سیاهه دشمنیهای آمریکا و شکست پشت شکست مقابل ایران
گروه سیاسی خبرگزاری آنا_آرزو نوروزجم: این روزها فضای کشور و نقل محافل مردم کوچه و بازار حرفهای ترامپ و مسئولان آمریکایی شده که سالهاست منتقدان دولت فریاد بدعهدیاش را سر می دهند و میگویند نباید «از یک سوراخ چندبار گزیده شد .»
بدعهدیهایی که برای اثباتش نیاز نیست تا قله قاف رفت،برای این ادعا دلیل و برهان بسیار است، حتی مسئولان سابق آمریکا همچون هیلاری کلینتون بر آن معترفند و رسانه های غربی گزارشها دربارهاش نوشتهاند.
اسناد جنایات و بدعهدیهای ایالات متحده که اسنادش برای همیشه در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت شده است.
کتاب تاریخ ایران را که ورق بزنیم با تعداد صفحات بیشماری مواجه میشویم که آمریکا در آن برای تسلط به ایران و ضربه زدن به آن از هیچ کاری فروگذار نکرده است، از گیر و دار اختلافات درونی سلطنت قاجار گرفته تا حرف و حدیث های آمدن رضاخان و حمایتهای کاخ سفید از ساکنان کاخ شاهنشاهی ایران.
سِبقه حضور آمریکا در ایران به جنگ جهانی دوم میرسد، روزهایی که رضاخان میرپنج به دنبال حمله متفقین به ایران در ۳ شهریور ۱۳۲۰ از آمریکاییها کمک خواست اما به دلیلی سردی روابط میان تهران و واشنگتن این درخواست در ظاهر قبول نشد.
ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی دوم چیزی حدود ۴۵ میلیون دلار در چارچوب قانون وام و اجاره به ایران پرداخت کرد، درست زمانی که برخی شرکتهای نفتی آمریکایی برای سرمایهگذاری در نفت ایران اعلام آمادگی کردند، درخواستی که محمد مصدق در مقابلش طرح سیاست موازنه منفی برای پرهیز از واگذاری هرگونه امتیاز نفتی به خارجیان تا پایان جنگ جهانی دوم را در مجلس شورای ملی مطرح کرد.
رضا خان که از گردونه سلطنت ایران خارج شد و شاه جوان برتخت نشست، روابط نظامی ایران و آمریکا رو به فزونی گذاشت.
۳۰ خرداد ۱۳۲۶ قراردادی ۱۰ میلیون دلاری برای فروش سلاح به ایران امضاء شد، دو سال بعد کنگره ایالات متحده قانون کمک به دفاع مشترک را تصویب کرد و به ازای اش مبلغ ۲۷ میلیون دلار کمک نظامی در اختیار ایران قرار گرفت.
چندسال بعد، با گسترده شدن احساسات ملی گرایانه در ایران و تلاشهای محمد مصدق و آیت الله کاشانی برای ملی کردن صنعت نفت، آمریکا شرکتهایش مثل شرکت آرامکو نگران تحولات ایران شدند از این رو سیاستی اتخاذ کردند تا ضمن عدم حمایت از این اتفاق منافع خود را تامین کنند، آمریکاییها در ظاهر مدعی بودند که مماشات در مقابل مصدق در نهایت به پیروزی حزب توده و فروافتادن ایران در دامان اتحاد جماهیر شوروی منجر خواهد شد.
در نتیجه این دسیسه و تلاش برای دست نیافتن به استقلال اقتصادی و سیاسی پیشنهاد سرنگونی مصدق و بازگشت شاهی که از ترس کودتا از کشور فرار کرده بود مطرح شد.
کودتای ۲۸ مرداد نخستین تجربه سازمان سیا در سرنگونی یک دولت خارجی و نقطه عطف دخالتهای آمریکا در ایران بهشمار میآید عملیاتی که با هدایت "کرمیت روزولت" مامور مخفی سیا به نام عملیات آژاکس به مرحله اجرا گذاشته شد.
حالا آمریکا بعد از گذشت 60 سال از کودتایی که به راه انداخت، اسنادی را از آرشیو امنیت ملی آمریکا منتشر کرده که نشان میدهد این اقدام بخشی از فعالیت سیاست خارجی این کشور محسوب میشده است.
کمتر از سه ماه بعد، خبر رسید "ریچارد نیکسون" معاون آیزنهاور رئیس جمهور وقت آمریکا قرار است به تهران سفر کند. دانشجویان دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، فنی، پزشکی و داروسازی دانشگاه تهران دست به تظاهرات زدند که در نهایت به درگیری روز 16 آذر کشیده شد و سه دانشجو شهید و 27 دانشجوی دیگر بازداشت شدند.
سال 1335، نمایندگان مجلس ملی به بهانه دفاع از حقوق ملت ایران قانونی را تصویب کردند که ثمرهاش تاسیس ادارهای با نام سازمانی ساواک با نظارت مستقیم امریکا و متحد همیشگیاش اسرائیل شد.
آمریکا متعهد شد وظیفهی آموزش نیروهای ساواک را بر عهده بگیرد و حتی برخی عملیاتهای این سازمان را چه در داخل و چه در خارج از ایران مدیریت کند.
دخالتها و اعمال نظرهای آمریکا در امور داخلی ایران به ساواک و عملیاتهایش ختم نشد، تجربه گذشته دولتهای قاجار و پهلوی اول، برای شاه جوان عبرت نشد و فروردین ۱۳۴۰ در شهر وین، ایران قراردادی را امضا کرد که طبق آن سفیران و ماموران کنسولی کشورهای خارجی از مصونیت برخوردار هستند .
قراردادی 53 مادهای به همراه دو پروتکل که به کاپیتولاسیون معروف شد، امروزه تقریبا همه کشورهای جهان بر آن اتفاق نظر دارند.
حضور پشت پرده ایالات متحده و آمد و روندهای مقامهای سیاسی این کشور و اشرافشان بر تصمیمات دربار ایران، زمینهسازی برای اعتراض مردمی را به دنبال داشت، که با رهبری امام خمینی(ره) تصمیم گرفتند مستعمره سیاسی کشوری در آنطرف دنیا نباشند.
مهره اصلی بازی دربار ایران، خانه اش را که طبق قرار و مدارهای دیپلماتیک باید محل فعالیتهای دیپلماتیک باشد، به لانهای تبدیل کرد که همه تحرکات مردمی و گروههای مبارز را رصد و برای براندازی و سرکوب و ایجاد نا امنی برنامهریزی کند.
لانهای که یک سال بعد از انقلاب 57 ایران، به دست دانشجویان پیرو خط امام اشغال شد و اسناد به دست آمده از آن میگفت، این سفارت یک لانه جاسوسی، لانه ای برای جاسوسی از ایران و تمام کشورهای غرب آسیا است.
آنها با حمایت از جناح های مخالف مذهب و ناسیونالیست ها قصد داشتند تا فضای سیاسی ایران را به نفع خود حفظ نمایند.
ارتباط مقامهای سفارت آمریکا و حمایتشان از بنی صدر و اعضای گروهک منافقین ونهضت آزادی و جبهه ملی هم در این راستا بود که از همین اسناد لانه جاسوسی به دست آمد .
تسخیر لانه جاسوسی و گروگان گرفته شدن 66 دیپلمات آمریکایی به دست دانشجویان ایرانی، دست مخفی دخالت آمریکا در ایران را رو کرد و رئیسجمهور وقت آمریکا فرمان صادر شدن نخستین تحریم عمده اقتصادی علیه ایران را صادر و مفادش را اجرایی کرد.
فتح لانه جاسوسی آمریکا نقطه عطف دیگری شد در روابط ایران و آمریکا نقطه ای که پس از آن سیاستهای کثیف آمریکا دیگر در پس پرده پیگیری نمیشد و علنا در محافل و مجامع دنبال شد.
نتیجه فرمان اجرایی شماره ۱۲۱۷۰ که جیمی کارتر آن را صادر کرد بلوکه شدن همه داراییهای دولت ایران در آمریکا شد که با هر عنوانی سرمایه گذاری شده بود.
کاخ سفید که با همه تجهیزات هوایی و نظامیاش وارد صحرای طبس شده بود شکستی مفتضحانه را متحمل شد. همزمان با تجاوز طبس، سازمان سیا به وسیله شاپور بختیار کودتایی را تحت عنوان نوژه تدارک دید. تجاوز نظامی طبس و کودتای نوژه دو حلقه یک زنجیر واحد بودند که باید براندازی نظام جمهوری اسلامی را به ثمر می رساند.
چراغ سبز حمله به ایران را آمریکا برای صدام روشن کرد، سودای براندازی انقلابی که تازه پا گرفته بود بهانه ای شد تا غربی ها همه توان و هم و غمشان را بگذارند و سلاح های جنگی و شیمیایی را روانه عراق کنند تا تهران زمینگیرشود .
ایران به مدت 8 سال درگیر جنگی ناعادلانه شد که قدرت های شرق و غرب همه به پشتیبانی عراق بلند شدند و آمریکا همچنان پشت پرده به حمایتهایش ادامه داد.
حالا اردیبهشت هست و شاید هنوز هم در خاطره خیلی از ریش سفیدان باشد که 32 سال پیش، رژیم بعث عراق سه منطقه مهران، امیرآباد و صالح آباد را با سلاح شیمیایی بمباران کرد.
اتفاقی که یکسال بعدش اواسط سال 66، نمونهاش در سردشت رخ داد که آثار جراحتش با وجود گذشت بیش از 30 سال هنوز بر تن ساکنانش جلوه میکند .
این اتفاق فقط یکی از صدها جنایت نهان و آشکار آمریکا علیه ایران است، بر کسی پوشیده نیست که صدام با اتکاء بر سکوت مجامع بینالمللی و حمایت مخفیانه آمریکا و سایر کشورهای غربی اقدام به استفاده از سلاحهای شیمیایی کرد و کوچکترین ملامتی از سوی مجامع غربی روانه کاخ ریاست جمهوری عراق نشد .
7 سال از جنگ تحمیلی علیه ایران گذشت. سال 66 که به نیمه رسید خبر آمد سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس در حال سوختن است، درست زمانی که شورای امنیت قطعنامه 598 را تصویب کرد، قطعنامهای که ایران هنوز آن را نپذیرفته بود.
حمایت آمریکا از نفتکش های کویتی که مسئول حمل نفت عراق بودند و حمله بالگردها و توپهای آمریکا در روز 27 مهرماه 66 به نفتکشهای ایرانی به منزله دخالت فیزیکی این کشور در جنگ ایران و عراق به شمار آمدند.
جنگ عراق علیه ایران، به روزهای پایانی خود نزدیک شد، نشان افتخار ماموریت جدید آمریکا این بار بر سینه " ویلیام راجرز" نشست، کاپیتان و فرمانده ناو آمریکایی که مآموریتش به شهادت رساندن مسافران پرواز شماره 655 هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران بود .
هرچند فرمانده این ناو اعلام کرد هدفش هواپیمای ایرانی نبوده اما گرفتن نشان لیاقت از سوی بوش پدر برای فرمانده ناو وینسنس و عدم عذرخواهی از ایران این ادعا را رد میکند.
مقامهای واشنگتن پیشتر بارها از وجود اختلافات داخلی و گسترده شدن گروهک های تروریستی در ایران حمایت کردهاند، از ترورهای متعدد سالهای آغازین جمهوری اسلامی گرفته تا حمایت مستقیم از گروهک منافقین و درخواست از دولت وقت عراق برای اختصاص اردوگاههایی در این کشور با نام لیبرتی و اشرف و اختصاص مبلغ 600 میلیون دلار به عنوان غرامت به اعضای این گروه تروریستی .
اعمال تحریمهاى ظالمانه علیه ایران از دیگر اهدافی است که ایالات متحده هر ساله بر وجود آن پافشاری میکند و تلاش دارد راههای مختلفی را برای اجرایی شدن آن به کار گیرد، در کنار بلوکه کردن اموال دولت جمهوری اسلامی ایران در بانکهای اروپایی و آمریکایی، ایالات متحده سیاست تهاجم فرهنگى و جنگ نرم علیه ملت ایران را در اولویت اهداف و برنامههای خود قرار داد .
ساخت فیلمهاى ضد ایرانى و ضد اسلامى، عملیات جنگ نرم، تهدید مستمر ملت ایران به حمله نظامى، حمایت از فتنه و دخالت دراغتشاشهای داخلی ایران در سال هاى ۸۸، ۸۲، ۷۸، ترور دانشمندان هستهاى ایران، همه از جمله مواردی است که دولت آمریکا برای نفوذ در ایران برایش برنامه دارد.
حالا بعد از گذشت چند دهه از دشمنی دولت آمریکا علیه ایران، این بار چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته مدل دشمنیاش را متفاوت تر نشان دهد. در این میان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که از سوی ایران و کشورهای عضو 5+1 امضاء شده بود، از سوی دونالد ترامپ پاره شد.
قراردادی که قرار بود عایدی اش برای ایران برداشتن تحریم ها واجازه دسترسی ایران به سوئیفتهای بانکی باشد، اینک آخرین تیر ترکش دشمنی کشوری 500 ساله برای تمدنی با قدمت 2500 سال شده است.
و داستان این دشمنیها همچنان ادامه دارد ...
انتهای پیام/