تولید نفرت در سایه ملکه انگلستان
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، در مقالی که پیش روی شماست، سخن از پدیدهای است که در سایه غفلت یا تغافل دلسوزان مکتب تشیع، به مرور رشد داشته و بیم آن میرود که به مکانت مرجعیت و یکپارچگی جهان اسلام، آسیبهایی جدی وارد آورد. امید آن است که در پی این زنهار، توجه بخش بیشتری از تاریخپژوهان بدین مهم جلب گردد. ماجرا از این قرار بود که آیتالله حاجسید میرزا مهدی شیرازی از مراجع تقلید مقیم شهر کربلا، در بهمن ماه 1339 بدرود حیات گفت. پس از درگذشت وی، فرزندش آیتالله سیدمحمد شیرازی - که در سنین جوانی بود- مدعی اجتهاد و مرجعیت گشت و موفق شد که برخی مریدان پدر را به سوی خویش جذب نماید. اجتهاد وی از سوی مراجع نامدار نجف و کربلا مورد تخطئه قرار گرفت. با این همه وی با اتکا به برخی پیروان خویش، به فعالیتهای خود در عراق، کویت و ایران تداوم بخشید و پس از مرگ وی نیز در ابعادی به ظاهر گستردهتر ادامه یافت. امروزه به جرئت میتوان مدعی شد که رهاورد مرجعیت خاندان شیرازی در طول56 سال اخیر، موروثی کردن مرجعیت در تبار خویش، ایجاد حقد و کینه در اهل سنت نسبت به تشیع به دلیل افراط در حمله به معتقدات آنان و از همه عجیبتر، قدرت عجیب در سازش با کانونهای قدرت جهانی است که شمهای از آن پس از حمله آمریکا به عراق نمایان گشت. آنان با سازش با مقامات آمریکا و برخی دستنشاندگان آنان در عراق، به سرعت به کربلا بازگشتند و بسیاری از مراکز و کانونهای مذهبی این شهر را در دست گرفتند. در این مقال تلاش و کارنامه شیخ یاسرالحبیب یکی از مبلغان و وابستگان فرقه شیرازی در لندن مورد اشاره و تبیین قرار گرفته است. امید آنکه با توجه محققان دغدغهمند و انقلابی شیعه، ابعاد کارکرد مخرب این فرقه انحرافی مورد کنکاش قرار گیرد و آگاهی عمومی درباره اینان افزون گردد.
مبلغ لندننشین فرقه شیرازی کیست؟
«یاسر یحیی عبدالله حبیب»معروف به یاسرالحبیب، در سال1979 در کویت به دنیا آمد. او از دوره نوجوانی در کویت مشغول فعالیتهای سیاسی -رسانهای شد و با روزنامههای مختلف از قبیل صوتالکویت، السرایالعام، القبس، الطلیعه و الوطن همکاری کرد. در 17سالگی به قم آمد و مدتی شاگرد یکی از فرزندان آیتالله سید محمدشیرازی بود و با وی صمیمیت زیادی پیدا کرد. سپس در سال2000 و در سن 20 سالگی به کویت برگشت و با تأسیس مجله« المنبر» و هیئت«خدامالمهدی» فعالیتهای خود را در کویت ادامه داد. وی در سال2010. م(رمضان1431ه. ق) به مناسبت سالروز وفات عایشه همسر پیامبر اسلام(ص)، خشم و حیرت اهل سنت این کشور را برانگیخت و توسط دولت کویت بازداشت شد. او با اینکه تحت فشار سلفیها به 15 سال حبس محکوم شده بود، اما با اعمال فشار مقامات انگلیسی، پس از سه ماه، در سالروز ملی کشور کویت، در زمره زندانیانی که مشمول عفو قرار گرفته بودند، آزاد شد. او پس از آزادی، مدتی در ایران و عراق به طور مخفیانه زندگی کرد. خشم اهل سنت نه تنها او را از اقدامات ناپسندش بازنداشت، بلکه در کتابی مواضع خود نسبت به عایشه را منتشر کرد و نامی زشت بر آن نهاد. سپس در پی اقدامات فتنهانگیز خود، در سالروز منتسب به مرگ خلیفه دوم، مراسمهایی را برپا و آنها را به صورت زنده از شبکه ماهوارهای پخش کرد.
جاسوس یا مبلغ؟
یاسرالحبیب پس از خروج از عراق و ایران، به انگلستان رفت و مورد حمایت گسترده دولت انگلیس و رسانههای این کشور قرار گرفت. همین رویکرد باعث شد که شائبه جاسوس بودن او، بیش از پیش تقویت شود تا جایی که حتی شیخ اسدقصیر و سیدحسن نصرالله نیز در این باره صحبت کردند.
یاسرالحبیب در انگلستان اقدام به راهاندازی شبکههای ماهوارهای صوتالعتره و فدک نمود و سایتالقطره را تأسیس کرد. همچنین روزنامهای به نام« روزنامهشیعه» را به راه انداخت. یکی از اقدامات عجیب او، راه انداختن دستجات قمهزن و روزهای تاسوعا و عاشوراست که کاملاً تحت حمایت دولت انگلیس انجام میشود و این دولت با ارائه خدمات پزشکی به مجروحان قمهزنی و ارسال آمبولانسهایی برای گردآوری مجروحان و مداوای آنها، عملاً راه را برای اینگونه اعمال موهن- که چهره تشیع را مخدوش میسازد- باز میکند. جالب اینجاست با اینکه او در دوران اقامت خود در کویت از طریق راهاندازی هیئت خدامالمهدی، دست به تندرویهای مذهبی میزد که بعضاً منجر به بازداشت او میشد، این همه راحت به کویت رفت و آمد میکند و هیچ مشکلی در این زمینه ندارد! این موضوع نشانهای است بر حمایت سرویسهای امنیتی کشورهای منطقه از او و ایده جاسوس بودن او را تقویت میکند. وزیر اطلاعات در مورد ارتباط شبکههای جاسوسی با جریان افراطی شیرازی چنین اظهار میدارد:«این عناصر افراطی دانسته یا ندانسته به دام سرویسهای اطلاعاتی غرب میافتند. این سرویسها گاه مستقیم یا با یک یا چند واسطه به آنان مرتبط میشوند و آنان را مدیریت میکنند، به طوری که گاهی خود آن فرقهها هم متوجه نمیشود توسط این سرویسها مدیریت میشوند. طبق اطلاعاتی که داریم یک سلسله کانالهای ماهوارهای که برنامههای مغایر با وحدت امت اسلام پخش میکردند متصل به سرویسهای انگلستان بودند و از طرف آنها خطدهی میشدند. ما حتی قرائنی داریم که با دو سه واسطه به اینها کمک مالی میکرد و در چهره انسان متدینی که میخواهد خمس مالش را به اینها اهدا کند به این شبکهها کمک میشد، زیرا این رسانهها و کانالهای ماهوارهای با کمترین هزینه اهداف آنان را مبنی بر ایجاد خلاف میان مسلمانان محقق میسازند.»
استقبال وهابیت از اقدامات مبلغ لندننشین
اقدامات عجیب و هتاکیهای فراوان یاسرالحبیب، موجبات خشنودی وهابیونسلفی را فراهم آورده، زیرا به قول آنها، گسترش تشیع را در کشورهای عربی و اسلامی متوقف میسازد. شیخعبدالعزیز آل الشیخ مفتی اول سعودی، شعف و شادی خود را از اقدامات این مبلغ لندننشین اینگونه بیان میکند: «سخنان یاسرالحبیب، روحانی شیعه کویتی باعث شد تا بسیاری از اهل سنت که تمایلی به تشیع پیدا کرده بودند، از انحراف خود برگشته و راه مستقیم را برگزینند. مخبرین ما در کشورهای عربی به من اطلاع دادند عده زیادی از جوانان اهل سنتی که اخیراً شیعه شده بودند، به خصوص در شمال آفریقا، پس از گفتههای یاسرالحبیب متوجه شدهاند که تشیع، مذهبی باطل است و به مذهب حق خود بازگشتهاند.»
پس از این اتفاقات، مقام معظم رهبری در پاسخ به استفتای علمای شرق عربستان، هر نوع اهانتی به نمادهای اهل سنت از جمله همسران پیامبر(ص) را حرام اعلام کردند. این برخورد ایشان سبب شد یاسرالحبیب که تا این زمان به نامهنگاری و صحبت با علمای وهابی و بخشی از اهل سنت میپرداخت، اینک آشکارا علیه علما و مراجع شیعه موضعگیری کند و هر روز یکی از بزرگان شیعه را مورد هجمه قرار دهد و کار را به تکفیر بسیاری از آنها بکشاند. او نگرشهای تقریبی، عرفانی و سیاسی امام خمینی، علامهطباطبایی، آیتالله سیستانی، آیتالله بهجت، شهید آیتالله سید محمدباقر حکیم و بسیاری دیگر را محکوم کرد و ادعای عجیب و غریبِ خارج شدن از مذهب تشیع را در مورد شهید آیتالله صدر اظهار نمود! او زشتترین توهینها را نسبت به علامه مجاهد سید حسننصرالله بیان کرد و ایشان را همردیف قرضاوی و بنلادن دانست. هنگامی که حضرت آیتالله وحیدخراسانی اعلام کردند که هر گونه بیحرمتی به مقدسات اهل سنت حرام است، او آشکارا اعلام کرد که ما مقلد سیدصادق شیرازی هستیم و الزامی برای عمل به این فتوا نداریم. او گفت:«این سخن چون از طرف دروغگویان نظام منتشر شده است، سندیت و حجتیت ندارد و حتی اگر صدق هم داشته باشد، ما پیرو مرجع دینی شیرازی هستیم و نه وحید خراسانی!» یاسرالحبیب در روزهای نخست، در صحبت درباره آیتالله سیستانی جانب احتیاط را نگه میداشت، ولی هر روز بر جسارت او افزوده شد و جسارت را به آنجا رساند که ادعا کرد:«ایشان به نگاههای نسل جدید تشیع توجه ندارد و به زودی شیعیان علیه مرجعیت ایشان قیام خواهند کرد.»
نسبت سیدصادق شیرازی با فعالیتهای مخرب یاسرالحبیب
یاسرالحبیب هیچ یک از اعاظم و مراجع شیعه را از تیرهای زهرآگین توهین و تکفیر خود مصون نگه نداشته، اما نکته جالب اینجاست که در این میان، سیدصادق شیرازی از هر نوع گزند وی در امان مانده و حتی او مدعی شده که بیت شیرازی حامی او و جریانی است که به راه انداخته است. بیت سیدصادق شیرازی نیز تاکنون و رسماً، کوچکترین اعتراضی به رفتارهای توهینآمیز یاسرالحبیب به علما و مراجع نداشته و کلمهای علیه او حرف نزده، بلکه در مواردی او را تأیید و از او حمایت کرده است. پس از آنکه موج انتقادات علیه یاسرالحبیب بالا گرفت، سید صادق شیرازی در یک انعکاس رسانهای گسترده، در 30سالگی به او اجازهنامه داد و عملاً بر رفتارهای او مهر تأیید زد. پایگاه رسمی یاسرالحبیب این اجازهنامه را منتشر کرد. با اینکه رسانهها درباره این جریان انحرافی افشاگریهای فراوانی را انجام دادند و این اجازهنامه از سایت« القطره» حذف شد، ولی همچنان سید صادق شیرازی در رد یا انکار این اجازهنامه واکنشی نشان نداده است. یکی از شبکههای ماهواره یاسرالحبیب، شبکه فدک است. این شبکه اصل ولایتفقیه را گمراهکننده، حمایت از فلسطین را حرام و قمهزنی را واجب میداند! شبکه مرجعیت وابسته به بیت سیدصادق شیرازی در 9 آبان92 و در سایت رسمی وی، بیانیهای را منتشر و از فعالان رسانهای شیعه در شبکه فدک تشکر کرد! نخستین هدف این شبکه توهین به جمهوری اسلامی و همه مراجع و علمایی است که به نوعی با ایران ارتباط دارند. یاسرالحبیب در لندن با سیدمجتبی شیرازی برادر سیدصادق شیرازی ارتباطی نزدیک دارد و از سوی او و سید احمد شیرازی فرزند لندننشین سیدصادق شیرازی مورد حمایت قرار میگیرد.
موضع قاطع رهبری در برابر تحرکات «تشیع انگلیسی»
یاسرالحبیب به شدت طرفدار قمهزنی و رفتارهایی از این دست است و اعتقادی به وحدت شیعه و سنی ندارد. ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارد و دائماً به امام خمینی و مقام معظم رهبری توهین میکند و از شخصیتهای بزرگ شیعه از قبیل: امام خمینی، مقام معظم رهبری، شهید آیتالله سیدمحمدباقرصدر و سیدحسننصرالله، متنفر است. سرانجام و در پی استفتای جمعی از علمای شهر احساء در عربستان از رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای(دام ظله)، ایشان درباره رفتارهای وحدتشکن این طیف چنین فرمودند:«یحرم النیل من رموز اخواننا السنه فضلا عن اتهام زوج النبی(ص) بما یخل بشرفها بل هذا الامر ممتنع علی نساء الانبیاء و خصوصا سیدهم الرسول الاعظم(ص).
اهانت به نمادها و شخصیتهای اسلامی برادران اهل تسنن ما حرام است و به طریق اول هر چیزی که موجب اخلال در شرافت و هر گونه اتهام به همسر نبی مکرم اسلام(ع) باشد، حرام است بلکه این اقدام نسبت به همسران انبیا ممنوع است و به ویژه نسبت به سرور ایشان حضرت رسول اعظم(ص)».
این فتوا یکی از 10رویداد بزرگ سال2010 شمرده شد و آتش فتنه یاسرالحبیب که میرفت گسترده شود تا حد زیادی خاموش شد. رئیس جامعهالازهر گفت:«با تمجید و خرسندی، فتوای مبارک حضرت امام علی خامنهای[مدظلهالعالی] را در خصوص تحریم اهانت به صحابه یا تعرض به همسران حضرت رسول(ص) دریافت کردم. این فتوایی است که با دانش صحیح و درک عمیق از خطرناکی آنچه که اهل فتنه انجام میدهند، صادر شده و بیانگر علاقه و اشتیاق به وحدت مسلمانان است. آنچه باعث میشود بر اهمیت این فتوا افزوده شود، آن است که عالمی از علمای بزرگ مسلمان و از بزرگترین مراجع شیعه و به عنوان رهبر عالی جمهوری اسلامی ایران، چنین فتوایی را صادر کرد. من از جایگاه علم و با توجه به مسئولیت شرعیای که دارم، میگویم تلاش برای وحدت مسلمانان، واجب است و اختلاف بین پیروان مذاهب اسلامی باید به اختلاف نظر بین علما و صاحبنظران محدود بماند و به وحدت امت اسلامی، لطمه نزند که خداوند فرموده است: و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا انالله مع الصابرین».
تشیع انگلیسی و فتوای آیتالله العظمی سیستانی درباره مقابله با داعش
پس از صدور فتوای جهاد با داعش توسط آیتالله العظمی سیستانی، یاسرالحبیب در شبکه ماهوارهای خود مردم عراق را به تجمع در برابر بیت ایشان تحریک کرد. این رویکرد، ادعای منتقدان جریان شیرازی یعنی تقابل با وحدت بین شیعه و سنی را عملاً به اثبات رساند. بیت شیرازی معمولاً در اینگونه اوقات مدعی میشود که در هر دو مذهب، عدهای متعصب به جان هم افتادند و جنایات بسیاری را رقم زدند!کما اینکه درباره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز چنین دیدگاهی داشتند. آنان با این رویکرد، در واقع داعش را در زمره مسلمانان قرار دادند و شیعیان را از ریختن خون آنان بر حذر داشتند.
و کلام آخر
این جریان جعلی و شیعهنما، با حمایت فرقه شیرازی تأسیس شده و در دو سه سال اخیر قوت گرفته و در حال رشد و نمو است. آنها با پنهان شدن در پشت نقاب دین، سعی میکنند جلوههای واقعی شیعه بودن را به صورت کاملاً وارونه نشان دهند و با برخورداری از شبکههای ماهوارهای متعدد، در پی القای این شبهه هستند که طرح مسائل سیاسی در هیئات موجب فرار مردم میشود! در حالی که خود این شبکهها اساساً بر مبنای ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی بنا شدهاند و با موضعگیریهای عجیب و غریب خود تصویر ناخوشایند و خشنی را از شیعه در سطح دنیا رواج میدهند.
منبع: جوان
انتهای پیام/