پول خرج می کنم، پس هستم
بسیاری از افرادی که به هر دلیلی در یک دوره از زندگی احساس ناراحتی شدید میکنند، ممکن است به اعتیاد روی بیاورند، چیزی که به طور موقت حال آنها را خوب کند. این حال خوب موقتی برایشان لذت بخش است و به این امید که بتوانند دوباره آن احساس خوب را پیدا کنند به همان روش ادامه میدهند. این رفتار را هم میتوان در افراد مصرف کننده مواد مخدر و هم کسانی که به خرید کردن اعتیاد دارند، دید. این گونه رفتارها بسیار مخرب هستند و میتوانند مشکلات و دردسرهای زیادی برای فرد ایجاد کنند. روان شناسان میگویند، فردی که به خریدهای هیجانی اعتیاد دارد وقت زیادی را صرف خرید و فکر کردن درباره آن میکند و همیشه با این مشکل چالش انگیز رو به روست که بخرم یا نخرم؟ و در آخر به دلیل ضعف در کنترل احساسات خود، اقدام به خرید میکند. برای حل کردن این مشکل و متوقف ساختن این روند غلط در ابتدا باید انگیزهها و علل این مشکل را شناسایی و پیدا کرد.
غرور :
اغلب افراد دوست دارند توسط دیگران تحسین و تمجید شوند و مورد احترام قرار بگیرند و به واسطه موقعیت اجتماعی، ثروت و میزان دارایی و موفقیتهایشان در زندگی احساس غرور کنند بنابراین به خرید کالاهای لوکس گران قیمت روی میآورند تا این موضوع را به خود و دیگران ثابت کنند.آنها خودرو، مبلمان و لوازم خانگی گرانقیمت میخرند تا به داراییهایشان افتخار کنند. پس میتوان گفت این یکی از قویترین انگیزههای خرید است.
مد یا تقلید:
بسیاری از اوقات خریدهای احساسی فقط به دلیل مد شدن چیزی یا تقلید از دیگران صورت میگیرد. تقلید زمانی اتفاق میافتد که فرد توسط لباس، مدل مو و حتی رفتارهایی نظیر نوع راه رفتن و سخن گفتن شخصی دیگر به ویژه قشر سلبریتی مانند هنرپیشگان،خوانندگان و ورزشکاران تحت تاثیر قرار میگیرد.از این رو به خرید کالاهای غیرضروری روی میآورد تا خود را به اشخاص مورد علاقه خود نزدیک و شبیه سازد.به همین دلیل است که صاحبان کالا سعی میکنند در تبلیغات محصول خود از افراد مشهور و معروف استفاده کنند تا انگیزه تقلید و مد را در خریداران تقویت کنند.
راحتی و رفاه:
میل به زندگی کردن در رفاه و راحتی در برخی افراد بسیار قوی تر است. بنابراین میتواند انگیزه مهمی برای خرید کالاهایی باشد که رفاه و آسایش بیشتری به ارمغان میآورند. این کالاها را اغلب میتوان در لوازم منزل به خصوص لوازم برقی غیر ضروری جست وجو کرد که معمولا با تبلیغ صرفه جویی در زمان و انرژی انسانی مصرف کنندگان را با قدرت به سوی خود میکشند.
جذابیت:
این واقعیتی انکار ناپذیر است که همه افراد دوست دارند جذاب باشند و این یکی از قوی ترین انگیزههای بشری است. به خصوص که مردان میخواهند در نظر زنان و همین طور برعکس جذاب به نظر برسند تا توسط جنس مخالف دوست داشته شوند. این انگیزه قوی دلیل محکمی برای خرید کالاهایی مثل انواع عطرها، لوسیونها، لوازم آرایش، پوشاک و غیره است.
محبت:
همه افراد یک انگیزه ذاتی برای محبت و توجه به خانواده شان دارند. همین حس عشق و محبت به خانواده،جامعه و حتی وطن معمولا مصرف کننده را به خرید برخی اجناس خاص سوق میدهد. مثلا محبت به کودکان خانواده منجر به خرید انواع اسباب بازی،پوشاک و مواد خوراکی میشود که در عین حال ممکن است ضروری هم به نظر نیاید.یا محبت به والدین منجر به خرید چیزهایی میشود که ممکن است نیاز نباشد اما آنها را خوشحال کند. یا عشق به همسر باعث خرید اجناسی مثل جواهرات، لوازم آرایش،لباس،کیف پول و... شود. یا حس وطن پرستی افراد را به خرید کالاهای داخلی سوق دهد. بنابراین همین طور که میبینیم حس محبت و میل به خشنود کردن دیگران میتواند مسئول خریدهای سراسر احساسی باشد.
عادتها:
بشر بنده عادت است. عادتها خیلی آسان ایجاد میشوند اما شکستن شان بسیار سخت است. وقتی عادتها ساخته و ایجاد میشوند ناخودآگاه در طول زمان به چشم یک نیاز اصلی دیده میشوند. عادتهایی مثل سیگار کشیدن، نوشیدن افراطی چای یا قهوه، دوخت لباس فقط در یک مزون خاص، خرید پوشاک یا مواد خوراکی فقط از یک فروشگاه یا مغازهای خاص و غیره که همگی محرکها و انگیزههای خوبی برای خریدهای احساسی و هیجانی مصرف کنندهها هستند.
خودبینی:
صفت خودبینی نیز مثل غرور نقش مهمی در زندگی یک شخص بازی میکند. اگرچه برخی افراد میان غرور و خودبینی تفاوتی قائل نمی شوند اما یک تفاوت مهم وجود دارد.غرور توجیهات و دلایل خودش را دارد اما خودبینی خیر. مثلا وقتی یک محقق یا دانشمند به بورس تحصیلی خود یا یک هنرمند به استعدادها و تواناییهایش مغرور است، مشکلی وجود ندارد. اما خودبینی دلیل و توجیه منطقی ندارد و فقط یک شخصیت پوشالی از فرد به نمایش میگذارد. از این رو برخی مصرف کنندگان کالایی را میخرند که واقعا به آن نیازی ندارند.به همین دلیل است که یک فرد ثروتمند یک بوم هنری مدرن میخرد نه به این دلیل که آن را میفهمد و درک میکند بلکه او میخواهد صرفا ثروتش را به نمایش بگذارد.
حسادت:
حسادت یکی از قوی ترین احساسات و نشان دهنده ترس یا خشم از دیگران به خاطر برتریهایشان در یک زمینه خاص است.برای مثال حسادت به هوش، ثروت، زیبایی،سلامتی،دستاوردها و موفقیتها. همین خود میتواند محرکی برای خریدهای غیر ضروری و احساسی باشد تا بدین وسیله فرد با خریدن کالاها و اجناسی که دیگران دارا هستند حس حسادت خود را به آنها آرام کند.
ارزش زیبایی شناسی:
مطالعه هنر و زیبایی در این گروه جای میگیرد. از آن جایی که مفهوم زیبایی از شخصی به شخص دیگر فرق میکند و همین طور در هر دوره زمانی متفاوت است، انگیزه لذت زیبایی شناسی، انقلابی در طراحی و زیبایی ظاهری کالاها و اجناس مانند انواع خودروها،جواهرات،دکوراسیون و غیره به پاکرده است. همین تفاوتها در تعریف مفهوم زیبایی از نظر اشخاص مختلف تنوع بسیار زیادی به کالاهای تولیدی بخشیده است. پس خود به تنهایی یک انگیزه قوی برای خریدهای احساسی و هر آن چه که زیبا به نظر میرسد هرچند غیر ضروری، به حساب میآید.
اضطراب و ناراحتی:
روان شناسان عقیده دارند کسانی که به طور افراطی خریدهای احساسی و هیجانی انجام میدهند، افراد مضطربی هستند که خیلی سخت میتوانند احساسات خود را کنترل کنند.در نتیجه برای فرو نشاندن استرس و ناراحتی خود به خریدهای مکرر روی میآورند زیرا که خرید در یک بازه زمانی کوتاه حال فرد را خوب میکند غافل از این که علاج واقعه خرید نیست.
سرگرمی:
شاید کمی تعجب آور به نظر برسد اما این حقیقت دارد که خرید کردن و خرج کردن پول در نظر برخی افراد یک تفریح است. اینان برای سرگرمی و گذراندن اوقات فراغت خود به پاساژ گردی و تماشای ویترین مغازهها میروند و پول خرج کردن نوعی تفریح برایشان به حساب میآید. قاعدتا این افراد بدون این که فکر کنند آیا واقعا کالای مد نظر را نیاز دارند یا خیر؛ و بدون این که برای آینده مالی پیش روی خود برنامه ریزی داشته باشند خریدهای احساسی بسیاری انجام میدهند.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/