت مشغول به کار بوده باتری‌های دکل‌های مخابراتی را به سرقت می‌برده است.



سارق باتری‌های دکل‌های مخابراتی تا سه ماه پیش در آژانس مشغول به کار بوده اما پیشنهاد وسوسه‌انگیز همسایه‌شان در خیابان مشیریه باعث می‌شود که برای 25 بار به سرقت تجهیزات دکل‌های مخابراتی برود.


به گفته این سارق تا به امروز 90 باتری دکل مخابراتی را به سرقت برده است و هر کدام از آنها را که 40 کیلو وزن دارند به قیمت کیلویی 9 هزار تومان به فروش می‌رساند.


وی دو روز پیش توسط پلیس شناسایی و دستگیر شده اما هم‌دست متهم موفق به فرار شده است.


انتهای پیام/4009/4039/


انتهای پیام/

برچسب ها: ترکیه دبی سرقت
ارسال نظر
هلدینگ شایسته