بخشایشاردستانی: «سیاست» امیرمؤمنان «اخلاقی» بود، نه «اخلاق»شان «سیاسی»
احمد بخشایشاردستانی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری آنا، درباره رابطه مردم با حکومت در دوره حکومت امام علی(ع)، گفت: دوران امام علی(ع) را نمیتوانیم بررسی کنیم، مگر اینکه به دوره پیامبر برگردیم؛ چراکه دوره امیرالمؤمنین به نوعی مظهر دوره پیامبر اسلام(ص) است.
زمانیکه حضرت علی(ع) روی کار آمدند، عدهای از ایشان خواستند که با معاویه برخورد نکند و به تعبیری به ایشان گفتند که بگذار پایههای حکومتت محکم شود و بعد شروع به برخورد با معاویه کن. حضرت عملا اعلام کردند سیاست باید اخلاقی باشد نه اخلاق، سیاسی |
وی ادامه داد: حضرت محمد(ص) 23 سال پیامبری کرد؛ 13 سال در مکه و 10 سال در مدینه. 13 سالی که پیامبر در مکه بود رابطه ایشان با مردم بسیار صمیمی بود، بهطوری که ایشان را قبل از بعثت هم به عنوان امین میشناختند، در طول این 13 سال، جهاد بر پیامبر واجب نبود و ارتباط بسیار نزدیکی با مردم داشتند و در دوره 10 ساله مدینه هم حضرت رسول همان سیره عملی را داشتند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «پیامبر اسلام(ص) کریم بود»، به حدیثی اشاره کرد و توضیح داد: نقل است که فردی نزد پیامبر(ص) آمد و از ایشان پرسید که روز قیامت خدا خودش به اعمال ما رسیدگی میکند یا مثل الان که شما حکومت دارید، خدا هم برای رسیدگی به اعمال معاون و مشاور دارد. پیامبر در پاسخ گفتند که خدا خودش به اعمال رسیدگی میکند و فرد، شادمان شد. پیامبر پرسیدند که چرا خوشحال شدی؟ آن فرد گفت که برای اینکه خدا کریم است و با تساهل با آدمها برخورد میکند؛ پیامبر اعظم هم با تساهل با مردم برخورد میکرد.
بخشایشاردستانی، با استناد به آیهای از قرآن درباره شخصیت پیامبر اکرم(ص) گفت: خداوند در آیه 128 سوره مبارکه توبه میفرماید: «لَقَد جاءَکُم رَسولٌ مِن أَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیمٌ»؛ یعنی او از جنس مردم است و رنجهای مردم بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است.
در غیبت مولا علی ، اشرافیگری به حکومت مسلمین سرایت کرد
وی با اشاره به رحلت پیامبر در 28 صفر سال 11 هجرى، گفت: پس از پیامبر اکرم(ص) نیز تاریخ اسلام دستخوش حوادثی شد؛ درست است که پیامبر در غدیرخم حضرت علی(ع) را به جانشینی خود انتخاب کرد، ولی بزرگان اصحاب قبول نکردند.
ایراد 25 سال غیبت مولا علی در حاکمیت، این بود که اشرافیگری به حکومت مسلمین سرایت کرد |
کارشناس مسائل سیاسی، ادامه داد: در تاریخ اهل سنت میگویند اسلام قبل از عمر، اسلام بعد از عمر؛ یا میگویند اسلام قبل از حمزه و اسلام بعد از حمزه، یعنی هر کس که به اسلام میگروید یک حرکتی در اسلام بهوجود میآمد. برخی از اصحاب پیامبر مسئله جانشینی علی(ع) را برنتابیدند و در سقیفه بنیساعده گردهم آمدند و ابوبکر را به جانشینی پیامبر برگزیدند که دو سال حکومت کرد.
بخشایش اضافه کرد: در طول این دو سال، رابطه ابوبکر با مردم خوب بود، هر چند ما شیعیان اعتقاد داریم که حق امیرالمؤمنین و مردم ضایع شد ولی با این حال رابطه حضرت علی(ع) هم با ابوبکر خوب بود.
نماینده مردم اردستان در مجلس، با اشاره به جنگهای دوره خلافت ابوبکر، اظهار کرد: ابوبکر در دوره حاکمیتش جنگهای ردّه را داشت که عدهای میخواستند از اسلام برگردند و ابوبکر با آنها برخورد کرد.
وی افزود: پس از ابوبکر، عمر به خلافت انتخاب شد و حدود 10 سال حکومت کرد و اسلام را نهادینه کرد، برای حکومت، سپاه، دیوان و به تعبیری قوه قضائیه را درست کرد، پس از عمر نیز عثمان به خلافت رسید، دوره خلیفه سوم 13 سال به طول انجامید که در طول این سالها عثمان خیلی اسلام را گسترش سرزمینی داد.
این استاد دانشگاه آزاد اسلامی، تصریح کرد: ایراد این 25 سال غیبت مولا علی در حاکمیت، این بود که اشرافیگری به حکومت مسلمین سرایت کرد و از زمان پیغمبر هرچه جلو میرویم میبینیم که انحراف به سمت اشرافیگری زیاد میشود.
بخشایش با اشاره به دوران حاکمیت حضرت علی(ع)، گفت: بعد از این 25 سال، کسانیکه عیله عثمان قیام کرده بودند، سراغ حضرت علی آمدند و از ایشان خواستند که حکومت را بپذیرد که در ابتدا حضرت علی رد کرد، ولی بعد پذیرفت.
وی ادامه داد: زمانیکه حضرت علی(ع) روی کار آمد، عدهای از ایشان خواستند که با معاویه برخورد نکند و به تعبیری به ایشان گفتند که بگذار پایههای حکومتت محکم شود و بعد شروع به برخورد با معاویه کن. حضرت علی گفتند من این کارها را قبول ندارم و به نوعی اعلام کردند که سیاست ایشان اخلاقی است، نه اخلاقشان سیاسی.
این استاد دانشگاه، با اشاره به جنگهای دوره حکومت حضرت علی(ع) گفت: مخالفان، دوران پنج ساله حکومت مولا علی را درگیر سه جنگ جمل، صفین و نهروان کردند و به این شکل، رمق مردم کوفه گرفته شد.
وی عنوان کرد: اولین جنگی که به وجود آمد جنگ با طلحه و زیبر و عایشه بود، دومین جنگ حضرت علی جنگ صفین بود که در آن جنگ، خوارج جدا شدند و در این جنگ به دستور عمروعاص لشکریان معاویه قرآنها را به نیزه زدند و لشکر امام علی که رمق جنگ نداشتند گفتند که اینها تسلیم شدند و قرآن را به نیزه زدند و ما با مسلمانان نمیجنگیم.
حکومت علی(ع)، حکومت مردمسالاری بود و به مردم اجازه میداد حاکمیت را نقد کنند و به جنگ نیایند، مردم از علی خسته شده بودند و میگفتند ای علی تو در این چهار سال که آمدی، مدام مشغول جنگ بودیم پس کی قرار است طعم خوش زندگی را بچشیم؟ |
بخشایشاردستانی خاطرنشان کرد: در این جنگ قرار به مذاکره شد و در ابتدا قرار شد از لشکر حضرت علی، ابن عباس یا مالک اشتر نخعی را برای مذاکره بفرستند اما لشکریان گفتند که مالک تندرو است، کسی را معرفی کنیم که آرام است و به این ترتیب ابوموسی اشعری را به مذاکره با عمروعاص فرستادند.
وی ادامه داد: در این مذاکره، عمروعاص با حیله اشعری را متقاعد کرد که او مناسب خلافت است و به جای علی(ع) او خلیفه شود. به این ترتیب اشعری در مسجد بر منبر رفت و گفت من همانطور که این انگشتر را از دستم بیرون میآورم علی را از خلافت برکنار میکنم و از منبر پایین آمد. بعد از آن عمروعاص بالای منبر رفت و گفت معاویه را بر حکومت منصوب میکنم؛ پس از این اقدام عمروعاص، در مجلس درگیری به وجود آمد و عدهای شعار دادند که «لاحکم الا لله». گفتند که حکم تنها از سوی خداست و جنگی میان لشکر علی(ع) و خوارج بهوجود آمد.
این استاد دانشگاه، با بیان اینکه «حضرت علی از جنس مردم بود»، گفت: مردم خیلی راحت با امام و حاکمشان صحبت میکردند و حتی امام معصوم را نقد میکردند.
وی افزود: در جنگ صفین زمانیکه خوارج از بین رفتند و لشکر حضرت علی(ع) به کوفه بازگشت، خانوادههای لشکر اسلام و خوارج ناراحت بودند و دیگر در جنگها و دفاع از شهرها مشارکت نمیکردند. در خطبهای حضرت علی در نکوهش اصحابش از نرفتن به جهاد، خطاب به آنها میگوید، «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَارِجَالَ» یعنی اى نامردان مردنما، چطور این معاویه با به نیزه بردن قرآن شما را فریب داد، حکمیت را به من تحمیل کردید و اکنون معاویه به شهرها حمله میکند.
بخشایشاردستانی خاطرنشان کرد: زمانی که در یکی از این حملهها خلخال از پای زن یهودی درآوردند، امام علی گفتند اگر مردی از شدت غصه بمیرد مرگ بر او شایسته است.
مردم به راحتی امام علی را نقد میکردند و امام هم جوابشان را میداد
وی ادامه داد: با این حال رابطه امام علی با مردم، رابطه مستقیم بود و مردم هم به راحتی ایشان را نقد میکردند و امام هم جوابشان را میداد.
این استاد دانشگاه، تأکید کرد: حکومت حضرت علی(ع)، حکومت مردمسالاری بود و به مردم اجازه میداد حاکمیت را نقد کنند و به جنگ نیایند، مردم از علی خسته شده بودند و میگفتند ای علی تو در این چهار سال که آمدی، مدام مشغول جنگ بودیم، پس کی قرار است طعم خوش زندگی را بچشیم؟
بخشایش با بیان اینکه «حضرت علی برای حکومت خود به دنبال خواص نرفت»، گفت: امام علی میدانست که بار خواص برای اداره حکومت سنگین است و باید بر سر سفره بنشینند و در هنگام سختی نمیآیند و همیشه طعنه میزنند و طلبکارند، به همین دلیل امام علی در حکومت خود بسیاری از افراد عوام را برای مناصب انتخاب میکرد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، با مقایسه دوره معاصر با عصر حکومت حضرت علی(ع)، تصریح کرد: در دوره ما هم همینگونه است و این خواص هستند که به حاکمیت فشار میآورند، در رسیدگی به پرونده برخی افراد شناخته شده فشار به دستگاه قضایی وارد میکنند و غوغایی در کشور به وجود میآید اما وقتی از توده مردم مجرمین را مجازات و اعدام میکنند هیچ اتفاقی در کشور نمیافتد و حکم اجرا میشود.
عیب است که در مملکت امیرالمؤمنین در برخورد با مفسدین تبعیض باشد
وی ادامه داد: عیب است که در مملکت امیرالمؤمنین در برخورد با مفسدین تبعیض باشد. یکی از علتهای از بین رفتن حکومتها در طول تاریخ این است که زمانیکه ثروتمندان آنها دزدی میکنند چون در حکومت شریک هستند کسی با آنها کاری ندارد اما اگر مردم تخلف کنند محکم با آنها برخورد میشود و این برخوردهای دوگانه باعث از بین رفتن حکومتهاست.
از نظر امام علی(ع)، عرصۀ سیاسی حکومت حقمحور، عرصهای شایستهسالار است که در آن همۀ افراد جامعه باید موقعیت مشارکت در حکومت را داشته باشند؛ و حکومت بر اراده و حضور آنان متکی است |
بخشایشاردستانی با بیان اینکه «حکومت امام علی(ع) باید برای ما الگو باشد»، گفت: به دلیل جنگهای سهگانهای که به حضرت علی(ع) تحمیل شد ایشان نتوانستند آبادانی که مد نظرشان بود ایجاد کنند اما با این حال خود حضرت تا جاییکه زمان داشتند نخلستان آباد میکردند، چاه و قنات حفر میکردند و مردم را تشویق میکردند که شهر را آباد کنند.
نماینده مردم اردستان در مجلس، ادامه داد: از نظر امام علی(ع)، عرصۀ سیاسی حکومت حقمحور، عرصهای شایستهسالار است که در آن همۀ افراد جامعه باید موقعیت مشارکت در حکومت را داشته باشند؛ و حکومت بر اراده و حضور آنان متکی است.
بخشایش ارستانی، تأکید کرد: آن حضرت به حکومت، بهمثابۀ وسیلهای برای خدمت به مردم نگاه میکردند. پرهیز از خودکامگی، و تأکید بر مشاوره با مردم، وجه بارز حکومت حضرت علی(ع) بود.
وی ادامه داد: در این حکومت، از عامۀ مردم همچون ستون دین و سپر محکم در برابر دشمنان یاد میشود. امام علی(ع) ارزش فوقالعادهای برای ضرورت جلب حسنظن مردم قائل بودند و از آنجا که قدرت سیاسی برخاسته از مردم است، این حق را برای مردم قائل بودند که مردم بر روند اجرای امور نظارت کنند.
انتهای پیام/