دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
22 اسفند 1396 - 12:14

نامه سازمان بسیج اساتید به سران اروپایی درخصوص فجایع انسانی در غرب

سازمان بسیج اساتید در نامه‌ای به سران اروپایی درخصوص فجایع انسانی در غرب نوشت: چگونه است که فاجعه­‌ای چنان بزرگ و ضدّ بشری در آلمان اتفاق افتاده و دهها انسان توسط یک پرستار کشته می‌­شوند اما با خفقانی از سکوت شما و همسویان­­تان در سازمان ملل متحد، کمیسیون­های حقوق بشری، اتحادیه اروپا و خودِ دولت­های آلمان و آمریکا مواجه شده است؟
کد خبر : 267743

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، متن نامه به شرح زیر است:


به استحضار می‌رساند با توجه به تخلفات و جنایت‌های صورت‌گرفته در سال‌های اخیر توسط دولت‌ آمریکا و برخی کشورهای اروپایی علیه اصول و قواعد مسلم حقوق بین‌الملل بویژه مقررات حقوق بشر و ازسوی دیگر وضعیت وخامت‌بار نقض کرامت انسان­ها در کشور‌های مذکور به­خصوص جنایت دهشتناک واقع­­شده در نظام سلامت آلمان که قسمتی از آنها در ادامه بیان خواهد شد، خواهان بررسی دقیق، پیگیری شفاف و مسئولانه و نیز انتشار گزارش بی‌طرفانه و غیرتبعیض‌آمیز روند بررسی­ها ازسوی نهاد مسئول بین­المللی و دولت­های ذیربط هستیم.


دراین ­باره موارد زیر را متذکر می­شویم:


1. در شرایطی که ماده سوم منشور سازمان ملل متحد بر حق آزادی و امنیت شخصی تأکید می‌نماید و همین مسئله در ماده 12 اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد توجه و تأکید قرار گرفته مع‌­الوصف امروز شاهد آنیم که در کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا، زمین‌ه­ای برای بارور شدن فجایع حقوق بشری مهیا شده است؛ تا حدی که این کشورها را به قربانگاه‌هایی برای حقوق بشر در سکوت نهادهای حقوق بشری و حتی رسانه‌­های بزرگ جهانی مبدل ساخته است.


آنچه در روزهای اخیر نسبت به قتل‌عام جمع کثیری از بیماران در آلمان به دست پرستاری که می‌بایست پناهگاهی برای بیماران باشد و آنچه درخصوص هتک حرمت به 150 دختر نوجوان و زن ورزشکار توسط یک پزشک در ایالات متحده شنیده می‌شود؛ تنها نمونه‌هایی از هزاران مورد نقض صریح حقوق بشر در مقابل چشم ناظران بین‌­المللی حقوق بشر است. این فجایع انسانی در کنار نقض سیستماتیک حقوق شهروندان در برخی دولت‌های اروپایی و ایالات متحده آمریکا ازطریق تصویب و تمدید پیاپی قانون پاتریوت و شنود مکالمات تلفنی افراد و سرقت اطلاعات شخصی مردم جهان از طریق سوء استفاده از شبکه‌های اجتماعی اینترنتی نظیر فیسبوک، توئیتر و حتی ایمیل شخصی افراد است که امروزه آنها را به ابزاری در اختیار سرویس‌های جاسوسی و امنیتی آمریکا تبدیل نموده است. این در حالی است که شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و کمیساریای عالی حقوق بشر این سازمان، سالانه در چند نوبت به موضوع وضعیت حقوق بشر در ایران پرداخته و نسبت به تهیه گزارش‌ از آن اهتمام می‌ورزند.


2. کمیته حقوق بشر مرجع نظارتی میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، کمیته حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مرجع نظارتی میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، کمیته حقوق کودک مرجع نظارتی پیمان‌نامه حقوق کودک و کمیته منع تبعیض نژادی مرجع نظارتی پیمان‌نامه منع تبعیض نژادی، همواره به ­صورت مضحک و مخاصمه ­آمیزی مترصد دریافت گزارشات دوره‌ای جمهوری اسلامی ایران بوده و نسبت به بررسی آنها اقدام می­‌نمایند و همچنین نهادهای گزارشگر موضوعی مثل آزادی بیان و استقلال قضات و وکلا نیز درمورد تحولات ایران به تهیه گزارش مبادرت کرده و علاوه­بر همه این موارد یک گزارشگر ویژه در امور ایران نیز منصوب شده است؛ تا حدّی که اعدام قاچاق‌چیان مواد مخدر و عاملان اغتشاشات و مرتکبان ترورها در گزارش‌های ارائه شده ازسوی گزارشگران ویژه در امور ایران هم به شکلی پیاپی محکوم می­‌شود، درعین­ حال چگونه است که فاجعه­‌ای چنان بزرگ و ضدّ بشری در آلمان اتفاق افتاده و دهها انسان توسط یک پرستار کشته می‌­شوند اما با خفقانی از سکوت شما و همسویان­­تان در سازمان ملل متحد، کمیسیون­های حقوق بشری، اتحادیه اروپا و خودِ دولت­های آلمان و آمریکا مواجه شده است؟ آیا روشنفکران و سیاست­مداران و نهادهای حقوق بشریِ مدعی حق انسان و در بسیاری از موارد دفاع ریاکارانه­تان از حقوق حیوانات، اقدامی نمی­کنند؟ آیا بی‌توجهی به توسعه نبودِ احساس امنیت حتی تا قلب مراکز درمانی و بهداشتی که باید مهد صیانت از حقوق انسانی باشند، با توجه به نحوه عملکرد حقوق بشری کشورهای مدعی حقوق بشر نباید با واکنش مناسب‌تری از جانب نهادهای حقوق بشری بین­المللی و مقامات سیاسی و جامعه روشنفکری در عرصه جهانی مواجه شود؟ آیا چنین رفتارهایی ناشی از نگرش غلط، تبعیض نژادی و خوی برتری­جویانة اروپایی­ها و امریکایی­­ها بر دیگران نیست؟


درهمین راستا و با تکیه بر پیام­های گوهربار عزت­بخش انسان­ها در قرآن مجید و نیز با تکیه بر آموزه­ها و سیاست متعالیة اسلامی – ایرانی ازجمله با اشاره به این گزارة سترگ که «بنی­ آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» به ملّت آلمان و همه مردم اروپا برای آنچه این روزها از کشور آلمان شنیده می­شود تسلیت می­گوئیم؛ قتل­عام بیماران توسط یک پرستار که باید مراقب بیماران خود در بیمارستان باشد، دل آحاد ایرانیان را به درد آورده است؛


اما به راستی مسئولان کشورهای غربی چه پاسخی برای ملت­های خود دارند که بی تدبیری آنها برای جامعه غربی جز هرج و مرج اخلاقی و بی بندوباری، ارزشی نداشته که فجایعی اینچنین سهمگین نتیجه طبیعی آن است.


شاید به نظر مدیران سطحی­نگر غربی، اولین و آخرین تدبیر در برون­رفت از بحران اخلاق در غرب همانا تقویت راهکارهای امنیتی و پلیسی باشد، اما خود بهتر می­دانید که مشکل جهان غرب در بنیادهای فکری و اندیشه­ای است که بر اتاق مدیریت این جوامع حاکم بوده و سیطره دارد؛


ازاین­رو بررسی ابعاد این فجایع غیرانسانی باری است بر دوش اندیشمندان جهان که در مورد عوامل پیدا و پنهان آن با ملت­های جهان سخن بگویند.


سیاست­گذاران جوامع غربی درحالی هر از چند گاه در سوگ قربانیان خشونت در جای جای جهان به دروغ و متظاهرانه اشک ماتم می­ریزند که این فجایع بیش از هر جایی در درون فرهنگ سکولاریستی این جوامع ریشه و عینیت دارد. جداسازی حقوق و سیاست از اخلاق و معنویت و دین و سیطره اندیشه پوزیتیویستی بر حقوق، هر روز بیش از گذشته جامعه غربی را به ورطه پوچ­گرایی و نسبی­گرایی اخلاقی سوق داده و مسئولان این جوامع به­جای پذیرش این واقعیات و تدبیر راهکارهایی برای برون­رفت از آنها، هجمه به دیگر فرهنگ­ها را در دستورکار خود قرار می­دهند.


امروز دیگر وقت آن رسیده که مسئولان کشورهای غربی به خود آیند و به­جای پرداختن به فتنه­انگیزی­های فرهنگی و سیاسی در دیگر جوامع، به فکر حل مشکلات فرهنگی جوامع خویش باشند.


ازآنجاکه برداشتن هر گامی در جهت حل مشکلات روحی و روانی ملت­های غربی فرع بر شناخت عوامل اصلی این مشکلات است شما را به تلاش برای شناخت این عوامل فرا می­خوانیم؛ همچنین شما را برحذر می­داریم از اینکه بخواهید ریشه این مسائل را صرفاً فردی وانمود کرده و پیامد آن را صرفاً به تربیت خانوادگی فرد مجرم تقلیل دهید؛ متذکر می­شویم که این قبیل جنایات وحشت­آفرین ریشه در به­حاشیه راندن خدا و نیز پیامدِ سیاست­های دولت­های غربی در برخورد با موضوع حقوق بشر است؛ به­جای تنظیم برنامه­ای عقلانی برای زندگی سعادتمند بشر، نباید فرافکنی کرد و دیگر ملت­ها و سایر فرهنگ­های غنی تاریخ را به اتّهام نقض حقوق بشر آماج انواع حملات سیاسی و اقتصادی و نظامی قرار داد. اکنون و با این حجم از موارد نقض حقوق بشر در کشورهای غربی وقت آن رسیده که به­جای ادامه این مداخلات در جوامع دیگر به حل­و­فصل ریشه­ای موارد فاحش و فراوان نقض حقوق بشر در کشورهای خود بپردازید که عمده آنها به دلیل استکبار خبری و مهارت بنگاه­های رسانه­ای حتی از انعکاس رایج در افکار عمومی در امان مانده است؛


با عنایت به موارد یاد شدة بالا و مطابق با قواعد آمره حقوق بین­الملل و ازآنجاکه بر اساس مواد 4 و 5 مسئولیت بین­المللی دولت (مواد کمیسیون حقوق بین­الملل) چنین رفتاری قابل انتساب به دولت­های آلمان و دیگر دولت­های نام برده شده می­باشد، از مسئولین این کشورها و نهادهای بین­المللی می­خواهد تسریع و دقت در رسیدگی به حوادث ذکر شده به­خصوص قتل عام صورت گرفته در بیمارستان­های آلمان را دنبال نماید و از رخداد حوادث مشابه که نقض آشکار حقوق همه انسان­ها بخصوص بیماران می­باشد جلوگیری بعمل آورند.


به­ویژه اینکه ممارست پرستار آلمانی در ارتکاب اعمال مجرمانه و قصور مسئولین این کشور از برخورد با آنها، به­نوعی نشان­دهنده شکست حقوق بشر غربی بوده که حق حیات برای انسان (در فرض پذیرش برخی قتل­ها به رضایت قلیلی از بیماران)، مجوز خودخواهی و تبعیض قرار گرفته و به­نوعی اومانیسم فکری در غرب که منشأ حقوق بشر غرب معاصر است مبنای چنین انحرافی وحشتناک در تفسیر حق حیات است؛ گو اینکه با تک­بعدی فرض کردن انسان، پوچی بشر غربی را به ارمغان آورده، به­نوعی که امروزه انسان غربی در مواجهه با مؤلفه­ها و اصول حقوق بشر و جهان مدرن، خود را با نوعی پوچ­گرایی مواجه می­بیند زیرا معتقد است پس از فنا شدن، هیچ نوع پاسخگویی در قبال اعمال خود نداشته و بر این اساس تا زمانی که در قید حیات است، به ارتکاب هرگونه عمل و سوء استفاده­ از حیات خود مخیّر است؛


این در حالی است که تحقیقات مختلف علمی نشان می­دهند که حضور خداوند در تمامی ابعاد زندگی بشر موجب کاهش ارتکاب بسیاری از جرایم و نابهنجاری­ها می­شود. قطعاً اگر در روند آموزش پرستاری نیلز هوگل (قاتل بیماران آلمانی)، دانشکده­های پرستاری آلمان در کنار توجه به مباحث پیشرفتة این رشته، به اخلاقیات و مباحث دینی توجه می­کردند، نظیر اینچنین فجایعی که کم نیستند، در آلمان رخ نمی­داد.


همچنین تکرار چنین فجایعی در جامعه پزشکی و پرستاری آلمان نشان از آن دارد که بایستی در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی آلمان و دولت­های اروپایی و آمریکایی، بازنگری اساسی صورت پذیرفته به­نوعی که اخلاقیات و ابعاد روحی و معنوی انسان مورد تأکید قرار گرفته و یک جهان­نگری متألّه و نه انسان­محوری سکولار در آموزش پرستاری و پزشکی مورد نظر جامعه دانشگاهی آلمان قرار گیرد؛


ضمانت اجرای اقدامات مجرمانه در قوانین آلمان هرچند با استناد به حقوق بشر غربی صورت پذیرفته و ره­آموز حذف اعدام شده است، اما ضمانت اجرای مناسبی به نظر نرسیده و جنبه پیشگیرانه ندارد. بدون شک سایر افراد ناقض قانون در جامعه پزشکی و پرستاری آلمان شاهد آن هستند که پرستاری که اینچنین اقدامات سَبُعانه­ای را مرتکب شده، حداکثر با مجازات حبس ابد مواجه می­شود و در هر صورت در قید حیات است؛ گو اینکه این مجازات نه جنبه عبرت­آموزی دارد و نه پیشگیرانه. قطعاً اگر پیش از هوگل با سایر فجایع مشابه، برخورد قاطع قانونی صورت می­پذیرفت، شاهد تکرار چنین فجایعی در حق انسان­ها نبودیم، ازجمله اینکه پرستار آلمانی دیگری بنام استفان لتر (Stephen Letter) در سال 2006 میلادی، 29 بیمار را در بیمارستان باواریا آلمان نیز کشته و با حبس ابد مواجه شده بود!


3. در حالی که بند 2 ماده یک منشور سازمان ملل متحد بر استقلال ملل در انجام امور داخلی تأکید نموده و طبق بند 4 ماده دوم منشور به عدم استفاده از زور و تهدید علیه تمامیت ارضی سایر کشورها اشاره کرده و حتی تهدید بکارگیری زور و شیوه‌های مغایر با مقاصد ملل متحد از شمار راه‌های قانونی خارج دانسته شده است؛ ازطرفی نیز اعلامیه 1970 اصول حقوق بین­الملل و روابط دوستانه بین کشورها با صراحت از عدم مداخله مستقیم یا غیرمستقیم در امور داخلی کشورها به عنوان اصول مسلم حقوق بین­الملل مطابق منشور سازمان ملل متحد یاد کرده و بیان می‌دارد که هیچ دولت و یا گروهی از دولت‌ها حق ندارند به هر علتی اعم از مستقیم و یا غیرمستقیم در امور داخلی و یا خارجی یک کشور دیگر، مداخله کند؛ مع­الاسف دولت­های آلمان و ایالات متحده آمریکا و هم‌پیمانان آنان با وجود وضعیت اسف‌بار حقوق بشری در کشور‌ متبوعشان از هیچ اقدام نظامی و غیرنظامی برای مداخله در امور کشورهای دیگر ابایی نداشته و بطور دائم نسبت به تهدید کشور‌های مستقل ازجمله جمهوری اسلامی ایران می‌پردازند.


4. دبیرکل سازمان ملل متحد، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد و دولت­های ذیربط ذکر شده، به­خوبی واقف­اند که واقعیت­های گفته­ شده بر همگان کاملاً آشکار است که امروزه با وجود آنکه موضوع حقوق بشر دارای ابعاد فنی حقوقی و سیاسی بین‌المللی و رسانه‌ای گسترده‌ای شده است، اما ابعاد فنی و حقوقی در رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در کشورها ازسوی نهادها و سازمان‌های بین‌المللی، به هیچ وجه اولویت نداشته و صرفاً این رویکرد سیاسی دولت‌های پرقدرت در عرصه بین‌المللی که از توان رسانه‌ای گسترده‌ای برخوردارند در ترسیم وضعیت حقوق بشر کشورها و تعیین ابعاد آن مؤثر افتاده است. با چنین نگرشی است که کشتار مردم افغانستان توسط ارتش­های عضو ناتو، فروش سلاح به عربستان برای تجاوز و جنایت در یمن توسط کشورهای به­اصطلاح مدعی حقوق بشر، حمایت همه­جانبه آمریکا از اشغال قدس و کشتار مردم فلسطین، توهین شگفت­آور رئیس جمهور آمریکا به افریقایی­ها و حمایت آشکارا از نژادگرایان در درگیری­های شارلوتزویل از منظر این نهادها و سازمان‌ها، دور مانده و نه­تنها گزارشگر ویژه‌ای برای رصد وضعیت حقوق بشر در آن‌ها دیده نشده، بلکه از گزارشات موضوعی در این موارد نیز خبری به گوش نمی­رسد. مع­الوصف همین دوگانگی و معیارهای متعارض در برخورد با دولت‌ها با عنوان حقوق بشر موجب شده که جایگاه نهادهای بین­المللی حقوق بشر تنزل یافته و فاقد اثر و کارآمد باشد؛


در پایان، نگارندگان این نامه ضمن اعتراض مجدد خود نسبت به اقدامات ناقض حقوق بشر در ایالات متحده آمریکا، آلمان و دیگر اعضای ناتو، همچنین با اظهار انزجار نسبت به اقدامات ضدّ بشری دولت‌های آمریکا و اتحادیه اروپا و نیز به­خصوص با ابراز همدردی نسبت به خانواده­های محترمی که قربانیِ جنایت­های شگفت­آور پرستار آلمانی در نهاد سلامت این کشور شده­اند، خواستار انجام وظیفه بین­المللی و ملّی خود با رعایت بی‌طرفی، صداقت، قاطعیت و استقلال عمل می‌باشند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب