برجام بیش و پیش از اینکه معاهدهای حقوقی یا توافقی سیاسی باشد، قراردادی است که قرار بود «انتظارات» متقابل ایران و 1+5 را برآورده کند. مهمترین انتظارات ایران که در نامه 9 بندی مقام معظم رهبری به رئیسجمهور بعد از حصول توافق بهصورت مکتوب منتشر شد، «لغو تمامی تحریمهای هستهای» و «عدم وضع و اعمال تحریمهای جدید» بود. اما بعد از گذشت بیش از دو سال از اجرای برجام، درحالیکه تمام انتظارات طرف غربی و آمریکا در محدودسازی فعالیتهای هستهای ایران محقق شده است، انتظارات ایران در حداقلیترین سطوح نیز تأمین نشده است.
غیر از بحث تأمین انتظارات طرفین، قرار بود برجام سنگ محکی برای راستی و درستی مسیر اعتماد به آمریکا نیز باشد. حال که رئیسجمهور ایالاتمتحده با وقاحت هر چه تمامتر مقابل دوربینها دستور خروج از برجام و بازگشت تحریمهای ایران را صادر کرده است، درسهایی شاید مهمتر بتوان از برجام گرفت. بخوانید؛
1. اولین درس برجام، تجربهای قدیمی است که «آزموده را آزمودن خطاست». ملت ما آمریکا را بارها آزموده و برجام آخری بود و باید آخری باشد. ورود به مذاکره و مصالحه با آمریکا در موضوعاتی مانند توان دفاعی موشکی و سیاستهای منطقهای، اشتباهی دیگر به سیاهه اشتباهاتی خواهد افزود که اعتماد به این کشور استکباری ایجاد کرده است. در این تجربه نیز آمریکای اوباما با آمریکای ترامپ تفاوتی ندارند. راهبرد هر دو فشار بر ایران برای تغییر رفتار و همسوسازی آن با سیاستهای ایالاتمتحده است. تنها تفاوت آنها در رویکردها و روشهایی است که برای پیشبرد دشمنی خود علیه ایران پیگیری میکنند.
2. دومین درسی که باید از برجام آموخت، «نگاه به داخل و تقویت پایههای اقتصاد بومی» است. اکنون که کشتی برجام به گِل نشسته است شاید موضوعی بدیهیتر از این نباشد که پاشنه آشیل ایران چه در مذاکرات منتهی به برجام و چه در زمان اجرای توافق، اقتصاد وابسته و بروننگری بود که زمینه ایجاد فشار توسط کشورهای متخاصمی چون آمریکا را مهیا میکرد. آنچه امروز باید سرلوحه اقدام قرار گیرد، بازسازی اقتصاد ایران با تمرکز بر مؤلفههای اقتصاد مقاومتی و نگاه به ظرفیتهای داخلی است تا امکان فشار مجدد اقتصادی بیگانگان از بین رود.
3. اما سومین و مهمترین درس برجام، «فرایند تربیتی» است که با نقض عهدهای مکرر آمریکا در متن آن بخش از جامعه که حل مشکلات کشور را در گروه ساختن با آمریکا میدانند ایجاد شده است. این فرایند تربیتی از این به بعد هم باید گسترش پیدا کند. نتیجه فرایند تربیتی باید این باشد که اتفاقی که در انتخابات سال 92 افتاد تکرار نشود و جریانی با وعده مذاکره با آمریکا برای حل مشکلات کشور نتواند بر مصدر امور بنشیند. چراکه راهحل مشکلات کشور نه در چشم دوختن به دست و دهان امثال ترامپ بلکه توجه به کار ایرانی و حمایت از کالای ایرانی است.
* معاون دانشجویی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه
انتهای پیام/