گروه سیاسی خبرگزاری آنا؛ محمد خاتمی رئیس دولت به اصطلاح اصلاحات اخیراً در دیدار نمایندگان ادوار مجلس که خبر آن در روزنامه اعتماد منتشر شد چند راهکار برای برونرفت از مشکلات داده است که بخشی عظیمی از مشکلات محصول عملکرد بد اصلاحطلبان در دولت یازدهم و دوازدهم و مجلس فعلی است.
او از گسست اجتماعی، فروپاشی، خطر تجزیه ایران، بیاعتمادی و کاهش امید به آینده سخن گفته و وضعیت اقتصادی را در کشور وخیم و بحرانی توصیف نموده است بیآنکه یک کلمه علیه آمریکا و دنیای استکباری غرب و تجاوزات آنها به حقوق ملت ایران و توطئه آنها برای براندازی نظام سخن بگوید!
او جبهه اصلاحات را مقابل براندازان توصیف کرده و گفته تا اصلاحات زنده است جایی برای براندازی نیست!
دلسوزی آقای خاتمی را چگونه میتوانیم صادقانه توصیف کنیم در حالی که او در آزمون فتنه 88 در کنار کسانی قرار گرفت که کمر به هدم و نابودی انقلاب بسته بودند و او در این رویکرد ساکت بود با آنکه میدانست دروغ تقلب کثیفترین تهمت به نظام است. هنوز فراموش نکردهایم که او در مقابل رژه پیادهنظام جرج سوروس در کف خیابانهای تهران و چند شهر کشور که برای براندازی نرم نظام به میدان آمده بودند و همچنین شرارتهای منافقین و سلطنتطلبها و بهاییها سکوت کرد؟!
راه دور نمیرویم در همین روزهای اخیر هم که ترامپ کابارهدار و یاغی بینالمللی علیه ملت و دولت ایران رجزخوانی کرد او ساکت بود. پیش از این هم که رئیس جمهور مکار آمریکا قرارداد برجام را پاره کرد او موضعی نگرفت.
خاتمی به عنوان رئیس شورای مجمع روحانیون مبارز و رئیس دولت اصلاحات و کسی که به قول خودش مواضع اصحاب اصلاحطلب را نمایندگی میکند در این دیدار علیه دشمنان قسمخورده نظام حتی یک کلمه سخن نگفته و اقدامات آنها را محکوم نکرده است!
دم خروس را باید باور کرد یا قسم حضرت عباس را!
وی در این دیدار چند پیشنهاد برای برونرفت از وضعیت کنونی داده که چندتای از آنها به شرح زیر است؛
فضای امنیتی حاکم باید به فضای باز سیاسی و امن و آزاد تبدیل شود.
حصر شکسته شود و محدودیتها برداشته شود.
تمام زندانیان سیاسی آزاد شوند.
اعتراض مردم ایران شنیده شود.
بد نیست متذکر شوم که پیشنهادات آقای خاتمی دقیقاً بخشی از سخنان ترامپ رئیس جمهور گاوچران آمریکا و پمپئو وزیر روباهصفت امور خارجه این کشور در تجمعات منافقین و سلطنتطلبهاست!
نمیشود آمریکاییها برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی فشار بیاورند و بعد برای رفع فشار پیشنهاد شود مخالفان نظام را آزاد بگذارید. مفهوم آن فشار و این آزاد گذاشتن، چیزی جز براندازی نرم نیست!
در این خصوص بیان چند نکته ضروری به نظر میرسد؛
اولاً؛ فضای ایران برای چه کسانی امنیتی است؟
طبیعی است پاسخ آن است که فضای ایران انقلابی برای منافقین، سلطنتطلبها و ستون پنجم آمریکا در ایران قطعاً ناامن است. براستی چرا باید این فضا علیه مخالفان انقلاب به دست خودمان شکسته و آزاد شود؟
ثانیاً؛ رفع حصر چه مشکلی از مشکلات اقتصادی مردم را حل میکند؟ در این چند سال که دولت و مجلس در اختیار اصلاحطلبان بوده آنها چه گلی به سر اقتصاد کشور زده و چه مشکلی از مشکلات مردم را حل کردهاند که حالا فتنهگران از زیر خیمه فتنه بیرون بیایند تا مشکلی حل شود؟
آقای خاتمی چه تضمینی میدهد که دو فتنهگر در حصر پس از آزادی، علیه همین دولت قانونی مستقر موضع نگیرند؟
ثالثاً؛ آقای خاتمی میگوید تمام زندانیان سیاسی باید آزاد شوند! ایشان طوری سخن میراند که گویی هزاران زندانی سیاسی در کشور وجود دارد؟! اصلاً ایشان میتواند به اندازه انگشتان دو دست اسامی زندانی سیاسی در ایران را نام ببرد؟
آیا ایشان شمار اندکی از منافقین و سلطنتطلبها و بهائیان و نیز داعشیهای جنایتکار که در زندانها هستند را زندانی سیاسی میداند؟ اگر آنها آزاد شوند مشکل اقتصادی مردم حل میشود؟
روسای همین زندانیان به قول آقای خاتمی، سیاسی در پاریس و واشنگتن میتینگ میگذارند و از سناتورها و نمایندگان آمریکا و مقامات سیاسی این کشور به عنوان سخنران برای براندازی نظام دعوت میکنند! باید از ایشان پرسید آزاد کردن آنها چه مشکلی از مشکلات اصلاحطلبان را حل میکند؟!
اصلاحطلبانی که با حقوقهای نجومی و کمکاری در اصلاح امور مردم بر قدرت تکیه زدهاند امروز باید مسئولیت همه کاستیها را بپذیرند.
رابعاً؛ اعتراض مردم به ناکارآمدیها مشخص است. مردم از رسانه ملی هر روز حرف خود را به صراحت میزنند آنگونه که برخی مقامات دولتی و اصلاحطلبان صدا و سیما را متهم به سیاهنمایی میکنند!
اعتراض مردم به اشکالات موجود بیواسطه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و دیگر رسانهها پخش و منتشر میشود البته مردمی که راه حل اعتراضات را در داخل جستجو میکنند و نه خارج از کشور. اما صدای کسانی که از رادیو بیبی سی و رادیو آمریکا شنیده میشود به چه دلیل باید به عنوان صدای رسمی شنیده شود که آقای خاتمی توصیه به آن میکند؟!
اصلاً همین صدای آقای خاتمی صدای کیست؟ آیا این صدا صدای ملت ایران را نمایندگی میکند؟کسی که هشت سال با رای مردم سکاندار قوه مجریه در کشور بود! آیا او از توطئههای آمریکا و مواضع خصمانه غرب علیه ملت ایران با خبر نیست؟! چرا یک کلمه از زبان او علیه مظالم آمریکا شنیده نمی شود و شرارت آنها را محکوم نمیکند؟ بخشی از معضلات کشور غیر از ناکاربلدی و ناکارآمدی اصلاحطلبان و ضعف مدیریت آنها مربوط به فشارهای ظالمانه آمریکا به ملت ایران است چرا وی خشمگینانه علیه آمریکا حرف نمیزند و بخشی از خشم و نفرت مردم علیه دشمنان اسلام و ایران را نمایندگی نمیکند؟
متاسفانه مواضع وی حرف کسانی را نمایندگی میکند که در فتنه 88 به پارلمان اروپا و سنای آمریکا رفته و التماس کردند تحریمها را تشدید کنید تا نظام به زانو درآید! اگر آقای خاتمی این موضع را ندارد نباید به نظام و حاکمیت توصیه کند سنگها را ببندید و سگها را رها کنید!
ادبیات تحریفآمیز در مورد وقایع اخیر و مواضع مسئولیتگریزانه، خاتمی را در خط دشمنان نظام قرار میدهد. او به جای پاسخگویی به مردم در مورد پدیداری چنین وضعی، در موضع طلبکاری نشسته و فرافکنی میکند. او باید توضیح دهد خوشبینی به دشمن به ویژه آمریکا چه به روز سیاست خارجی و سیاست داخلی و اقتصاد کشور آورده است؟ او که اکنون زبان به شماتت دولت گشوده و روحانی را متهم به بیبرنامگی و عدم اجرای برنامه مصوب میکند، به مردم آدرس غلط میدهد و بیآنکه پایان ماه عسل دولت و اصلاحطلبان را اعلام کند، عبور بی سر و صدا از وعدههایی را که به مردم دادهاند، کلید میزند.
انتهای پیام/4003/
انتهای پیام/