دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
موسی نجفی:

آندلس؛ نشانه شکوه تمدن اسلامی بود

از نظر استاد مطهری تمدن اسلامی اندلس از مهمترین نشانه‌های پیشرفت و شکوه تمدن اسلامی در مقابل مغرب زمین است و ایشان سقوط آن را در کتاب انسان و سرنوشت جزیی مهم از عوامل انحطاط مسلمین می‌دانند.
کد خبر : 293538

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، متن زیر پرسش و پاسخی از موسی نجفی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است که در ادامه می خوانید.


شهید مطهری ایرانیان را در سقوط اندلس دخیل می دانست ومعتقد بود که ایرانی ها در سقوط اندلس سهیم بودند، در صورت امکان این مورد را توضیح داده و بفرمایید که به حکم سنت الهی آیا امروز ما شامل تکرار این وضعیت برای خودمان هستم؟


جواب: مطلبی که فرمودید یعنی سقوط اندلس، تا جایی که من به یاد دارم از نظر استاد مطهری تمدن اسلامی اندلس از مهمترین ادوار و نشانه های پیشرفت و شکوه تمدن اسلامی در مقابل مغرب زمین است و ایشان سقوط آن را در کتاب انسان و سرنوشت جزیی مهم از عوامل «انحطاط مسلمین» می دانند ؛ اما به نظرم ، ایشان در جایی نگفته اند که ایرانیان در این سقوط و انحطاط مقصر می باشند. چرا ؟


چون اولا مرحوم استاد مطهری، انحطاط و سقوط اندلس را از نظر داخلی به یک سلسله عوامل درون زای فساد و تباهی فکری و اجتماعی پیوند زده و از نظر عامل بیرونی، خود اروپائیان و صلیبیون متعصب به قدر کافی انگیزه و نفرت و خوی وحشی گری نسبت به اسلام و مسلمین داشته اند و اسناد و مدارک تاریخی نیز به اندازه کافی در این زمینه وجود دارد.


و اما در مورد نقش ایرانیان ، مطلب عجیب و ادعایی سخت غیر علمی را مطرح می نمایید ؛ چرا که همگی می دانیم سقوط و یا «فتح قسطنطنیه» توسط سلطان محمد دوم ملقب به سلطان محمد فاتح در سال ۱۴۵۳ میلادی صورت گرفته است و در مقابل این پیروزی بزرگ مسلمین علیه غرب صلیبی، آنان نیم قرن بعد در سال ۱۴۹۲میلادی بر اندلس مسلط گشتند و به نوعی تحقیر سقوط قبلی را با آزار و شکنجه و فشار و تضییقات فرهنگی مسلمانان به زعم خود جبران نمودند؛ اما نکته قابل توجه اینجاست که در این زمان در شرق عالم اسلامی، ایران صفوی حتی ظهور هم ننموده است و طلوع صفویان و استقلال مجدد ایران در سایه مذهب تشیع بعد از این تحولات تاریخی است و البته ایران تا دهه های آتی به امور داخلی خودش دل مشغول داشته و از طرفی نیروی قدرتمند و البته طماع و ایدئولوژیک یعنی امپراطوری عثمانی هم بین ایران صفوی و اروپا جدید همچون دیواری آهنین حائل بود و لذا ایران نه از نظر توان نظامی و یا موقعیت سیاسی و اجتماعی و نه از نظر جغرافیایی در شرایطی نبوده است که بخواهد تاثیری در اندلس داشته باشد.


اما درباره سنت تکرار تاریخ می توان گفت اگر شرایط و عوامل، مشابه بوده و مانع و عامل بازدارنده و تاثیر گذار جدیدی در کار نباشد، این اتفاقات، تکرار می شود؛ هر چند به نظرم سیر حکومت و تمدن در مشرق اسلامی بخصوص ایران شیعی تفاوت های زیادی با مغرب اسلامی و اندلس داشته و دارد و از این نظر شبیه سازی کاملی شاید صورت نگرفته باشد. البته تفاوت زمانه و تحول ماهیت دشمنی «غرب صلیبی» با «غرب سکولار» هم بایستی در نظر گرفته شود.


تاثیرات و تبادلات علمی بین مغرب اسلامی با مشرق اسلامی خود سخن دیگری است و فصل مهمی در تاریخ علم اسلامی است.


منبع: مهر


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب