دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
نادر طالب‌زاده:

مدافعان دیروز امام، آخر هفته‌ها در باغ‌ها و ویلا‌ها نقشه می‌کشند/ عده‌ای بعد از رحلت امام صاحب ویلا شدند

نادر طالب‌زاده می‌گوید آن‌ها که روزی از امام خمینی (ره) دفاع می‌کردند، آخر هفته‌ها در باغ‌ها و ویلا‌هایی که متعلق به خودشان نیست جمع می‌شوند و نقشه می‌کشند و طراحی می‌کنند.
کد خبر : 298859

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، طالب‌زاده در بخش اول گفتگوی خود با مرآت به برگزاری نشست‌های FDD اشاره و نکاتی را درباره سفر ۱۲ سال قبل خود به آمریکا بیان کرد. انتقاد بنیادین طالب‌زاده در گفتگوی پیشین این بود که ما هنوز نیاموخته‌ایم که بهره‌برداری از نشست‌های ضدایرانی باید به یک «روند» تبدیل شود؛ هرچند بی‌توجهی به این دست نشست‌ها از سوی نهاد‌های دولتی از نگاه طالب‌زاده، عامدانه است. او از عدم طرح دعوی علیه اتهام‌زنی برخی از دادگاه‌های آمریکایی به ایران گلایه‌مند است. طالب‌زاده می‌گوید اخبار نشست‌هایی که برای دفاع از ایران در آمریکا تشکیل می‌شوند، در خود آمریکا هم سانسور می‌شود. او همچنین معتقد است که اوباما و ترامپ هردو یک هدف داشته و دارند: تغییر رژیم ایران! بنابراین تصور این که دست در جیبت بگذاری و با جان کری قدم بزنی و تصور کنی که مشکلاتت حل می‌شود، تصوری ساده‌انگارانه است!


بی‌درنگ شما را به مطالعه بخش دوم سخنان مهم نادر طالب‌زاده، مستندساز برجسته ایرانی دعوت می‌کنیم.


- شما در بخش نخست گفتگو انتقاداتی را درباره بی‌توجهی ایران نسبت به ضرورت پاسخگویی به دادگاهی که در آمریکا ایران را به دست داشتن در حادثه یازده سپتامبر محکوم کرده بود، سخن گفتید و تأکید کردید که برخی از شخصیت‌های برجسته آمریکایی حاضر بودند به سود ایران در دادگاه شهادت بدهند، اما ما از این فرصت استفاده نکردیم. اگر نکاتی در این ارتباط باقی‌مانده آن‌ها را می‌شنویم.


ببینید این یک فرصت بود که خود آمریکایی‌ها در دادگاهی که برای زدن ایران تشکیل شده بود، حقیقت یازده سپتامبر را افشا کنند. این یک فرصت بود برای لو دادن تقلب‌ها و افشای واقعیت‌ها. ما این را با صدای بلند می‌گوییم، اما کسی نمی‌فهمد! گویی تنها صدایی که کسی آن را نمی‌فهمد، صدای ماست! من با دانشجویان صحبت کرده‌ام و به آن‌ها گفته‌ام که لااقل شما بدانید چه خبر است.


* تریبونی برای فریاد زدن حقیقت توسط خود آمریکایی‌ها


تاریخ در این‌باره قضاوت خواهد کرد. مردم آمریکا نیاز به یک بلندگو دارند تا ماهیت یازده سپتامبر را افشا کنند. آدم‌هایی که می‌خواهند در این‌باره صحبت کنند، بلندگو ندارند. اگر ایران به رأی آن دادگاه اعتراض می‌کرد بلندگویی برای فریاد زدن حقیقت توسط خود آمریکایی‌ها فراهم می‌شد. فرصتی را آماده در سینی گذاشته‌اند و به ما تعارف می‌کنند و ما زیر سینی می‌زنیم!


* عده‌ای می‌خواهند ما ضعیف‌تر شویم


آن‌ها که در این‌باره مسئول‌اند واقعا باید در دنیا و آخرت پاسخگو باشند. من معتقدم که این بی‌توجهی‌ها عمدی است. من قبلا فکر می‌کردم این رویکردها، از سرِ اشتباه‌های سیاسی است، اما دیدم که اینطور نیست. عده‌ای می‌خواهند ما در این حوزه‌ها ضعیف‌تر شویم. ببینید، یازده سپتامبر همان طرحی است که آمریکایی‌ها بر اساس آن کوشیدند تا افغانستان و عراق را اشغال کنند. این یک پروژه است.


* استفاده از تکنولوژی بسیار پیشرفته ذوب آهن در حادثه ۱۱ سپتامبر


آن‌ها به یک بهانه دروغین، به عراق و افغانستان حمله کردند. یازده سپتامبر باید افشا شود. ماجرای یازده سپتامبر ماجرای ۱۹ سلفی و یک هواپیما نبود. تا دو ماه بعد از فروریختن آن ساختمان‌ها، هنوز آهن‌ها گداخته بودند. تکنولوژی که برای ذوب آن‌ها استفاده شده بود، یک تکنولوژی بسیار جدید و پیشرفته بوده است. دانشمندان آمریکایی در این‌باره پژوهش کرده‌اند و سخن گفته‌اند و این‌ها باید برای مردم ایران بیان شود.


افشای این اطلاعات، محفل و محمل می‌خواهد. دادگاه مذکور بهترین بهانه برای بیان این حرف‌ها بود. من متأسفانه نتوانستم همین حرف ساده را در ذهن عده‌ای جا بیاندازم! نمی‌دانم چه خواهد شد.


- جناب آقای طالب‌زاده! شما در سخنانتان به این نکته کلیدی اشاره کردید که تا زمانی که اسرائیل هست، بساط فشار بر ایران برپا خواهد بود. جریان تعریف‌شده در برابر صهیونیسم؛ طبیعتا جریان مقاومت است و قوای رسانه‌ای غرب تصویر دهشتناکی از جریان مقاومت ساخته است. این تصویر هم در شرق هواخواهانی دارد و هم در غرب. در ایران هم پرسش‌های زیادی درباره جریان مقاومت وجود دارد. با توجه به این که رسانه‌های مختلف در ایران عموما به سود جریان مقاومت تبلیغ می‌کردند؛ چرا هم‌چنان بخشی از افکار عمومی سوگیری ذهنی مناسبی نسبت به این جریان ندارند؟


پاسخ به این پرسش شما دو وجه دارد. نخست این که دشمنان در حوزه تبلیغات بسیار فعال‌تر از ما هستند. آن‌ها بسیار خلاق‌اند، اما ما صدا و سیما و سایت‌هایی داریم که چندان خلاق نیستند. شما چند برنامه مشابه برنامه عصر و راز در تلویزیون دیده‌اید؟ ما به ده برنامه مشابه برنامه راز و عصر نیاز داریم که مخاطب‌پسند باشد. برنامه‌هایی که حقایق را درباره جریان مقاومت بگویند، کم هستند.


* پخش ضعیف و کم‌رمق سخنرانی‌های سیدحسن نصرالله از تلویزیون ایران


در برنامه‌های مختلف در این‌باره معمولا با احتیاط صحبت می‌کنند. چندی پیش به بهانه چهلمین روز شهادت یک فرمانده یمنی، در لانه جاسوسی تجمعی برپا شده بود. چند روز پیش از آن سیدحسن نصرالله سخنرانی کرده بود. من در آن تجمع سخنرانی کردم و گفتم که سخنرانی سیدحسن نصرالله بسیار کم‌رمق و ضعیف از تلویزیون ما پخش شد. این سخنرانی باید ترجمه و دوبله می‌شد.


* یک ترجمه همزمان و دیگر هیچ!


ترجمه و دوبله مستلزم آن است که شما متن سخنرانی سیدحسن نصرالله را که در آن درباره مسائل جهان اسلام سخن می‌گوید، پیاده کنید؛ آن را ترجمه و سپس دوبله کنید. هیچ‌وقت این سنت جاری نبوده است. یک ترجمه همزمان از سخنرانی انجام می‌شود و تمام! نفر دوم جهان اسلام سیدحسن نصرالله است. وقتی او کمرنگ بشود، تکلیف دیگران روشن است!


* رئیس‌جمهور به رئیس صدا و سیما: بس است دیگر!


بنابراین بخشی از مشکلی که شما به آن اشاره کردید به دلیل ضعف رسانه‌های ماست. رسانه ما دست‌کم در این حوزه اصلا انقلابی نیست. دولت ما ابدا تمایل ندارد که این مسائل پررنگ شود. من معتقدم که دولت ما به رئیس صدا و سیما می‌گوید بس است دیگر! این‌قدر سیدحسن نصرالله را نشان نده! تیپ آدم‌هایی که در کابینه هستند و خود رئیس‌جمهور، قطعا این‌گونه‌اند و علاقه‌ای به این موضوعات ندارند.


* خودداری وزیر خارجه از حضور بر سر مزار عماد مغنیه


وقتی وزیر خارجه به لبنان می‌رود و به او می‌گویند که بر سر مزار عماد مغنیه حاضر شود، او از این کار استنکاف می‌ورزد؛ چراکه می‌داند از نگاه دشمنان، عماد مغنیه سوپرتروریست است! اگر او بر سر مزار عماد مغنیه حاضر شود، دیگر نمی‌گذارند با جان کری حرف بزند! بنابراین دولت به دلیل عقایدش، ملاحظاتی دارد. من درباره این عقاید فعلا هیچ حرفی نمی‌زنم.

* می‌دانم که دولتی‌ها نقشه‌ای دارند...


وقتی دولت این‌گونه عمل می‌کند، شما به تدریج در ایران هواخواه اسرائیل هم می‌بینید. این‌جا دیگر تعارف نداریم. این رویکرد دولت عمدی است. من نمی‌دانم دولت چه برنامه‌ای دارد. هنوز به رمل و اسطرلاب مسلط نشده‌ام، اما می‌دانم که نقشه‌ای دارند. اسنادی در حوزه رسانه در اختیار من است و حرف‌های زیادی دارم که اکنون نمی‌توانم آن را بیان کنم. ماجرا‌هایی هست که نمی‌توانم فعلا آن را تشریح کنم، اما برای همه آن‌ها سند دارم.


- چرا رئیس‌جمهور به صورت خودجوش از جریان مقاومت حمایت نمی‌کند؟


اگر به دنبال مقصر می‌گردید، همین‌ها هستند. آن‌ها فشار می‌آورند تا سخن گفتن از جریان مقاومت در رسانه کم‌رنگ شود. من نشنیده‌ام که یکی از مسئولان رده بالای دولتی یا رئیس‌جمهور به صورت خودجوش از تهِ دل در حمایت از جریان مقاومت سخن بگوید؛ همان‌طور که مقام معظم رهبری سخن می‌گوید. شما باید درست صحبت کنید! شما باید جوری صحبت کنید که آینده جهان اسلام را تضمین کنید.


* از بودجه بسیج و مراکز حساس نظام می‌زنند


سخن‌ها درباره مقاومت، مبهم و مبهم‌تر می‌شود و از طرفی تا توانسته‌اند از بودجه بسیج و دیگر مراکز حساس نظام می‌زنند. این‌ها چیز‌هایی است که من با یک عمق میدان مناسب، متوجه شده‌ام. ببینید ۸۴ نفر از شخصیت‌های معروف جهانی می‌گویند ما حاضریم در دادگاه برای ایران شهادت بدهیم؛ چرا به این موضوع توجه نشد؟ فقط یک‌بار آن‌قدر فشار آوردیم تا من ده دقیقه در اخبار شبکه یک در این‌باره صحبت کنم.


* سخنان غلط جواد لاریجانی در گفتگوی ویژه خبری


اتفاقا همان شب آقای جواد لاریجانی در گفتگوی ویژه خبری صحبت کرد. آن‌جا هم به نظر من ایشان حرف‌هایی زد که اصلا ربطی به ماجرا نداشت. ایشان گفت: ما به اعضای القاعده ویزا می‌دادیم و البته منظورش این بود که ما با آن‌ها تعامل داشتیم و بالاخره جبرا ما با آن‌ها همسایه هستیم. یک روز بعد از صحبت‌های آقای لاریجانی یک نشریه آمریکایی تیتر زد که ایران در حادثه ۱۱ سپتامبر نقش داشته است و مشاور وزیر خارجه آن‌ها به این مسأله اعتراف کرده است!


* حرف‌های جواد لاریجانی کار دست ایران داد


یک‌بار هم که یکی از مسئولان ما حرف می‌زند کاری می‌کند که رسانه‌های غربی علیه ما تیتر بزنند. مردم ایران نمی‌دانند که آن مصاحبه چقدر باعث دردسر شد. در آن مصاحبه باید گفته می‌شد که ۱۱ سپتامبر یک توطئه بود. باید گفته می‌شد که همه اسناد نشان می‌دهد که این حادثه یک توطئه بوده و این اسناد باید افشا شود، اما آقای لاریجانی گفت: درباره ۱۱ سپتامبر ۴ روایت وجود دارد!


این سخنان واقعا کار دست ما داد! شما باید می‌گفتید که حادثه ۱۱ سپتامبر یک جنایت هولناک بود و بیش از ۹۰ درصد آمریکایی‌ها معتقدند که این حادثه یک توطئه داخلی بوده است. شما باید حرف آمریکایی‌های ضداسرائیلی را بزنید نه این که چیزی بگویید که برای ما دردسرساز شود. هیچ‌کس به این مسأله نیز نپرداخت.


- جناب آقای طالب‌زاده! پرسش بعدی من این است که آیا از دیدگاه شما شمشیر صهیونیسم‌ستیزی ایران در سال‌های اخیر کند شده است؟ اگر همچون من، پاسخ شما به این پرسش مثبت باشد، باید بگویم که من به شدت نگران کشور‌هایی هستم که چشم به رفتار ایران دوخته‌اند و در کمال شگفتی مشاهده می‌کنند که ایران در عزم خود برای ستیز با اسرائیل کندتر از پیش حرکت می‌کند.


تا زمانی که رهبر معظم انقلاب هستند، پاسخ من به این پرسش منفی است. با روحیه‌ای که آقا دارند خیلی جاها، ملاحظه دولت را می‌کنند. تا زمانی که امت حزب‌الله هست و تا زمانی که نهاد‌های انقلابی پابرجا هستند، شمشیر صهیونیسم‌ستیزی ما کند نمی‌شود و این مسیر ادامه خواهد یافت. در این‌جا باید به نکته‌ای اشاره کنم. در کشوری که می‌خواهد شمشیر برنده‌ای علیه صهیونیسم داشته باشد، باید عدالت اجتماعی برقرار باشد.


* عدالت اجتماعی در کشور ما در موضع ضعف قرار دارد


عدالت اجتماعی یعنی حمایت و حفاظت از مستضعفین. این مسأله در کشور ما در نهایت ضعف است. من چندین برنامه در این ارتباط روی آنتن برده‌ام. به خاطر دارید که ما در برنامه‌هایمان به موضوع ربا و این که بانک‌های ربوی هستند، ورود پیدا کردیم. ما برای اولین‌بار به این مسأله که پولدار‌ها مالیات نمی‌دهند و نیز مسأله زمین‌خواری و تصویب قانون کاداستر ورود پیدا کردیم.


* منافقین را دستگیر کنید، اما مردم حق اعتراض دارند


در برنامه «عصر» هم به مسأله «حق اعتراض» پرداختم. حرف من در آن برنامه این بود که اگر به مردم ایران فشار اقتصادی وارد شد و اگر معلمی نسبت به ناکافی بودن حقوقش اعتراض کرد، نیروی انتظامی حق ندارد مردم و معلمان را شلاق بزند و به زندان بیندازد. مردم حق دارند نسبت به مسائل اقتصادی اعتراض خود را بیان کنند. اگر منافقین خود را در معادلات اعتراضی وارد می‌کنند و شعار تغییر رژیم و مرگ بر دیکتاتور سر می‌دهند، باید آن‌ها را بگیریم و به زندان بیندازیم، اما باید بدانیم که حق اعتراض، جزو حقوق اصلی و اولیه مردم است.


* آقای هاشمی رفسنجانی می‌خواست جهاد سازندگی را منحل کند


من خوشحالم که این مسأله جا افتاد و پس از آن برنامه‌ها بود که اعتراضاتی درباره بانک کاسپین اتفاق افتاد و کسی چیزی نگفت. شاید ده مورد از این مثال‌ها در ذهن من وجود داشته باشد. ما این حرف‌ها را زده‌ایم. از دیگر موارد مهمی که ما به آن پرداختیم، انحلال جهاد سازندگی بود. این آقای هاشمی رفسنجانی بود که می‌خواست جهاد سازندگی را منحل کند.


- مگر آبادان اداره آب و فاضلاب ندارد؟


جهاد سازندگی یک ظرفیت عظیم برای خدمت به امت حزب‌الله بود. امت می‌توانست با جهاد سازندگی، ایران را بسازد. چرا آب آبادان و خرمشهر تا همین چند روز پیش گل‌آلود بوده است؟ چون جهاد سازندگی نیست. مگر این شهر‌ها اداره آب و فاضلاب ندارند؟ مگر کشور وزارت نیرو ندارد؟ مگر جهاد کشاورزی در این شهر‌ها نیست؟ وقتی وضعیت این‌گونه است، یعنی این نهاد‌ها هیچ‌کاره‌اند.


نهایتا چه نهادی مشکل آب این شهر‌ها را حل کرد؟ سپاه. یعنی آخر هم نیرو‌های انقلابی کار را انجام می‌دهند. به نظر من، متأسفانه و متأسفانه برخی به عمد کاری می‌کنند که صدای مردم؛ به ویژه در آن مناطقی که نزدیک عراق است، بلند شود. هدف برخی این است و در این راه موفق هم بوده‌اند.


- جناب آقای طالب‌زاده! اگر بخواهید از یک منظر آینده‌پژوهانه به معادلات سیاسی-رسانه‌ای جهان بنگرید؛ چه چیزی شما را نگران می‌کند؟ رسانه‌ها باید به چه موضوعاتی بپردازند تا پیش‌دستانه به استقبال وقایع پیش رو بروند؟


مسأله نخست، شکنندگی آمریکاست. این آمریکا و این رئیس‌جمهور بسیار شکننده‌اند. واقعیت این است که از زمانی که آمریکا با جمهوری اسلامی مقابله کرد و تصمیم گرفت که چراغ این انقلاب را خاموش کند، ۲۰ تریلیون‌دلار بدهکار شده است. اشغال عراق، اشغال افغانستان و طراحی ۱۱ سپتامبر پرسش‌های زیادی را در افکار عمومی ایجاد کرده است.


* مشکلات آمریکا از زمانی آغاز شد که در برابر ایران ایستاد


کشوری که ۲۰ تریلیون‌دلار بدهکار است، بسیار شکننده است. درباره شکنندگی آمریکا باید محکم صحبت کرد؛ چگونه است که آن‌ها درباره شکنندگی ایران سخن می‌گویند؟ چرا ما این کار را نمی‌کنیم؟ آن‌ها می‌خواهند با اعمال فشار‌های اقتصادی همه را نسبت به جمهوری اسلامی بدبین کنند. ما هم باید بگوییم که آمریکا چگونه به این وضعیت دچار شده است و باید بدانیم که مشکلات آمریکا از زمانی آغاز شد که سودای مقابله با ایران را در سر پروراند. مقابله با ایران برای آمریکایی‌ها گران تمام شده است.


- عده‌ای بعد از رحلت امام صاحب ویلا شدند/ باید پرسید از کجا آورده‌اید؟


ضرورت دوم، توجه ویژه به عدالت اجتماعی است. اگر بعضی‌ها جرأتش را داشته باشند، مسئولانی که بعد از رحلت امام (ره) نفع مالی عظیم برده‌اند باید افشا شوند. آن‌ها کاملا زیر رادار هستند. پیش از رحلت امام (ره) خیلی‌ها در خانه‌های کوچکی زندگی می‌کردند، اما بعد از رحلت امام (ره) صاحب هزاران متر باغ و ویلا شدند! این اموال از کجا آمده است؟ از کجا آورده‌اید؟


* مدافعان دیروز امام، آخر هفته‌ها در باغ‌ها نقشه می‌کشند


این مسائل کاملا از زیر رادار ما رد شده است. یک روز این مسائل روشن می‌شود، اما من برای این که در تاریخ بماند امروز به شما می‌گویم. وقتی امام حسین (ع)، با افراد جناح مقابل با هدف هدایت آن‌ها سخن می‌گفت، عده‌ای هلهله می‌کردند. امام (ع) می‌گفت: این اثر مال حرام است. مال حرام، حالِ دفاع از حق را از انسان می‌گیرد. به خاطر همین، آن‌ها که روزی از امام خمینی (ره) دفاع می‌کردند، آخر هفته‌ها در باغ‌هایی که متعلق به خودشان نیست جمع می‌شوند و نقشه می‌کشند و طراحی می‌کنند.


- این حقیقتا یک فاجعه است. من امیدوارم که با تلاش رسانه‌ها و متخصصانی همچون شما، دست‌کم افکار عمومی نسبت به این مسائل آگاه شوند. جناب استاد طالب‌زاده! بابت وقت ارزشمندی که در اختیارم قرار دادید سپاسگزارم.


من هم از شما و همکارانتان تشکر می‌کنم.


منبع:‌ مرآت


انتهای پیام/4001


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب