زندگی پولدارترها پایدارتر نیست
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، بعد از اعلام سازمان ثبتاحوال مبنی بر ثبت 175هزار جدایی در مقابل 609هزار ازدواج در سال96 که رکورد زنی در طلاق کشور است؛ در ادامه طبق گفته معاون سازمان امور اجتماعی کشور جغرافیای شهری هم در میزان طلاقها مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه این شده است که در منطقه شمیرانات تهران به ازای هر 100 ازدواج، 67 طلاق به وقوع میپیوندد. آماری که نشان میدهد دیگر برخلاف گذشته نبود امکانات، اعتیاد و بیکاری تنها عامل طلاق نیست، چه بسا که در مناطق جنوبیتر شهر تهران، سازگاری زوجین بهرغم شرایط نامناسب اقتصادی بهتر از میزان سازگاری زوجینی باشد که از حداکثر امکانات مادی برخوردار هستند. هر چند که باید گفت فقر و مشکلات اقتصادی به جهت کمبود امکانات و تسهیلات زندگی، نارضایتی را به بطن زندگی مشترک تسری میدهد و با به خطر افتادن موقعیت اقتصادی، مانعی بر سر راه ادامه زندگی مشترک قرار میگیرد، اما شاید اگر خیلی قبلتر از اینها موضوع طلاق به صورت ریشهای مورد ارزیابی قرار میگرفت، امروز دیگر لازم نبود تا موضوع جدایی زوجین جغرافیا بندی شود؛ یعنی به جای حل معضل اصلی طلاق، سبک زندگی و محل زندگی افراد دغدغه شود!
چند سالی میشود که آمارها سیر نزولی کاهش ازدواج و افزایش طلاق را در کشور را ثبت میکند و در ادامه وضعیت طلاق را در کلانشهرها به مراتب نسبت به سایر نقاط کشور اسفبارتر نشان میدهد. افزون بر این باز هم آمارها گویای این حقیقت است که در شمال و جنوب شهر به ویژه کلانشهرها وضعیت آمار طلاق با یکدیگر متفاوت است. تا پایان سال 94 بود که نسبت طلاقهای شهر تهران به ازای هر 100 ازدواج در شمیرانات 57 و ری 23 طلاق توصیف شد، حال آنکه اکنون گفته میشود این تأثیر جغرافیای شهری از مرز هشدار هم عبور کرده است.
افزایش آمار طلاق مناطق شمیرانات
به گفته معاون سازمان امور اجتماعی کشور در منطقه شمیرانات تهران به ازای هر 100 ازدواج، 67 طلاق به وقوع میپیوندد که نشان میدهد بیکاری و فقر تنها عامل جدایی نیست، بلکه سبک زندگیها فرق کرده است.
پیش از این نیز انوشیروان محسنی بندپی آخرین میانگین کشوری وقوع طلاق را یک طلاق به ازای هر 9/3 ازدواج ثبت شده عنوان کرده و گفته بود: با شدت گرفتن تحولات محیطی، تغییر ساختار زندگی و صنعتی شدن جوامع، با رشد آسیبهای اجتماعی در کشور و جهان مواجهیم.
آنچه رئیس سازمان بهزیستی کشور به آن اشاره کرده است، جریان مدرن شدنی است که توانسته طلاق را هم به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی تحتالشعاع خود قرار دهد؛ یعنی تغییر سبک زندگی، تفاوتهای فرهنگی، تفاوت در طبقه اجتماعی، شغل، تحصیل از جمله مواردی است که باعث شده تا آمار طلاق علاوه بر متفاوت بودن میان شهر و روستا، حتی در کلانشهرها به ویژه پایتخت، منطقهبندی هم شود.
چنانچه گفته میشود تهران در قیاس با دیگر شهرهای کشور به دلیل شرایط خاص اجتماعی و اقتصادی دارای بالاترین آمار آسیبهای شهری از جمله طلاق است.
تغییر سبک زندگی
هر چند که در بیان دلایل طلاق بهخصوص آمار آن در شمال یا جنوب شهر باید عوامل مختلفی مورد کنکاش قرار گیرد، اما به گفته جامعهشناسان مواردی از قبیل رعایت آداب و رسوم سنتی و تأکید بر تداوم زندگی در خانوادههای جنوب شهری باعث میشود که طلاق به عنوان آخرین راهحل انتخاب شود، اما در مقابل برخی کسانی که خود را به لحاظ فرهنگی برتر از دیگران میپندارند با عدم حمایت از الگوهای کانون خانواده، اولین انتخابشان طلاق است.
عواملی که همه آنها ریشه در درون جوانان و حتی تربیت خانوادگی و کودکی آنها دارد، پارهای از دلایل طلاق را روشن میکند. شاید اگر پیش از اینها به موضوع طلاق به صورت ریشهای نگاه میشد، دیگر لازم نبود که پای جغرافیا به مسئله طلاق باز شود و موضوع جدایی زوجهای بالاشهری یا پایین شهری تکتک مورد بررسی قرار بگیرد. این نشان میدهد جای آنکه معضل اصل طلاق شود، حالا سبک و محل زندگی افراد دغدغه مسئولان شده است.
طلاق بهعنوان یکی از مهمترین نابسامانیهای اجتماعی به دنبال خود انواع معضلات اجتماعی همچون افزایش زنان مطلقه، سرپرست خانوار و کودکان طلاق و خیابانی را دارد که حل هر کدام از آنها و تلاش برای کاهش آن صرف هزینههای کلان را میطلبد؛ در نتیجه اگر سیر صعودی یکی از سرشاخههای آسیب اجتماعی نظیر طلاق متوقف یا حداقل کند شود، میتوان در سایر بخشها وقت و هزینه را صرف کرد.
منبع: جوان
انتهای پیام/