بررسی سخنان محمود احمدینژاد به بهانه مواضع اخیرش
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، احمدینژاد بعد از آنکه ریاستجمهوری را تحویل داد و گزینه مورد نظر او هم نتوانست از فیلتر شورای نگهبان بگذرد و رویای مدودف –پوتین را محقق سازد، چند وقتی گوشه عزلت گرفت تا شاید بتواند از آنچه تیم حسن روحانی برای وی فراهم میآورد بهعنوان فرصت طلایی بهره برده و دوباره به راس قوه اجرایی برگردد اما خب آنقدر از نظام فاصله گرفته بود که نتوانست طی چند ماه دوباره بازگردد و جایگاه فروشکسته خود میان مردم و نظام را بازسازی کند.
احمدینژاد در این دوران در اولین گام نتوانست خود را بهعنوان جایگزینی برای حسن روحانی به حاکمیت غالب کند، او اتفاقا چالش بزرگی با این بخش داشت چراکه همه کسانی که زمام اصلی امور در کشور را به عهده دارند هم احمدینژاد را خوب میشناسند هم اطرافیان او را. مسئولان نظام میدانند که رئیسجمهور سابق در این سالها چقدر تغییر کرده است و چقدر از انقلاب و آرمانهای آن فاصله گرفته و قاعدتا حاضر نخواهند بود مجددا چنین فردی را به میدانی راه دهند که در عمل امام، آرمانهای آن و ساختهای آن ازجمله قانون اساسی نهتنها برای او ارزشی ندارند بلکه به راحتی آب خوردنی زیرپا نهاده میشوند.
وی در گام دوم هم ناموفق بود و نتوانست بدنه ایدئولوژیک خود را بازگرداند و آنها را برای حمایت از خود بسیج کند. بدنه ایدئولوژیکی که اصل را در انقلاب میبینند و فرع را اشخاص. مردمی که قبلا حامی گفتمانی احمدینژاد بودند میدانستند که وی پلهای پشت سرش را مدتهاست که تخریب کرده و دیگر نمیتواند آن را بازسازی کند. مردم البته جایگزینهای کمحاشیه را نیز به احمدینژاد پرحاشیه ترجیح میدانند لذا رای خود را در انتخابات 92 به سبد جلیلی و حتی قالیباف ریختند و در انتخابات 96 ترجیح دادند که رئیسی را انتخاب کنند.
رئیس دولتهای نهم و دهم سوای اینها نتوانست پایگاه اجتماعیای را که در سالهای 84 و 88 به وی رای داده بودند بازسازی و با خود همراه کند. او اگرچه همچنان فریاد عدالت میکشد و با این شعار فراخوان میدهد اما مردمی که حاصل عدالتخواهی او را چیزی جز التهاب سیاسی و حتی اقتصادی نمیدانند دوباره حاضر نیستند او را بیازمایند. این پایگاه هرچند به لحاظ عاطفی و حتی نمادین حسن روحانی را در جایگاه مقابل عدالت و عدالتخواهی میداند اما همچنان از وقایع سالهای ابتدایی دهه 90 خسته و رنجور است و ترجیح میدهد خواستههای خود را میان خواستهای گروهی و جناحی احمدینژاد ذبح نکند و فدای راه افرادی چون بقایی نشود.
مسیر بازسازی احمدینژاد با عدم احراز صلاحیت وی در انتخابات 96 نهایتا به پایان رسید و بعد از آن بود که رئیسجمهور سابق دیگر نتوانست در قالب ساختارها و فرآیندهای جاری بگنجد، دل به دریا زد و آنقدر رادیکال شد که دیگر در میان طرفداران دوآتشه خود هم جایگاه قبلی را از دست داد.
مواجهه رادیکال رئیسجمهور سابق با کلیت نظام که البته با مصادیق بارزی ازجمله حمله به قوهقضائیه و غصبی دانستن تصدی آن از سوی آملی شروع شده و همچنان ادامه دارد حالا تندتر هم شده و دیگر بخشها و ارکان نظام را یکی یکی فرامیگیرد تا حدی که تقریبا هیچ نهاد و شخصیتی از گزند سخنان تند و بیحسابوکتاب وی بینصیب نمانده است. انتقاداتی که ساختارشکنی توصیف حداقلی از آن است و نشان میدهد دانشجوی خط امامی دیروز، سیاستمدار رادیکالی شده که توقفی ندارد.
فعال سیاسی و رادیکال امروز البته در مسیری که برگزیده تنهاتر از همیشه به نظر میرسد، آنچنان که به تنهایی بسط مینشیند، به تنهایی مقابل دادگاه سخنرانی میکند و به تنهایی نامهنگاری میکند و حالا حتی خواستار برگزاری رفراندوم، انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی هم شده است، خواستهای که ظاهرا بیش از خنده پاسخی از جانب مردم دریافت نکرده و نخواهد کرد.
این روزها کسی حامی محمود احمدینژاد نیست، نه حامیان دور وی، بلکه حامیان نزدیک و سینهچاک دیروزش هم او را تحویل نمیگیرند، چراکه میبینند او حرفهایی میزند که در قدوقوارهاش نیست، از قوهقضائیه انتقاد میکند در حالی که مهره سعید مرتضوی را در جیب دارد و روزی با آن در میدان مجلس بازی کرده است. از فساد انتقاد میکند اما کنار کسانی چون محمدرضا رحیمی و حمید بقایی ایستاده است. از علی لاریجانی انتقاد میکند در حالی که زمانی خود اصلیترین حامی وی برای رسیدن به ریاست مجلس و کنار زدن حداد عادل بود. از طرفی عدم استقبال از احمدینژاد علت دیگری هم دارد، او امروز از مسیر قانون و ساختارهای قانونی کشور خارج شده و مردم دیگر میدانند در این سالها هرکسی مواجهه با نظام و ساختارشکنی را با این روشهای تند در پیش گرفته نهایتا به کجا رسیده است لذا دلیلی نمیبینند که حتی برخی شعارهای خوب رئیسجمهور سابق مانند تکیه بر عدالت را تکرار کرده و مورد حمایت قرار دهند.
احمدینژاد ۸ دی ۱۳۸۰: همواره دیکتاتورها از مقابله با قوه قضائیه و قانون شروع کردهاند/ میخواهند متخلف را قهرمان جلوه دهند بعد میگویند سیاسی برخورد میکنند/ کسانی قوه قضائیه را متهم میکنند که خود صددرصد حزبی عمل میکنند/ چطور موقعی که شما بالای سر قوه قضائیه هستید بیطرف است ولی فرد دیگری که میآید جناحی میشود؟/ به نظر من بیش از اینکه دوگانگی در رفتار قوه قضائیه وجود داشته باشد، در رفتار جریانات سیاسی وجود دارد، قوه قضائیه میخواهد با فساد مالی برخورد کند/ تعداد کل عناصر دستگیر شده چندتاست و در مقابل یک کشور چقدر است؟/ هیچ نظامی در دنیا اجازه نمیدهد از درون خود و با ساختارهای خود آن را براندازند.
9 شهریور 86 احمدینژاد میگوید: در ایران «آزادی مطلق» است و همه شخصیتها و گروهها میتوانند آزادانه نظر خود را اعلام کنند.
۸۴ میگوید: باید لاریجانی را بر مسند ریاست مجلس بنشانم.
19 ار دیبهشت سال 84: امکان ندارد نظامی بهتر از نظام امامت را بتوان تصور کرد و در دوره غیبت نظام ولایت فقیه حلقه وصل به نظام امامت است. نظام ولایت فقیه حلقه اتصال به جامعه مهدوی و تمرین آمادگی برای زیستن در جامعه مهدوی محسوب میشود.
11 بهمن 88: کسی که به نظام ولایت و امامت متصل نباشد، فهم او از مسائل بهگونه دیگری خواهد بود، اینکه بدخواهان از نظام ولایت فقیه هراس دارند و با آن دشمنی میورزند بهخاطر این است که آن را سد راه خواستههای خود میدانند.
8 تیر سال90 احمدینژاد:کابینه «خط قرمز» است.
احمدینژاد در سال ۸۸ فضای آزادی در کشورمان را فراتر از مطلق توصیف کرد و گفت: «در ایران همه با هم دوست هستند و هیچکس درباره رأی دیگری سوال نمیکند.»
۱۲ آبان سال ۹۰ احمدینژاد در جمع اعضای ستادهای انتخاباتی خود گفت: «من به رهبری هم گفتهام که اگر ثابت شود که رحیمی حتی یک ریال هم اختلاس کرده من به تلویزیون آمده و ضمن عذرخواهی اعلام میکنم که شایستگی این سمت را ندارم.»
13 اردیبهشت سال 96: پاسخ احمدینژاد به اظهارات جهانگیری در مناظره دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری: وارد مباحث سیاسی نمیشوم. او سپس به میتینگ سیاسی در شاه عبدالعظیم رفت!
۳۰ مهر ۱۳۷۵ احمدینژاد در یک گفتوگوی اختصاصی با روزنامه «ایران» آن روز، ضمن تمجیدهای فراوان از آقای هاشمی اظهار داشت:
«آیتا... هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور ایران، همیشه و در همه ابعاد در صحنهها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیینکننده است و نام هاشمیرفسنجانی در تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد.»
بهمن ۱۳۷۸، دو سال و نیم بعد از دولت سازندگی، در انتخابات مجلس ششم، احمدینژاد ریاست ستاد تبلیغاتی هاشمیرفسنجانی در منطقه نارمک را به عهده میگیرد و به نفع وی، وارد میدان تبلیغات انتخاباتی میشود.
۱۲ اسفند ۱۳۷۸ پس از انتخابات مجلس ششم، هفته نامه «شُما» ارگان حزب موتلفه، نگرانیهای احمدینژاد نسبت به آرای آقای هاشمیرفسنجانی را اینگونه منعکس میکند:
«در 400 صندوق اول، آقای هاشمیرفسنجانی حدودا نفر هفتم بوده است. در تهران معمولا از 300 هزار رأی به بالا، روند ثابت میماند اما در این مسیر آنقدر اعلام نکردند که ما نمیدانیم چه اتفاقی افتاد که رتبه آقای هاشمیرفسنجانی به ۲۶ و ۲۷ و حالا هم سیام رسیده است و تازه رفتهاند یک کسی را آوردهاند که میگوید شاکی هستم!»
سخنان احمدینژاد در مجلس در تاریخ ۲۸ آبان ماه سال ۸۷:
این دولت تنها دولتی است که بارها به صراحت اعلام کرده است مجلس مقتدر بالاترین یار و همکار دولت است. بنده این را میگویم تا دیگران که خیالاتی هستند و بیرون از دولت و مجلس، بدانند که با این حرفها نه دولت دلش نسبت به مجلس و نه مجلس دلش نسبت به دولت مکدر و چرکین میشود. جایگاه دولت و مجلس بسیار فراتر از این حرفهاست. ما با این موضوع [بررسی اموال مدیران دولتی] موافق هستیم، بنده اولین نفر، خدمت شما هستم و فکر میکنم برادر عزیزم جناب آقای لاریجانی، همچنین یقین دارم که نمایندگان مجلس با این موضوع موافق هستند.
31 مرداد سال 94 سردار احمدیمقدم با اشاره به فتنه سال 88: وقتی گفتم وضعیت خیابانها اینطوری است، احمدینژاد گفت: «خیلی خوب شد. دایره را تکان دادیم و اضافات و آشغالها رو آمد. با آنها برخورد کنید و همه را جمع کنید ببرید. بروید خاتمی و بقیه را دستگیر کنید و شر همه را کم کنید و بروید.»
23 فروردین سال 96 احمدینژاد: گفتم «هیچ» برنامهای برای انتخابات ندارم/ از هیچکسی حمایت نخواهم کرد/ اگر دوستانی میخواهند کار انتخاباتی کنند، در مجموعه ما نباشند اما درنهایت احمدینژاد کاندیدا شد.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/