«خداحافظی طولانی» روایتی ساده و بدون پیچیدگی
این فیلم که در هیاهوی جشنواره توانست در هفت رشته کاندیدای دریافت جایزه شود، سیمرغ بهترین بازیگر مرد را تصاحب کرد؛ سیمرغی ارزشمند و مهم برای سعیدآقاخانی.
«خداحافظی طولانی» یکی از آثار مینیمال سینمای ایران در سالهای اخیر است. فیلمی که با روایت سادهای که دارد سعی میکند بدون پیچیدگی خاص و ویژهای، سادگی را بیشتر به نمایش بگذارد.
آخرین اثر فرزاد موتمن از آن دست فیلمهایی است که با روایتی ساده اما جامعهشناسانه و روانکاوانه به بیان زندگی یک قشر یا طبقه از اجتماع میپردازد.
سینمای ایران در روایت اجتماعی خود در سالهای اخیر به قدری درگیر زندگیهای یکنواخت از یک قشر نسبتا ثابت شده، که یادش رفته به زندگی مردم دیگر نیز نگاه کند.
کارگردانان سینما در این سالها بیشتر کاراکترها و حتی لوکیشنهای خود را تنها به شمال تهران محدود کردهاند و انگار همه قصهها در تهران و آن هم در شمال آن رخ میدهد و این نگاه جامعهشناختی حتی گاه به تلویزیون نیز سرایت کرده است.
فیلم «خداحافظی طولانی»، یک فیلم بیجغرافیا است و یحیی کارگر عاشقپیشه که از قضا کمدینی چون سعید آقاخانی با بازی در سکوتهای خوب و به جایش آن را به پایان میرساند، مجبور است برای رهایی از سندرم فیلمفارسی دست به سادگیهایی بزند که گاهی انگار این روایت بیرون از پرده سینما اتفاق افتاده است.
این فیلم، عشقی از طبقه کارگر جامعه را جلوی دوربین برده است و داستان فیلم، درباره کارگری ساده به نام «یحیی» است که در کارخانه ریسندگی کار میکند. او پس از تبرئه از اتهام قتل جنجالی همسرش و آزادی از زندان، در مقابل اجتماعی قرار میگیرد که او را مقصر میپندارد.
فرزاد موتمن خود شخصا حضور سعید آقاخانی را برگ برنده این فیلم میداند و امیدوار است تا مردم و مخاطب عادی جامعه با این فیلم ارتباط درستی برقرار کنند و دوستش داشته باشند.
سعید آقاخانی نیز میگوید همیشه فکر میکرده توانایی متفاوتی در ایفای نقش غیر طنز داشته باشد اما فرصت پرداختن به آن ایجاد نشده بود.
در مجموع «خداحافظی طولانی» فیلم سادهایست و در عین سادگی، فضای خاص خودش را دارد؛ حس خوبی به مخاطب القا میکند و از آن دست فیلمهایی است که محتاج توجه بیشتر به عمق و ابعاد اجتماعی آن هستیم.
انتهای پیام/