آیا نزاع ایران و آمریکا به «مادر جنگ ها» تبدیل میشود؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، استعمارگران و نیروهای نیابتی آنها عراق را تحریک کردند تا به جمهوری اسلامی ضربه بزند، در حالی که نظام اسلامی در ایران مانند کودکی در مهد بود. در شرایطی که کسینجر معتقد بود این جنگ باید دو بازنده داشته باشد، عراق وارد نبرد شد. اما این کشور عربی بود که با میلیونها کشته و مجروح و با صد میلیارد دلار بدهی و وام خارجی، شکست خورده از جنگ با ایران خارج شد. در ادامه، بحث اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاد؛ امروز این کشور چه شرایطی دارد؟! نظام عراق تا قبل از اشغال امریکا{حداقل} قادر به تامین غذا و بهداشت و آموزش برای مردم خود بود و در زمینه خدمات انرژی بویژه آب و برق مشکلی نداشت. اما امروز، عراقیها برای داشتن سادهترین حقوق انسانی تظاهرات میکنند تا بتوانند از شر گرسنگی و تشنگی خلاص شوند و برقی داشته باشند که آنها را از گرمای ۵۵ درجهای در امان نگاه دارد. این شرایط در کشوری حاکم است که با صادرات روزانه ۵ میلیون بشکه نفت، حدود ۴۰۰ میلیون دلار به آن وارد میشود! آیا واقعا ترامپ و آمریکاییها گمان میکنند عراق نمونه مناسبی است برای اینکه بتوانند مردم ایران را تحریک به گسترش تظاهرات و در ادامه برخوردار شدن از نعمتِ (!) اشغال آمریکا کنند؟!
رای الیوم در ادامه مینویسد: در مورد سوریه، باید گفت: ایجاد بحران در آن باعث نشده است که از دموکراسی آمریکایی که دیگر هم پیمانان منطقهای آمریکا از آن بهره مندند، برخوردار شود! پس از گذشته ۷ سال از مهاجرت نیمی از مردم سوریه و کشته شدن حدود ۵۰۰ هزار نفر از این ملت بی گناه، نقشه آمریکا برای تغییر نظام با شکست مواجه شده و در عوض ایالات متحده موفق شد (!) زیربناهای اساسی این کشور را نابود کرده و بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار به آن خسارت وارد کند. متاسفانه امپراطوری آمریکا از اشغالهای سابق خود درس عبرت گرفته و این بار از طریق نیروهای نیابتی خود وارد عمل شد، در حالی که از اموال شیخهای عرب برای این اقدامات خود استفاده کرد.
استعمار آمریکا عادت کرده است با ترساندن شیوخ نفت در منطقه از طریق اشباح و اوهامی دروغین، ثروت هنگفتی را به دست آورد. این بار قرعه به نام نظام ایران افتاده است! امریکاییها امروز حتی یمن، این کشور فقیر و اصیل را نیز به شبح تبدیل کردهاند!
آیا جنگی در راه خواهد بود؟ اگر شرایط به همین شکل پیش برود، «مادر جنگها» بوقوع میپیوندد. اما بازندگان اصلی، خود شیوخ نفتی عرب هستند. پایگاههای ارتش آمریکا که بالای میدانهای نفتی کشورهای عربی برپا شده است، طی هر جنگی که شعله ور شود، هدف قرار میگیرند و برای این کار نیازی به موشکهای ایران نیست، بلکه این مناطق در تیررس توپخانههای ایران هستند.
علاوه بر این، کشورهای عربی حامی مالی آمریکا، آبی برای نوشیدن نمییابند، چرا که مراکز تصفیه آب آنها نیز هدف قرار میگیرد. بهای آغاز مادر جنگها برای ایالات متحده، گرانتر و فراتر از ظرفیت نظامی و اقتصادی آن خواهد بود؛ از حیث اقتصادی، اگر برخی میدانهای نفتی در دولتهای عربی وابسته به آمریکا تعطیل شود، حتی اگر تنگه هرمز باز بماند، قیمتهای نفت به رقمهای نجومی میرسد و این امر ضربه مهلکی به اقتصاد آمریکا وارد میکند. گذشته از اینکه ایالات متحده حامی اسرائیل در فلسطین، خسارتهایی را متحمل میشود که توان تحمل آنها را نخواهد داشت و پایگاههای آمریکا و اسرائیل در سرزمین اشغالی نه فقط هدف حزب الله، که هدف طرفداران ایران قرار میگیرد.
من از جبروت قدرت نظامی ایالات متحده و توانایی ارتش رژیم اشغالگر کم نمیکنم، اما در صورتی که این دو از سلاح اتمی در مقابله نظامی آینده استفاده نکنند{که به قیمت نابودی منطقه تمام خواهد شد و احتمال چنین امری بعید میباشد}، هزینههای سنگینی بر هر دو طرف وارد میشود که طرف ایرانی توان احاطه بر آن و کنترل شرایط را دارد، اما ظرفیت تحمل آن برای طرف دیگر، یعنی ایالات متحده و اسرائیل، بسیار دشوار است.
با توجه به گذشته نه چندان دور در مییابیم که جنگهای ایالات متحده با وجود قدرت نماییهای آن، در طول دو دهه گذشته با شکست مواجه شده است و این شرایط در صورت بوقوع پیوستن مادر جنگها نیز تکرار میشود.
حال آیا میتوانیم از خود بپرسیم که چرا سیاست هیمنه آمریکا در هر مکانی از جمله ایران، شکست میخورَد به جز کشورهای عربی؟ آیا دلیل این موضوع آن است که ما اعراب امتی هستیم که بیشترین اطاعت را از مخلوق میکنیم و نسبت به خالق عاصیترین و گناهکارترین هستیم؟
منبع: سایت الف
انتهای پیام/4001
انتهای پیام/