دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
04 تير 1397 - 11:11
سیدرضا جزء مومنی*

مبارزه با مواد مخدر از شعار تا عمل

کد خبر : 289333

خالق دانایی و آفریننده متعال به حکم خلقت در احسن تقویم، نظام فیزیولوژیکی بدن را به شیوه‌ای تنظیم کرده که هوشمندانه می‌تواند مجموعه نیازمندی‌های خود را در فرآیند تغذیه مناسب و امکان تنفس سالم، تامین کند و نیازی به افزودنی‌ها در هر شکلی نیست بلکه ورود آنها می‌تواند ساختار طبیعی جسم را با مخاطره روبه‌رو و رفتار عمومی جسم را مختل کند.


افیون و مواد مخدر، بلای جوامع مدرنیته‌اند و آدم خسته در فرآیند زندگی ماشینی به دلیل عدم دسترسی به شیوه‌ها و مهارت‌های زندگی در اندیشه تأمین لذت کافی است و از اقبال بد، تن به رویدادی می‌دهد که با وابستگی به افیون، سعادت زندگی را می‌بازد و نه تنها جسم درگیر می‌شود بلکه پیوند روحی و روانی معتاد و مواد به جایی می‌رسد که معتاد جز بریدن از زندگی چاره‌ای نمی‌یابد و نکبت مواد، حکم به عدم فرد در اجتماع و زندگی، صادر می‌کند.


توسعه مهارت‌های زندگی با ایجاد شغل و تحقق عدالت در نرخ برخورداری از موهبت زندگی، می‌تواند دارویی مؤثر بر این درد کهنه باشد

مباحث مربوط به معتادان و درگیری‌های همیشگی بر مسأله مجرم و یا بیمار بودن معتاد، نشان از بازی‌های فرافکنی مسئولیت در موضوع اعتیاد دارد زیرا ساختار مواد مخدر بر سازمان روانی انسان چنان مستولی می‌شود که ترک وابستگی در کمترین مقدار ممکن گزارش می‌شود و با توجه به لذت خلسه‌آور که در نخستین تجربه در ذهن می‌نشیند و از سویی شتاب تولید و تنوع جهانی مواد نوین و بویژه صنعتی، ضریب ترک اعتیاد را به شدت کاهش می‌دهد و البته این مطلب در تصویر و نمای ساختمان اعتیاد بیان می‌شود و در فصول بعد به ریشه‌ها می‌پردازیم.


بنابراین در آغاز این نوشتار تأکید می‌شود که دولتمردان باید برای اصلاح جامعه، بنیان و پی ساختاری را تصحیح کنند و با توسعه مواهب و ارکان زندگی، این بلای به شدت خانمان‌سوز را مدبرانه به کمترین مقدار کاهش دهند به طوری‌ که توسعه مهارت‌های زندگی با تأمین شغل مناسب برای امرار معاش و تحقق عدالت در نرخ برخورداری از موهبت زندگی، می‌تواند دارویی مؤثر بر این درد کهنه باشد؛ به عبارت ساده باید لذت زندگی و سرگرمی مؤثر زندگی را با فرمول زندگی مشترک و درآمد کافی طراحی کرد، نرخ ازدواج را توسعه داد و بنگاه‌های خُرد مهارتی را تقویت و حمایت کرد تا بدون نیاز به اقدامات دولتی، بتوان لذت برد و از اندیشه لذت مجازی وابسته به اعتیاد دست کشید و متعاقب آن جامعه را از بن‌بست تاریک طلاق و فلاکت رفتار نابه‌سامان اجتماعی نجات داد که انصافا در مطالعه کلیات زندگی معتادان به سرچشمه آلوده‌ی بیکاری و بن‌بست وحشتناک طلاق می‌رسیم.


پس درمان اعتیاد را باید از ریشه پی گرفت. در حالی که 24 سازمان و وزارت در ایران روی کاغذ، متولی مبارزه با مواد مخدر و قاچاق آن هستند و قرار است زندگی معتادان را در بُعد پیشگیری و درمان، زیر نگاه تیزبین خود داشته باشند ولی افسوس که از تمام سازمان‌ها، مدت مدیدی است که فقط نیروی انتظامی با ایثار در مرزها و پاکبانی در محیط اجتماعی، تلاش می‌کند و دادستانی‌ها و دادسراها هم منطبق با محدودیت اعمال شده از جامعه جهانی، پر بودن زندان‌ها و فراگیر شدن تجارت مواد مخدر، ناگزیر به توسعه‌ دامنه‌ بحشش و اغماض هستند و یا اینکه برابر با قوانین جدید پس از حذف اعدام فقط به تأثیر کارهای فرهنگی و تشویق‌مدار دل‌خوش باشند که فرصت اعمال پیشگیرانه قهری به اتمام رسیده است.


متأسفانه مبارزه با مواد مخدر از میان 24 سازمان متولی، محدود به نیروی انتظامی و قوه قضائیه شده است

همین‌جا لازم است به تأکیدات رهبری در موضوع اقتصاد توجه شود و اینکه در ده سال گذشته شعار سال‌ها، اقتصادی است و تاکیدی بر این معنا که سعادت جامعه مرهون تلاش جدی به منظور کارآفرینی و پویایی چرخ‌های اقتصادی جامعه است که اگر این اقدام دولتی معمول شود، می‌توان با توسعه فرهنگ عمومی، اقدامات عملی را اجرا کرد که بهترین شیوه، مواجهه حضوری با معتاد در قدم نخست، انذار و بایکوت خانوادگی در مرحله دوم و استفاده از فرمول‌های قهریه در محیط اقوام به منظور اصلاح و برگشت به زندگی افراد معتاد خواهد بود؛در حوزه فعالیت فرهنگی باید چاره کار را در مشارکت تمام اجزای اجتماع به منظور مبارزه فراگیر انتخاب کرد و با تمام قوت و قوا در میدان مبارزه فرهنگی با بلای اعتیاد برآمد و البته امیدوار باشیم که دولت‌مردان وظایف ساختاری خود را در توسعه و رونق اقتصادی انجام دهند که زیرساخت مبارزه، نیازمند سرگرمی مؤثر در تامین شغل و متعاقب آن تامین درآمد برای زندگی سعادتمندانه است.


به عبارتی قدرت دولت و قوه قضاییه به اندازه‌ای نیست که بتواند در اصلاح کلی جامعه به اعتبار وجود اعتیاد و معتاد وارد عمل شود و یا حداقل، نمی‌توان به قدرت قهریه دولتی به افراد کمک کرد زیرا بخش عمده اعتیاد، متوجه اقتصاد مواد مخدر است که در قالب بنگاه‌های جهانی فعالیت دارند و اقدام گروه‌های عمده جهانی در تعیین ضریب اقتصادی جوامع به اعتبار ترانزیت مواد از مبدأ تا مقصد تعیین کننده است.


پس در نگاه به معتاد، کمترین توجه به مقوله اعتیاد است در حالی که در کشور ما به شاخه‌های ضعیف و شکننده اعتیاد می‌پردازند و از ریشه‌های بین‌المللی اعتیاد غافلند و البته این به معنای عدم مبارزه نیست بلکه متاسفانه باید گفت در این شیوه از مبارزه، دسته‌گل‌هایی را نیروی انتظامی در مرزهای شرقی از دست داده که جبران‌ناپذیر بوده و هست و نگارنده اطمینان دارد که در صورت تحقق فرهنگ اجتماعی وابسته به توسعه درآمد و کارآفرینی و مبارزه‌های خانوادگی در برگشت معتاد به چرخه زندگی، می‌توان به نتیجه مطلوب امیدوار بود.



بخش عمده اعتیاد، علاوه بر اقتصاد جهانی مواد مخدر که مورد غفلت جامعه است به میزان مصرف یقه سفیدهای جامعه برمی‌گردد که بنا به تموّل و تمکّن مالی قابل شناسایی نیستند و البته ضرورتی به شناسایی آنها نیست زیرا هیچ پی‌آمد نامطلوب اجتماعی روشنی ندارند ولی به هر حال نرخ استفاه از مواد را شتابان بالا می‌برند و البته بخش عمده‌ای از طلاق‌های عاطفی منجر به خیانت همسران در همین زیرگروه گزارش می‌شود و این مطلب دلیلی است تا این قشر نیز اگرچه از نظر درآمدی، همان قشر برخوردار جامعه هستند، الزاما مورد درمان و توجه قرار گیرند.


در تمامی رفتار اجتماعی، پیشگیری اولی بر درمان است و متأسفانه تمام انرژی کشورهای جهان سوم در مواجهه با بیماران هدر می‌رود که لازم است شیوه‌ها و بودجه‌های درمان را به حوزه پیشگیری انتقال دهیم و در بدو امر از شیوع و تزاید اعتیاد جلوگیری کنیم و سپس به درمان بپردازیم که البته بازهم، زیرساخت حرکت‌های احتمالی در تأمین شغل، تعریف دارد.


مبارزه در دو بعد فیزیولوژیکی با حضور استادان پزشکی و در بعد قانونی با حضور گروه‌های حقوقی، ضرورتی اجتماعی است

آموزش مهارت‌های زندگی، توسعه دانایی در شیوه التذاذ از داشته‌ها بویژه تامین لذت از برخورداری اجزای زندگی در تأمین فرصت اردواج آسان، توسعه در توصیه به زندگی سالم در جمع خانوادگی‌، عدم اتکا به جلسات فرمایشی گزارش‌محور بدون توجه به جامعه واقعی آماری معتادان و اجزای درگیر با معضل اعتیاد، کمک ساختاری دولت، تأمین قوانین جایگزین مقررات نخ‌نما با تاریخ تولید بیش از 50 سال، اقدام ملی در ظرفیت تمام افراد جامعه به منظور دستگیری از بیماران اجتماعی به عنوان معتاد، توسعه پایگاه‌های مشاوره‌ای در ارائه مشاوره‌های منتهی به زندگی آرام، توجه عمومی جامعه به فتنه‌انگیزی سازمان‌های جهانی در اقتصاد ویرانگر مواد مخدر، پیشگیری اصولی از ورود مواد صنعتی جدید به ویژه ماده اخیر که تجربه و لذت القایی مرگ را به ارمغان شوم می‌آورد، توسعه ورزش‌های عمومی، تجمیع بودجه‌های تخصیصی با تولیت مشخص با اتکا به مطالعه دقیق جامعه آماری، تغییر شیوه‌های اطلاع‌رسانی و برگزاری دوره‌های آموزشی کاربردی و مشاورمحور به جای سخنرانی‌های عمومی و وعظ و خطابه‌های بی‌ثمر بخشی از اقدامات لازم‌الاجرا است.


حذف شیوه‌های سنتی در توضیح و توجیه شرایط اعتیاد و معتاد، کنترل اقتصاد بین‌المللی در محدوده کشور جمهوری اسلامی با تخصیص بودجه کافی در صیانت جدی از مرزها، کنترل اصولی یقه‌سفیدهای معتاد بدون آرم و اتیکت با ضرورت بازگشت به زندگی فاقد مواد، آشنایی با اعتیاد و مواد مخدر در مدارس ابتدایی و آموزش جدی در مهارت «نه گفتن» به جوانان، توسعه مبارزه غیرمستقیم درمان‌محور، آموزش اعضای خانواده‌ها به منظور مبارزه رفتاری با اعتیاد در محیط گرم خانوادگی، استفاده درست از شومن‌های آموزش عمومی مبارزه با اعتیاد در کنار استفاده اصولی از ظرفیت همه مساجد و پایگاه‌های اجتماعی به اعتبار آگاهی افراد در ساختارهای اجتماعی پویا، تفاهم شهرهای همجوار در تامین نیروی‌های آموزشی به منظور کاهش نرخ آموزش‌های عمومی در ترک اعتیاد و درمان بیماری اعتیاد، تعیین سرانه درمان و توسعه رفتار اجتماعی به قابلیت تمام خانواده‌های ایرانی در حرکت جهادی به منظور رفع آلودگی اعتیاد نیز باید مورد توجه مسئولان و آحاد جامعه باشد.



توجه جدی به بیمارانِ در حاشیه با نرخ ریسک بالای ابتلا به بیماری‌های مربوط به سوء استفاده از مواد و تزریق‌های خطرناک با توجه ویژه به بیماری‌های مقاربتی پرخطر، حضور درمانگران در جامعه آسیب‌پذیر و کاهش نرخ درمان این قشر با تخصیص یارانه درمان اعتیاد و تأمین داوهای ارزان با کنترل مراکز و افراد توزیع‌کننده و کنترل نظامند کمپ‌ها با تأکید به حذف کمپ‌های بدون مجوز با طرح درمان‌های غیر استاندارد، مبارزه علمی در ساختار دانشگاهی با تخصیص دو واحد درس سلامت فردی و اجتماعی با تکیه به پرهیز از مخدرات، آشنایی دانشجویان با پی‌آمد استقاده از مواد برای بیداری و توسعه ظرفیت حفظ و یادآوری مطالب در امتحانات، بیداری اجتماعی نزد خانم‌ها که به غلط تصور می‌کنند می‌توانند با مواد مخدر صنعتی لاغر شوند، مبارزه اصولی در دو بعد همزمان فیزیولوژیکی با حضور استادان پزشکی و زیست‌شناسی و در بعد قانونی با حضور گروه‌های حقوقی به منظور تامین قوانین مربوط به مبارزه و تصحیح بعض از مقررات، تأمین کار و برگشت به زندگی پخش‌کنندگان خرده‌پا، ضرورت کنترل خروجی مواد در قالب ساقی و قاچاقچی با نیم‌نگاهی به مصرف‌کنندگان در قالب معتادان، بازبینی و توسعه کمپ‌ها با امید به ایجاد محیط‌های خانوادگی ترک و به عبارتی همراهی اعضای فامیل برای حذف معضل اعتیاد به جای بی‌اعتنایی و عدم توجه و یا کسر شأن از همراهی با فامیل معتاد بخش دیگری از اقدامات و سیاست‌های لازم است.


عدم اطلاع‌رسانی کشف و ضبط مواد مخدر به منظور پرهیز از شکستن قبح این معضل در رسانه‌های محلی، پیشگیری از توسعه قلیان و سیگار با تعیین مالیات بیشتر به عنوان زیرساخت اعتیاد، پیشگیری از اعتیاد به داروها در جامعه دانشجویی، تأمین جلسات آگاهی‌افزایی عمومی در کنار مجالس وعظ و استفاده از ظرفیت منبر و مسجد با تأکید به مبارزه علمی در محیط دانشگاه و مدرسه و ظرفیت مهم آموزش و پرورش، استفاده از مقوله فوق‌العاده کاربردی هنر در القای غیرمستقیم آسیب‌های اعتیاد در جامعه، تعیین جایگزین شادی‌بخش در زندگی به جای مواد مخدر، توسعه تسهیلات برای کارآفرینی و تأمین شرایط ملی در ازدواج آسان، همراهی ملی تمامی ملت در توسعه ازدواج آسان با پرهیز از قیود ناکارآمد فعلی و رسوم دست و پاگیر ازدواج، توسعه مباحث پیشگیری و درمان در رسانه ملی با قید فراگیری آموزش‌ها در مقابله با فتنه جهانی در کاهش غیرت و قدرت جوانان به عنوان عامل پویایی ملی کشورها و ... از سرفصل‌های مهمی است که باید به آنها پرداخت.



حتما تأیید می‌‌کنید که این حجم از کارها را باید به اتکای تمام مردم و با رسالت دینی و ملی انجام داد لذا قدرت دولت و قوه قضاییه در حد و اندازه این همه تلاش نخواهد بود و بازهم باید تأکید شود که خانواده‌ها بهترین موقعیت برای کنترل در ورود جوانان به منطقه ریسک اعتیاد هستند و هم می‌توانند به خوبی در محیط درمان، وارد شوند و با حمایت از معتاد، شرایط ورود مجدد او را تأمین کنند و باید همگان بدانند که بریدن شاخه‌ها بدون اصلاح ریشه، موجب تزاید شاخه‌هاست ولی درمان ریشه، سلامت تمام درخت را به همراه دارد و البته شاخه و برگ نیز به سلامت خواهند بود.


در پایان تأکید می‌شود که هیچ‌گاه نمی‌توان دست از تلاش کشید و ناامید شد، پس باید با اعمال فرمول ساده حمایت‌های خانوادگی و فامیلی، سرفصلی نوین در زندگی افراد معتاد باز کرد.


شاید در فرصتی دیگر به شیوه‌ای جامع‌تر و البته علمی، هریک از سرفصل‌ها را گشودیم!... شاید...


*مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته