چرا معتادان ایرانی به سمت مصرف گل رفتند؟
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- الهه خانی: گُل بر خلاف اسم جذابش، به شدت توهم زاست، ضربان قلب را زیاد میکند، احساس بیقراری میدهد و با یک بار مصرف،عملکرد مغز را به گونهای مختل میکند که زندگی را بدون خود سخت و جانکاه میکند اما با این وجود، گل در ایران طرفداران خود را دارد، دانشجویان و زنان! شاید بتوان این دو قشر را مهمترین مصرفکنندگان این ماده مخدر دانست. رصد بازار نشان میدهد که با گران شدن ماده مخدر شیشه در یک بازه زمانی و به صرفه نبودن تولید و مصرف آن، معتادان به این ماده مخدر به سمت گل رفتند و بر اساس اعلام ستاد مبازره با مواد مخدر امروز گل دومین ماده مخدر پر مصرف در کشور است، برای بررسی علت این گرایش مصرف در دانشجویان، آنا به گفتوگوی تفصیلی با پرویز افشار سخنگو و معاون کاهش تقاضا و توسعه مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر پرداخته است.
* آموزش مقابله با اعتیاد از کجا باید شروع شود؟ خانه، مدرسه یا دانشگاه!
-به نظرم مهمترین محیطها خانه و مدرسه است، البته قبل از مدرسه هم، پیش دبستانی و مهدکودک زیرا 80 درصد از شاکله شخصیتی ما در 8 سال اول زندگی شکل میگیرد. پس باید این مقطع را در کانون توجه جدی قرار دهیم و در آنجا مداخلات مناسبی انجام دهیم. اما ما چه بخواهیم و چه نخواهیم نمیتوانیم همه آنها را تحت پوشش قرار دهیم. یک تعدادی در سنین بالاتر و در سنی مثلا دوران متوسطه دچار عارضه میشوند و بعد هم این عارضه را با خودشان به محیط دانشگاهی منتقل میکنند و یا زمینه این عارضه در سنین مدرسه فراهم میشود و در سنین دانشگاهی بروز میکند. براساس آمارها 75 درصد کسانی که در دانشگاه سیگار مصرف میکنند تجربه اول مصرف سیگارشان در سنین مدرسه بوده است. پس محیط آموزشی مدارس و بعدش محیط آموزشی دانشگاه بسیار مهم است. بهویژه در دانشگاه، آن افرادی که از مدرسه به دانشگاه میآیند قیود مدرسه را کمتر دارند و در محیط بازتری قرار میگیرند و محدودیتهای کمتری دارند. اگر آموزشهای مناسبی ندیده باشند، مهارتهای خود کنترلی را نداشته باشند. مهارتهای زندگی و «نه گفتن» را نداشته باشند، ممکن است به دام آسیب بیفتند. پیشینه در سنین مدرسه و محیط دانشگاه باعث شده بود که ما در هرحال در دانشگاه هم به عنوان محیط رشد نخبگان و فرزانگانمان آسیب اجتماعی از جمله اعتیاد داشته باشیم. البته اعتیاد بسیار حداقل است.
* وضعیت اعتیاد در محیطهای دانشگاهی به چه صورت است؟
ما در مورد جمعیت دانشجویی کمتر از لفظ اعتیاد صحبت میکنیم. لفظ مصرف مواد را به کار میبریم چون خود یکبار مصرف هم در محیط دانشجویی اهمیت دارد. ما در رابطه با جمعیت عمومی از کلمه مصرف مستمر و اعتیاد استفاده میکنیم، اما در مورد دانشآموزان و دانشجویان چون میزان پایینتر است از لفظ مصرف استفاده میکنیم یعنی ممکن است اصلا اعتیاد در این افراد مستقر نشود، اما همان مصرف تفننی هم به هیچ عنوان محبوبیت ندارد، آدمی که کاملا آگاه به آسیب است و عوارض آن را میداند، باید نخبه و الگو باشد، باید بالی برای اجتماع ما باشد، حتی تفننی هم استفاده کند شاخص غیرقابلقبولی است. با این دیدگاه طرحهای ارزیابی متعددی در محیطهای دانشگاهی انجام شد، مطالعات در سالهای 80، 90 و 95 1390 نشان داده که براساس آخرین آماری که مورد قبول ما و وزرات علوم است یک و شش دهم درصد از دانشجویان دانشگاههای وابسته به وزارت بهداشت و 2 و ششدهم درصد از دانشجویان دانشگاههای وابسته به وزارت علوم تجربه حداقل یکبارمصرف مواد را داشتهاند. این حکایت از این دارد که دانشگاههای علوم پزشکی چون آگاهیهایشان نسبت به مضررات و عوارض و عواقب مواد بیشتر است یکدرصد کمتر بودن نسبت به محیطهای دانشگاههای دانشجویان وزارات علوم ناشی از این موضوع باشد.
*این مطالعات در دانشگاه آزاد هم انجام شده است؟
- در دانشگاه آزاد اسلامی مطالعه منسجمی نداشتیم، سال گذشته مقرر شد که خود دانشگاه آزاد یک پروژه و مطالعهای را انجام دهد که تا الان نتایجی از بررسی و پژوهش به دست ما نرسیده است. البته دانشگاه آزاد قدمهایی را برای بحث پیشگیری، آموزش حراستها، آموزش دانشجویان و راهاندازی مراکز مشاوره انجام داده است، اما در بعضی از بخشها عقبماندگیهایی وجود دارد.
* متوسط سن دانشجویانی که یکبار مصرف مواد مخدر را تجربه کردهاند چه میزان تخمین زده میشود؟
-متوسط سن شیوع اعتیاد در ایران حدود 23 تا 24 سال است. جمعیت هدف طرح ارزیابی سوءمصرف 15 تا 65 سال است یعنی بالای 65 سال و زیر 15 سال در این طرح مورد ارزیابی قرار نمیگیرند، حجم نمونهای که گرفته میشود کاملا متفاوت است، البته دسترسی به محیطهای دانشجویی سادهتر از دسترسی به نمونههای عمومی و نمونهگیری در سطح ملی است به همین خاطر هم مطالعاتشان مطالعات جدایی خواهد بود. البته از سال 94-95 به بعد شاهد افزایش مصرف گل به عنوان یک ماده اعتیادآور که سرشاخه یک گیاه اعتیاد آور است در دانشجویان بودیم، در همین راستا اقدامات بسیار مناسبی انجام شده که از انتهای سال 95، شاهد کاهش مصرف گل در محیطهای دانشجویی هستیم.
* علت افزایش گرایش به گل چه بوده است؟
دو، سه عامل مهم دارد. یک اینکه پیش سازهای تولید شیشه را در مملکت به خوبی کنترل کردهایم. پیش ساز اصلی تولید شیشه به مقدار متنابه بوارد کشور میشد که خیلی بیشتر از آنتیهیستامینها و داروهای سرماخوردگی بود و بقیه آن در یک چرخهای دارو برای تولید سودافدلین، به صورت کریستال و شیشه مورد استفاده قرار میگرفت، اما میزان ورود کنترل شد و قیمت شیشه در کشور به شدت بالا رفت. یعنی زمانی شیشه 5 میلیون تومان بود که با این کار در بازهای از زمان به 120 میلیون هم رسید و حالا به 50 یا 40 میلیون تومان رسیده است. این ثابت شدن قیمت روی 40 یا 50 میلیون تومان دو تا علت دارد یکی اینکه تعداد زیادی از معتادان از شیشه به سمتوسوی سایر مواد رفتهاند و دیگر اینکه کشورهای همسایه شیشه تولید میکنند و به ایران میفرستند. با کاهش دسترسی به شیشه معتادان به سمت ماری جوآنا، حشیش و گل رفتند و اما تغییر روند جهانی مصرف به سمت ماریجوآنا را نباید نادیده بگیریم. سومین دلیل این گرایش راحتی مصرف است، معتادان به این مواد مثل سیگاری میتوانند آن را استفاده کنند و بکشند و مثل شیشه نیاز به پایپ و ادوات ندارد. ایجاد فضای کاذب در جوانها و دانشجویان هم چهارمین دلیل گرایش به این ماده مخدر است؛ این فضای کاذب و تبلیغات اغواکننده بخش عمدهاش از فضای مجازی نشات میگیرد، حتی در فضای مجازی تبلیغ آن را میکردند که چگونه بذرش را بکارید، نورپردازی و استفاده کنید و این چند عامل دست به دست هم داد و باعث شد میزان گل افزایش پیدا کند. این افزایش نه در جمعیت دانشجویی بلکه در جمعیت عمومی هم دیده میشود؛در سال 1390، 26 درصد از کل معتادان کشور شیشه مصرف میکردند و مقام دوم را در کشور داشت اما در سال 94-95 شیشه مقام چهارم مصرف و گل مقام دوم را بهدست آورد.
* این موضوع صحت دارد که خانمها مصرفکننده اصلی گل و ماریجوآنا هستند؟
نمیتوان گفت مصرفکننده اصلی هستند اما شواهدی داریم که گرایش خانمها مخصوصا در سنین پایین تا حدودی افزایش پیدا کرده است. اما اینکه مصرفکننده اختصاصی گل فقط خانمها باشند اینطور نیست برای اینکه آنها کلا حدود 7 یا 8 درصد از مصرفکنندگان مواد مخدر یا معتادان کشور را تشکیل میدهند یعنی کمتر از 10 درصد پس نمیتوان گفت مصرفکننده اصلی ما خانمها هستند اما به نسبت جمعیت خودشان، نه در مقایسه با کل کشور افزایش مصرف گل را داشتهایم.
* علت آن مشخص است؟
علت اختصاصی خیلی مشخص نیست. ولی درخصوص نظارت آرایشگاههای زنانه، کلوبهای ورزشی آموزشهای مناسبی تهیه شد که شیشه چه عوارض جدی دارد و به اشتباه این ماده مخدر بیشتر به عنوان یک داروی لاغرکننده، تسکینبخش و ایجادکننده احساس تمرکز معرفی شده بود. خوشبختانه این دیدگاه مثبت به شیشه در زنان کمرنگ شد و این موضوع باعث شد که آنها به سمت و سوی گل بروند.
* نگاه ما به ماده مخدر گل تا چه اندازه واقعی است؟ چون شیوعشناسی ما برای سال 94 است در حالی که اوج مصرف ماده مخدر گل به سال 95 برمیگردد و امسال مجددا نیز بنا به گفته شما مصرف با کاهش روبهرو بوده است.
مطالعات شیوعشناسی در گذشته معمولا هر 10 سال یکبار اتفاق میافتاد اما با توجه به تغییر سریع الگوی مصرف، شیوعشناسی را هماکنون 5 سال یکبار انجام میدهیم. این امکان که ما هرسال بتوانیم مطالعه انجام دهیم وجود ندارد. البته به جز مطالعه ملی که ما حجم نمونهای را به صورت تصادفی انتخاب میکنیم، مطالعات میدانی نیز صورت میگیرد. بازار رصد میشود و پلیس مبارزه با موادمخدر بیماران مراجعهکننده به کلینیکهای درمانی، شاخصهایی هستند که نشان میدهند گل جایگزین شیشه میشود و یک روند صعودی را طی کرده است و در این زمینه یک کار اساسی را شروع کردهایم. برای این منظور به مداخلات در فضاهای آموزشی و فضای مجازی پرداختهایم.
*وزیر کشور به منظور رویکرد اجتماعی کردن مبارزه با موادمخدر در ابتدای ورود، جلساتی را با هنرمندان، ورزشکاران و افراد خاص داشتهاند. بازخورد این جلسات مشخص شده است؟
برگزاری جلسات با گروههای مرجع، به عنوان یک مقدمه بوده است. به دنبال آن یکسری اقدامات عمیقتر انجام شد و فقط به جلسات با این افراد بسنده نشده است. تمام این افراد یا به اصطلاح سلبریتیها به تبع اشتغالی که در حرفه خودشان دارند به عنوان گروههای مرجع معرفی و برای برگزاری جلسات دعوت میشوند. اما در پارههای بعد از این فقط تعدادی از این افراد هستند که دغدغه آسیبهای اجتماعی را دارند یا علاقهمند هستند که به این حوزه ورود کنند.ستاد مبارزه با موادمخدر در قدمهای بعد فقط به این جلسات بسنده نکرده است، بلکه وارد کارهای عمیقتری شدیم و به حالت چهره به چهره با پارهای از اینها در این زمینه وارد بحث و گفتوگو شدیم. حدود 280 نفر در جاهای مختلف کشور به سفیران پیشگیری و فرهنگسازی در حوزه اعتیاد تبدیل شدند. از این قابلیت توانستهایم استفاده کنیم. اما اجتماعی شدن محدود به گروههای مرجع اینچنینی نمیشود. این افراد با حضور در تلویزیون یا نشستها میتوانند در این رابطه چند کلمهای را با مردم صحبت کنند. اما آن چیزی که ما به عنوان اجتماعی شدن به آن اعتقاد داریم، حضور حداکثری همه آحاد است. یعنی همه ما باید بتوانیم افراد درجه یک و 2 خانواده خودمان را صیانت کنیم. این خواسته موضوع بسیار بزرگی است که ما باید آن را دنبال کنیم. یکی از دلایل اهمیت این موضوع کمبود منابع است. سرانه پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر در دنیا چیزی حدود 20 دلار در مورد هر فرد است. جمعیت هدفمان را در هر کدام از گروهها اگر ضرب و تقسیم کنیم و حدود 40درصد از جمعیت کشورمان را تحت پوشش برنامههای پیشگیرانه قرار دهیم؛ از جمعیت 80 میلیون نفری ما اگر قرار باشد 40درصد را انتخاب کنیم، باید 30 میلیون نفر تحت پوشش قرار گیرند که به ازای سرانه هر نفر 20دلار رقم بسیار قابلتوجه میشود و ما اصلا چنین بودجهای را نداریم. اگر همه بودجه به ما تخصیص داده شود، در نهایت بودجه ستاد مبارزه با موادمخدر 240 میلیارد تومان است. بنابراین باید از مردم استفاده کنیم و آنها پای کار بیایند، زیرا حاکمیت به تنهایی نمیتواند این بار را بردارد. دنیا نیز به این نتیجه رسیده که در بخش مبارزه با موادمخدر فقط بخش مقابله با عرضه که جنبه امنیتی و انتظامی دارد باید تحت نظر حاکمیت انجام شود.
انتهای پیام/